هفته های خوشحالی
-
مرسی از @M-an ِگل بخاطرِ تگ کردنِ اسمم تویِ این تاپیک،و negaarin ِخوش سلیقه بخاطر اون عکسه
من یه دخترخاله دارم خیلی دوسش میدارم
دو سالشه و خیلی خیلی شیطونه.امروز اومد خونمون بهش گفتم بیا بغلم؛سفت مامانشو گرفت گفت نع!رفتم یه لاک آوردم بهش گفتم حالا بیا،پرید تو بغلم
عاشقِ لاکه و همش ذوق میکرد اجازه نمیداد مرتب و صاف و صوف بزنم لاکو
نتیجش شد این [نگین لاک زدنت به دردِ خودتو و عمت میخوره
]
همین وروجک عاشقِ آهنگ های شاد هم هست،آهنگِ شاد به گوشش بخوره،حتی اگه وسطِ خیابون باشه شروع میکنه به رقصیدن
این آهنگو براش گذاشتم و شروع کرد
بابام اومد تو اتاق داشت مرغِ سحرِ شجریانُ میخوند دیدم اون رقصو ول کرده رفته اینجا داره سینه میزنه
[با آهنگ هایِ شاد میرقصه،با آهنگِ غمگین ُ سنتی سینه میزنه
]
عصر رفتیم یه جایِ خیلی باصفا،عینِ شمال میمونه کلی باغ و فضایِ سرسبز داره.اونجا شام که خوردیم به عمم گفتم بریم تاب بازی:))) ازینایی که 4نفر میتونن بشینن( اسمشون نمیدونم چیه.اصن اسم دارن؟
)دو تا دختر 8-9 ساله نشسته بودن رفتیم پیششون کلی باهامون حرف زدن و کلی خندیدیم
عمم که رفت گفتن برامون آهنگ بذار.همون آهنگ تی ام بکس
رو گذاشتم براشون خوشحال شدن و جیغ میزدن
آخرشم که میخواستیم بریم هی میگفتن خاله نرو
منم کسی خاله صدام بزنه میمیرم از خوشحالی
یکم موندم پیششون و راه افتادیم به سمتِ خونه
چند وقت پیش آموزش ُ پرورش یه آزمونِ استخدامی داشت امروز فهمیدم زن عموم قبول شده خیلی زیاد خوشحال شدم
گلنار اومد و با هم حرف زدیم،همیشه باش:))
%(#1dcfe3)[امروز روزِ خوبی بود،خدایا شکرت] -
یه کم دیر شد نوشتنش اما می نویسم
امروز روز عجیبی بود از اونجایی که تو چالش هستیم سعی می کنم از چیزی ناراحت نشم!
امروز خوشحال بودم از اینکه سنگ انداختن آدما توی دریا تاثیری بر اون ندارن آره آروم و آروم
یکی یه فکرایی می کرد نمیدونم از کجا از چی نشات گرفته اما خوشحالم که نیستم اونطوری که گفت
امروز خوشحال بودم کلی خندیدم
داشتم به این فکر می کردم که ما آدما خوشحالی رو خیلی راحت می تونیم بهم دیگه هدیه بدیم
درست همانند خوشحالی نگارین بعد از دیدن یه عکس
چرا نکنیم از این کارا ؟ من برای پیدا کردن اون عکس کلی عکس نگاه کرده بودم تا اونو پیدا کنم که بخنده که شاد بشه
میدونید چیه
وقتی هدف کسی رو میدونیم و می بینم هدف هامون تو یه جهت هست چرا بهم کمک نکنیم
چون نگارین هم تو چالش بود و هم هدف بودیم من این کار رو کردم
کاش گسترشش بدیم هممون تو زندگیامون
راستی امروز 1 کار نیمه کاره رو تموم کردم و خوشحال شدم
امروزهمیارها رو اعلام کردم و چون این کار هم تموم شد خوشحال شدم
امیدوارم شادی رو تو لحظه لحظه های زندگیامون بیاریم با کوچکترین بهانه ها
یه کار دیگه امروز با یه دوست قدیمی هم حرف زدم خوب بود
لبخند بزنید (:
-
خوشحالی یعنی شنیدن صدای کسانی که بهت اهمیت میدن اولین چیزی که امروز خوشحالم کرد (:
داشتم فکر می کردم به اینکه :
دیدی بعضی وقت ها بعضی چیزهای از دنیای بیرون میان
و ضربه میزنن به پیکره پلن هایی که چیدی پلن هایی که مثل دومینو پشت سرهم هست
وقتی یه ضربه به یکیشون بخوره بقیشون اون موج حرکت رو ادامه میدن
آره این ضربه خواه ناخواه از جایی وارد شده اما تو که دستاتو داری مگه نه ؟!
