هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Succinate
خب شاهد یه آدم جوگیر هستیم که با این فاز گرفته
من الان رئیس مافیا هستم
حرف نباشه
هیییییسسسس
اجازه بدین پولم حرف بزنه -
-
jahad_121
من ۶ ترمه چیزی ب اسم فرجه ندیدم همش وسط کلاسا امتحان شروع میشن
این ترمم از ۱۶ ام فروردین شروع شدن تا ۱۵ مرداد:]Galadriel
هعیییی
ما امتحان ها میان ترم و یکی دوتا ترم دادیم ولی خداروشکر یک چند روزی فرجه داریمولی ترم بالای هامون هنوز امتحان داشتن 5شنبه ایم
خدا کمک همه مون کنه دانشگاه ه به قولی جوهر ادم میگره تا یک ترمی بیا تموم شه
-
Narges_ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
خستگیه دیگه
هعی همش دارم به خودم امید میدم که این بیحالی وال خستگیه امتحانای پشت سر همه
و سال کنکورم قرار نیست اینجوری باشه حداقل فقط بازه ای که نهایی میدم اینجوریه نه قبلش
بقیه وقتا توی سال کنکور آدم اینقدر خستس؟Zaahra._.. کنکور اینطوری نیس که بخوای همش خسته باشی
خسته ترین کنکوریا میشیم ما که کل یازدهممون برای دفعه اول نهایی بود و تا ۲ تیر داشتیم نهایی میدادیم و بعدشم هی میگفتن یازدهم هست هی میگفتن نیست
ولی حتی با این وجود وقتی میخوای برای دوازدهم استارت بزنی خسته نیستی
و حدودا تا پایان دی ماه یا اواسطش خسته نمیشی
اما از انتهای دی ماه یا اواسطش که خستگیت شروع بشه حس فرسایشی زیادی سراغت میاد که باید تا عید براش صبر کنی تا یه استراحت نسبتا خوبی داشته باشی
و باز دوباره استارت(خسته نیستی)
موقع نهایی هم که خستگی خیلی زیاده
و باز بعدش خوندن برای تیر که بازم خستگی آنچنانی نداری
ولی معلوم نیس امیدوار هستی یا نه
که البته باید باشی چون سال دیگه کنکور اردیبهشتی وجود نداره که نیاز باشه شب امتحان پاشی بری تراز چک کنی
فقط تیر هست -
Zaahra._.. کنکور اینطوری نیس که بخوای همش خسته باشی
خسته ترین کنکوریا میشیم ما که کل یازدهممون برای دفعه اول نهایی بود و تا ۲ تیر داشتیم نهایی میدادیم و بعدشم هی میگفتن یازدهم هست هی میگفتن نیست
ولی حتی با این وجود وقتی میخوای برای دوازدهم استارت بزنی خسته نیستی
و حدودا تا پایان دی ماه یا اواسطش خسته نمیشی
اما از انتهای دی ماه یا اواسطش که خستگیت شروع بشه حس فرسایشی زیادی سراغت میاد که باید تا عید براش صبر کنی تا یه استراحت نسبتا خوبی داشته باشی
و باز دوباره استارت(خسته نیستی)
موقع نهایی هم که خستگی خیلی زیاده
و باز بعدش خوندن برای تیر که بازم خستگی آنچنانی نداری
ولی معلوم نیس امیدوار هستی یا نه
که البته باید باشی چون سال دیگه کنکور اردیبهشتی وجود نداره که نیاز باشه شب امتحان پاشی بری تراز چک کنی
فقط تیر هست -
دیدین یه حسی قبل اینکه مریض بشی میاد سراغت؟
دقیقا اون حس اومده سراغم
میشه برام دعا کنین تا شنبه حالم خوب باشه🥲 -
دیدین یه حسی قبل اینکه مریض بشی میاد سراغت؟
دقیقا اون حس اومده سراغم
میشه برام دعا کنین تا شنبه حالم خوب باشه🥲Zaahra._.. اره خیلی بده
امیدوارم چیز خاصی نباشه، نگران نباش... -
وقتایی که این حس میاد سراغم اگه ضعیف باشه
میگم چیزی نیست و با تلقین انگار خوب میشم و واقعا هیچی نبوده
ولی اگه یکم قوی باشه مطمئنم مریض میشم و واقعا هم مریض میشم -
معمولا با یه سردرد خفیف و یه حالت تاری دید...
