Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Brite
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. عُمَر خَیّام نیشابوری
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
روز آخر ❤️
_ Reza __
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
J
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

عُمَر خَیّام نیشابوری

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
7 دیدگاه‌ها 3 کاربران 2.4k بازدیدها 2 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • A آفلاین
    A آفلاین
    astmn5975uhfkep
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #1

    فردا 28 اردیبهشت روز بزرگذاشت حکیم خیام است
    حکیم خیام همه چیز دان (علامه:دانشمندی گفته می‌شود که در همه یا اکثر علوم عصر خود دانا و صاحب‌نظر است. این لقب بیشتر به دانشمندان دوره‌های قدیم اطلاق می‌شود.) ریاضی دان , ستاره شناس و رباعی سرای ایرانی در دوره سلجوقی است.
    گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است ولی آوازهٔ وی بیشتر با انگیزه نگارش رباعیآتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که رباعیات خیام را به بیشترِ زبان‌های زنده برگردان نموده‌اند، ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی برگردانده است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب زمین شده‌است.
    عمر خیام در سدهٔ پنجم هجری قمری در نیشابور زاده شد. فقه را در میان‌سالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فرا گرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود
    در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به پایانِ عمر خود رسیده بودند. نظامی عروضی سمرقندی او را «حجة الحق» و ابوالفضل بیهقی «امام عصر خود» لقب داده‌اند. از خیام به عنوان جانشین ابن‌سینا و استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک یاد می‌کنند.
    ****************************************************************ادامه....

    افسانه‌هایی چند پیرامون خیام وجود دارد. یکی از این افسانه‌ها از این قرار است که خیام می‌خواست باده بنوشد ولی بادی وزید و جام می او را به زمین انداخت و شکست. پس خیام چنین سرود:

    ابریق می مرا شکستی، ربی بر من در عیش را ببستی، ربی
    من مِی خورم و تو می‌کنی بدمستی خاکم به دهن مگر تو مستی، ربی
    پس چون این شعر کفرآمیز را گفت خدا روی وی را سیاه کرد. پس خیام پشیمان شد و برای پوزش از خدا این بیت را سرود:

    ناکرده گنه در این جهان کیست بگو! وآن کس که گنه نکرد چون زیست بگو!
    من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من و تو چیست بگو!
    و چون این‌گونه از خداوند پوزش خواست رویش دوباره سفید شد. البته جدا از افسانه‌ها در اینکه دو رباعی بالا از خیام باشند جای شک است.
    در افسانه‌ای دیگر، چنین آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسه‌ای می‌گذشتند. شماری، دست به کارِ بازسازی آن آموزشگاه بودند و چارپایانی، پیوسته بارهایی (شامل سنگ و خشت و غیره) را به داخل مدرسه می‌بردند و بیرون می‌آمدند. یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه می‌ترسید و هیچ‌کس نمی‌توانست آن را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از این‌که خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟
    خیام بازگفت که آن خر، یکی از محصلان همین مدرسه بوده و پس از مردن، به این شکل درآمده و دوباره به دنیا بازگشته‌است (اشاره به نظریهٔ تناسخ) و می‌ترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و در گوشش خواندم:

    ای رفته و بازآمده بَل هُم گشته نامت ز میان مردمان گم گشته
    ناخن همه جمع آمده و سم گشته ریشت ز عقب درآمده، دُم گشته
    و چون متوجه شد که من او را شناخته‌ام، به درون مدرسه رفتن تن درداد

    عضی او را به عنوان یک شاعر حکیم عارف‌منش و بعضی دیگر او را به عنوان یک شاعر بی‌اعتقاد به همه چیز و مادی‌اندیش محض معرفی کرده‌اند.

    تعدادی از رباعیات خیام:
    %(#ff0000)[چون عهده نمی‌شود کسی فردا را /حالی خوش دار این دل پر سودا را]

    %(#ff0000)[می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه /بسیار بتابد و نیابد ما را]

    %(#000dff)[قرآن که مهین کلام خوانند آن را /گه گاه نه بر دوام خوانند آن را]

    %(#000dff)[بر گرد پیاله آیتی هست مقیم /کاندر همه جا مدام خوانند آن را]

    %(#15ff00)[گر می نخوری طعنه مزن مستانرا /بنیاد مکن تو حیله و دستانرا]

    %(#15ff00)[تو غره بدان مشو که می مینخوری /صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا]

    %(#ff5900)[خیام اگر ز باده مستی خوش باش /با ماهرخی اگر نشستی خوش باش]

    %(#ff5900)[چون عاقبت کار جهان نیستی است /انگار که نیستی چو هستی خوش باش]

    دانش-آموزان-آلاء
    ادمین
    فارغ-التحصیلان-آلاء
    خیرین-کوچک-دریا-دل

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    8
    • M.anM آفلاین
      M.anM آفلاین
      M.an
      مدیر
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #2

      ناکرده گنه در این جهان کیست بگو!
      وآن کس که گنه نکرد چون زیست بگو!
      من بد کنم و تو بد مکافات کنی
      پس فرق میان من و تو چیست بگو!

