هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Aqua
محله ما از ۲_۳ روز پیش شروع کردن
انگار دارن گرم میکنن بزای روز موعود
️
...
صدای انفجار کم و بیش شنیده میشه ... -
به مامانم گفتم مثل مامان فاطمه ای(دوستم)
خوب که میگرنیش کرد ولش کرد
گفت هیچ کس نمیخواد بچه اش اینجوری شه
گفتم نمیخواید ولی این کارُ میکنید!
گفت وقتی شدی به سن دختر خاله ات و التماس فلانی(خواستگارشه و التماسم نمیکنه به شوخی میگفته من فقط همینو میخوام/درحالی که هنوز همدیگه رو ندیدن و حرفم نزدن)کردی میفهمی
من: اون خواستگارای قبلیش صدبار دیگه ام برگردن جوابش نه عه!
پن: کل کل های مسخره...
خونمون این مدت عملا دیوونه خونه است...
مامانم گفت من از دست تو به مرگ خودم راضی ام...
هیچی نگفتم...( :
نمیتونم بگم وای عزیزم این کارُ نکن...همینکه قلبِ خورد شدمو جمع میکنم و جوابشونو نمیدم برام رشد بزرگیه...( :
حرف زدنم ذره ای فایده نداره...
واسه همین سر به سر کسی نمیذارم ولی این روزا اونا ول کن نیستن...
خسته ام...همین...
#تودلی -
این که زندگی یه سری آدما و ملاکاشون هیچ فرقی با حیوانات نداره داره اذیتم میکنه...
اینکه منِ ۲۱ساله باید جوری به نظرشون بیام که انگار ۱۰۰سالمه ازار دهنده است...
اینکه ارزش و جایگاه دختراشون همینه داره عذابم میده...
#تودلی -
بحث خواستگار و ازدواج میشه کهیر میزنم...
شب قبل از اینکه اونم بیاد همین کارُ باهام کردن
اینقد گریه کردم که فردای اون شب
که قرار بود شبش بیان
تا عصر چشام پف کرده بود...
و چقد حرص خوردم بابتش...
#تودلی -
اینکه همه چی رو پول میبینن باعث میشه بخوام بالا بیارم...
-
اونم همین بود...
خونوادهی اونم این چیزایی که برای ما اینقد مهم بود براشون مهم نبود...
که تهش در دفاع از من به مامانم گفته بود خانم فلانی شما فقط دوست دارید زهرا خانم رو عروس کنید دیگه بقیه اش براتون مهم نیست نه؟...
( :