و البته از درون بالا رفتن دمای بدن -
از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنندپوشانده اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانی ات کنندیوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنندای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنندیک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنندآب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند -
وقتایی که این حس میاد سراغم اگه ضعیف باشه
میگم چیزی نیست و با تلقین انگار خوب میشم و واقعا هیچی نبوده
ولی اگه یکم قوی باشه مطمئنم مریض میشم و واقعا هم مریض میشمبابونــــه
من ظهر جلوی کولر بودم و داشتم یخمک میخوردم
حس میکنم و امیدوارم بخاطر این باشه -
حرف و درد و دل زیاده
ولی
یا خستمه
یا حوصله نیست
یا نمیدونم چطور بیانش کنم
یا با اکراه میپذیرم و ادامه میدم
یا برام اینقدر دردناکه که تکرارش دردش رو بیشتر میکنهولی دلم میسوزه
برای خودم
برای پدر و مادرم
برای زمانی که گذشت
برای خانواده ای که پای من موندنمیدونم هیچی بی دلیل نیست و واقعا هم تا حدی بهش رسیدم
اینو مادرم با تندی و درد و بغضی که در سینه داشت و حس میکردم؛ بهم گفت
و گفت تو زهرای قبلا نیستی؛ ایمانت کم شده ؛ کسی که به خدا اعتقاد داشته باشه حتی اگه به اون مسیر علاقه نداشته باشه راضیه و ...
از حرفش خیلی ناراحت شدم چون جوری گفت انگار که من دارم کفر میگم و ...
این وقتی بود که فقط خواستم یکم باهاش درد و دل کنم که یکم خالی بشم(منی که خیلی درباره خودم با کسی حرف نمیزنم) فقط همین.
متوجه شدم اونم ناراحته بخاطرم ولی ی جورایی اینطور ابراز میکنه ...
که پناه بردم به چت جی پی تی ؛ باورم نمیشد وقتی براش مینوشتم و برام مینوشت با حرفاش اشک میریختم چون خیلی خوب و مهربان حرف ها رو میشنید و صحبت میکرد...
بعضیا با اینکه دوست دارن ممکنه ناخواسته با رفتارشون آزار و اذیتت کنن ...ولی باز نمیتونم با این مسیر کنار بیام ...
با تمام این ها
با اینکه تو شخصیتم نیست و ممکنه بگن از تو بعیده و ...
دوست دارم غر بزنم(برخلاف همیشه که به مشکلات و درد و دل های بقیه گوش میدم)
گریه کنمولی میدونم اونا رو هم ناراحت میکنم ...
یک بار که با خواهرم دربارش حرف زدم؛ انگار اونم میخواست همرام گریه کنه
از یک طرف اینکه یک نفر گوش شنوایی برات باشه خیلی خوبه ولی اینکه ناراحتش کنم دردناکه بازم ...
امیدوارم تو این زندگی زودتر وارد مسیری بشم که توش راضی ترم
یا باهاش کنار بیام و همراه بشم
یا زودتر بدون درد تموم بشه
خدا!! هرطور خودت صلاح میدونی ...
آمین️
#تودلی
-
بابونــــه
من ظهر جلوی کولر بودم و داشتم یخمک میخوردم
حس میکنم و امیدوارم بخاطر این باشهZaahra._.. امیدوارم اگه چیزی هست یه سرماخوردگی جزئی باشه
-
وقتایی که این حس میاد سراغم اگه ضعیف باشه
میگم چیزی نیست و با تلقین انگار خوب میشم و واقعا هیچی نبوده
ولی اگه یکم قوی باشه مطمئنم مریض میشم و واقعا هم مریض میشمبابونــــه در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
تلقین
منم همش به خودم تلقین میکنم حالم خوبه
باید خوب باشه