      حکیم عمر #خیام

      چیزی که عاشقش هستی رو پیدا کن و بذار بکشتت.

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      4
      • jupiterJ آفلاین
        jupiterJ آفلاین
        jupiter
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #3

        اتفاقا منم خواستم یه تاپیک تبریک واسش بزنم الان مال تورو دیدم خیلی خوشحال شدم کار نکرده منو تو انجام دادی
        لازمه ک بگم از بین همه ی شاعرای بزرگ یه علاقه متفاوت ب خیام دارم ک واقعا اشعارشو برام لذت بخش و ارام کننده کرده
        یه تفاوت بزرگ خیام با شاعرایی مث مولوی آتیست بودنش هست ولی نه آتیست از نوع نیچه!
        ایشون با اینکه مردن رو پایان زندگی دونستن ولی به هیچ وجه گوشه گیری و خودکشی مث صادق هدایت رو پیش نگرفتن
        در عوض از تک تک ثانیه های عمرش لذت برد و به نوعی انتقام خودشو از زندگی فانی گرفت و هر لحظه با عشق با اون برخورد کرد

        ناکرده گناه در جهان کیست بگو؟
        آن کس که گنه نکرده چون زیست بگو؟
        من بد کنم و تو بد مکافات دهی؟
        پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو

        اینجا با این استدلال ک خدای واقعی هیچ وقت جواب بدی کردن انسان رو با بدی نمیده ادیان الهی رو زیر سوال میبره
        و خیلی دیگه از اشعارش هست ک انسان رو به تفکر بیشتر در مورد چیستی هستی وا میداره...

        با خاطره هات بمیر نه آرزو هات:)

        A 1 پاسخ آخرین پاسخ
        0
        • jupiterJ jupiter

          اتفاقا منم خواستم یه تاپیک تبریک واسش بزنم الان مال تورو دیدم خیلی خوشحال شدم کار نکرده منو تو انجام دادی
          لازمه ک بگم از بین همه ی شاعرای بزرگ یه علاقه متفاوت ب خیام دارم ک واقعا اشعارشو برام لذت بخش و ارام کننده کرده
          یه تفاوت بزرگ خیام با شاعرایی مث مولوی آتیست بودنش هست ولی نه آتیست از نوع نیچه!
          ایشون با اینکه مردن رو پایان زندگی دونستن ولی به هیچ وجه گوشه گیری و خودکشی مث صادق هدایت رو پیش نگرفتن
          در عوض از تک تک ثانیه های عمرش لذت برد و به نوعی انتقام خودشو از زندگی فانی گرفت و هر لحظه با عشق با اون برخورد کرد

          ناکرده گناه در جهان کیست بگو؟
          آن کس که گنه نکرده چون زیست بگو؟
          من بد کنم و تو بد مکافات دهی؟
          پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو

          اینجا با این استدلال ک خدای واقعی هیچ وقت جواب بدی کردن انسان رو با بدی نمیده ادیان الهی رو زیر سوال میبره
          و خیلی دیگه از اشعارش هست ک انسان رو به تفکر بیشتر در مورد چیستی هستی وا میداره...

          A آفلاین
          A آفلاین
          astmn5975uhfkep
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #4

          @mafi_mz
          سلام
          از اونجایی که وقت تنگه خلاصه مینویسم
          اتفاقا وقتی میخواستم این تاپیک رو بزنم میترسیدم این نظر رو ببینم
          باید بگم نه شما و نه من در جایگاهی نیستیم بگیم خیام آتیست هست یا ....
          اساسا از روی یک شعر یا دو شعر نمیشه که اینو گفت
          همچنین تا وقتی کل رباعیات خونده نشه و به قول معروف شخص خیام شناس نباشه زدن این حرف کار مناسبی نیست.
          اما خیام یه شخصیتی بوده که بین دو بینهایت قرار داشته از نظر منتقدان
          یکسری اون رو کافر و از اینجور حرفا و به قول شما آتیست میدونند و یکسری یه صوفی و عارف تمام عیار
          اما ممطئنا چیزی که مشهوده اینه خیام روی آیه آیه قرآن اشراف کامل داشته و دقیقا میدونسته از چی حرف میزنه
          چند نمونه:
          از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن

          فردا که نیامدست فریاد مکن

          بر نامده و گذشته بنیاد مکن

          حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

          قرآن کریم می‌فرماید:

          لِک‍َیلا تأس‍َوا مافاتکم. (این را بدانید تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشوید.)

