-
hamed1379999 دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند -
hamed1379999 دانی که چرا سر نهان با تونگویم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری -
hamed1379999 تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه -
hamed1379999 تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمیباشد -
hamed1379999
یارب ان نو گل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش -
@نازی-79 شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن
كمتر از پروانـه نتوان بـود در جــان باختن -
hamed1379999 نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا -
دگر شو شد که مو جانم بسوزد
گریبان تا بدامانم بسوزد
برای کفر زلفت ای پریرخ
همی ترسم که ایمانم بسوزد