شعردانه
|
-
mahoor
تنهایی این دل را همدم شدنت بس نیست
بس حرف به دل دارم، گوش شنوا کس نیست -
VictorKeke تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانهmahoor
هم عشق به سر دارم، هم شوق به تنهایی
هر جا نگرم هر دم، میبینمت آنجایی -
mahoor
هم عشق به سر دارم، هم شوق به تنهایی
هر جا نگرم هر دم، میبینمت آنجایی -
VictorKeke یارب مکن از لطف پریشان مارا
هر چند که هست جرم و عصیان ماراmahoor
ای دوست چه تنهایم، در غربت تنهایی
بی گوش تو ای همدم، سامت بود اسرارم -
mahoor
ای دوست چه تنهایم، در غربت تنهایی
بی گوش تو ای همدم، سامت بود اسرارم -
VictorKeke جسارتا صامت ؟یا سامت؟
mahoor
ساکت
تایپ رو گوشیم خیلی خرابه وضعش -
mahoor
ساکت
تایپ رو گوشیم خیلی خرابه وضعشVictorKeke آها!
-
mahoor
ای دوست چه تنهایم، در غربت تنهایی
بی گوش تو ای همدم، سامت بود اسرارم -
VictorKeke ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگرانmahoor
نگاهم به دور و دلم نزد توست
به فکرم فقط روی زیبای تو -
mahoor
نگاهم به دور و دلم نزد توست
به فکرم فقط روی زیبای تو -
VictorKeke وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدنmahoor
نامت ز یاد خامُشَم، چون چهره ات پر می کشد
یادت ولی هر دم به دل چون خون دل سر میکشد -
mahoor
نامت ز یاد خامُشَم، چون چهره ات پر می کشد
یادت ولی هر دم به دل چون خون دل سر میکشد -
VictorKeke دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجرmahoor
راز بجو ز جان من، تا که شوی بسان من
راز بجویمت تو را، نور خداست جان من -
mahoor
راز بجو ز جان من، تا که شوی بسان من
راز بجویمت تو را، نور خداست جان من -
-
این پست پاک شده!
-
mahoor
زنده بر گورش بکردند آن زمان
کس ندارد حق پرسش در‌جهان
قسمتی از یه شعر مثنوی مانند بود، دیگه مجبورم 
-
mahoor
زنده بر گورش بکردند آن زمان
کس ندارد حق پرسش در‌جهان
قسمتی از یه شعر مثنوی مانند بود، دیگه مجبورم -
VictorKeke
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد
حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شداقبال لاهوری
joy
در مذهب ما نماز و حج واجب نیست
در دولت ما جور و ستم کاسب نیست