          و نیز شعری منصوب به امیر مؤمنان است که: مافات م‍َضی و ماسئاتیک فأین

          قم فاغتِنمِ الف‍ُرص‍َه‌َ بین‌َ الع‍َد‍‌َمین

          آنچه که گذشت، تمام شد و آنچه که می‌آید کجاست؟ برخیز و فرصت را میان دو نیستی غنیمت شمار.
          گر من ز می مغانه مستم هستم

          گر کافر و گبر و بت‌پرستم هستم

          هر طایفه‌ای به من گمانی دارد

          من زان خودم هر آنچه هستم هستم

          به مصراع پایانی این رباعی به دقت بنگرید! آیا می‌توان این جمله را غیر ملهم از این آیات دانست؟

          کل‌ُّ نفسٍ بِما ک‍َس‍َب‍َت رهینه. (هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است.)۸

          و آیه شریفه: کل‌ُّ امرِیء بما ک‍َس‍َب‍َت رهین. (هر نفسی در گرو عملی است که خود اندوخته است.)۹

          یک بار دیگر حداقل مصراع آخر را با هم بخوانیم: من زان خودم هر آنچه هستم هستم.

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          1
          • A آفلاین
            A آفلاین
            astmn5975uhfkep
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #5

            گر من ز می مغانه مستم هستم

            گر کافر و گبر و بت‌پرستم هستم

            هر طایفه‌ای به من گمانی دارد

            من زان خودم هر آنچه هستم هستم
            خیام
            من اگر نیکم اگر بد
            تو برو خود را باش
            حافظ

            jupiterJ 1 پاسخ آخرین پاسخ
            1
            • A astmn5975uhfkep

              گر من ز می مغانه مستم هستم

              گر کافر و گبر و بت‌پرستم هستم

              هر طایفه‌ای به من گمانی دارد

              من زان خودم هر آنچه هستم هستم
              خیام
              من اگر نیکم اگر بد
              تو برو خود را باش
              حافظ

              jupiterJ آفلاین
              jupiterJ آفلاین
              jupiter
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #6

              @javadm328
              کاملا درسته و این مسلمه ک به قران تسلط کامل داشته.مگه میشه چیزی رو نخونده باشی و بخوای تایید یا ردش کنی؟(در حال حاظر افراد جاهل این چنینی زیاد هست)

              خیام اصن کاری با هیچ دینی نداشته چه تایید و چ ردش
              اون در اصل یه فیلسوف و ریاضیدان بوده و با توجه به تجربیاتش از زندگی و چیزایی ک گیرش اومده تجربیاتش رو به صورت رباعی پیاده کرده
              در کل این خیلی واضحه ک خیام اعتقادی به دنیای دیگه نداشته و انسان رو به لذت بردن از همین دنیا و عشق ورزی در اون دعوت کرده

              با خاطره هات بمیر نه آرزو هات:)

              A 1 پاسخ آخرین پاسخ
              1
              • jupiterJ jupiter

                @javadm328
                کاملا درسته و این مسلمه ک به قران تسلط کامل داشته.مگه میشه چیزی رو نخونده باشی و بخوای تایید یا ردش کنی؟(در حال حاظر افراد جاهل این چنینی زیاد هست)

                خیام اصن کاری با هیچ دینی نداشته چه تایید و چ ردش
                اون در اصل یه فیلسوف و ریاضیدان بوده و با توجه به تجربیاتش از زندگی و چیزایی ک گیرش اومده تجربیاتش رو به صورت رباعی پیاده کرده
                در کل این خیلی واضحه ک خیام اعتقادی به دنیای دیگه نداشته و انسان رو به لذت بردن از همین دنیا و عشق ورزی در اون دعوت کرده

                A آفلاین
                A آفلاین
                astmn5975uhfkep
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #7

                @mafi_mz
                همه جاش خوب بود تا خط اخر
                خراب کردی
                من بازم میگم ما در جایگاهی نیستیم همچین چیزی رو به خیام نسبت بدیم
                همونطور که مولوی شناس هست و...
                فقط کسی میتونه ادعای نظر کنه که خیام شناس باشه نه ماهایی که فقط چند رباعی خوندیم!
                و من براتون ایه از قران هم اوردم که رباعی خیام دقیقا اون ایات رو به صورت شعر گفته بود حالا چطوری میگید به اون دنیا اعتقاد نداشته رو من نمیدونم
                و کاملا واضح هست من و شما فکر هامون باهم اختلاف داره :)))
                ولی این اختلاف مهم نیست مهم اینه هر دومون معتقدیم خیام رباعیات بی نظیری داره و همچنین همه چیز دان و ریاضی دان و ستاره شناس بسیار ماهری بوده
                و افتخاری هست برای این کشور :)))
                موفق باشید

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                1
                پاسخ
                • پاسخ به عنوان موضوع
                وارد شوید تا پست بفرستید
                • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                • بیشترین رای ها


                • درون آمدن

                • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                • اولین پست
                  آخرین پست
                0
                • دسته‌بندی‌ها
                • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                • جدیدترین پست ها
                • برچسب‌ها
                • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                • دوره‌های آلاء
                • گروه‌ها
                • راهنمای آلاخونه
                  • معرفی آلاخونه
                  • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                  • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                  • استفاده از ابزارهای ادیتور
                  • معرفی گروه‌ها
                  • لینک‌های دسترسی سریع