دستت رو بگیر جلوش نزار موج حرکتش حرکت های بعدی تو رو درگیر کنه
امروز این کار رو کردم برای خوشحالی خودم برای حال خوب خودم !یه موسیقی بی کلام چشمان بسته و یه حس رهایی آرامش خوبی برام آورد
تو هم دوست داری گوش بدی؟
0_1534967353407_listen.zip -
@M-an
خب بدون مقدمهاولین
چیزی ک امروز خوشحالم کرد همین عکس بود ((((: خلی خوبه (: البته از لحاظ ترتیب اولین نیس :|
``۲` ساعت شیش بیدار شدم با اینکه ساعت سه نیم خوابیده بودم.
۳
با پسر عمم که دیشب اومده بود خونمون امروز صبح رفتیم کوهنوردی (: بعد از دو ساعت رفتن رسیدیم به استخری ک میخواستیم توش شنا کنیماما آب استخر رو صبح قبل از ما کشیده بودن برا لایه روبی
.
۴
برگشتیم خونه دوباره گفتیم بریم کنار رودخونهرفتیم یه جای توپ وسط رود خونه از دوطرف آب رد میشد .
۵
یه مسیر یه کلیومتری رو تقریبا ۷ بار رفتم و اومدم الان حس میکنم یه بولدوزر از روم رد شدهاین خوشحالیه واسه من چون خستم (:
۶
در خلاف جهت آب شنا کردم خیلی سخت بود و اما باحالو یه چیز باحال هم کشف کردیم
یه گوشه که آب پایین میریخت وقتی سرمون رو میگرفتیم زیرش ، یه حباب از آب دور کله مون درست میشد !! حالا کشف این بود ک هر چی توش داد میزدیم صدا بیرون نمیومد
( ما کلا زیاد داد میزنیم
)
۷
دم غروب هم چند تا ماهی کوچیک گرفته بودیم گذاشته بودیم توی سطل ( خب تا اینجاش خوشحالی نداش) پسر عمم بهم گفت : ماهی زنده میگن برا درمان بیماری های صفرا خیلی خوبه ؟! میگم : نمیدونم ! بعد رفته یه مآهی زنده برداشته زنده رنده قورتش داده
( بخدا میدونم روانیه
تازه زنم داره فک نکنید هم سن منه
)
۸
چیزی که همیشه میتونه حالم رو خوب کنه (: قطعا حرف زدن با هلیومه (((:
نمیخوام در موردم قضاوت کنید اما هلیوم بهترینِ اینجاست ک من میشناسم هر وقت با هم صحبت کنیم حالم خوبه یعنی عالیع (: -
همیشه لیستِ خرید رو من مینویسم،و اون خوراکی ای که دلم میخواد همون لحظه بخورم رو پررنگ مینویسم
امروز "لواشک" رو پررنگ نوشتم،بابام یه نگاه به برگه انداخت گفت:کم خونی،لواشک نمیارم برات
شلیل و هلو بخور همینا ینی لواشک دیگه!
گفتم باشه...رفت خریدارو انجام بده،برگشت با یه عالمه لواشک
و منی که اون لحظه دلم میخواست بمیرم از ذوق
صبح به مامانم کمک کردم مربای انجیر درس کنه،اگه از "کار دختر نکردنش بهتر" گفتنای مامانم فاکتور بگیرم
میتونم بگم بقیه مراحلش جالب و حال خوب کن بود
و اینکه 30تا لغت جدیدِ زبان حفظ کردم
اتاقمو مرتب کردم
عصری عمم اومد دنبالم رفتیم یه دوری زدیم و بعدش رفتیم خونشون،وقتی باهاش حرف میزنم حالم عاولی میشه،خیلی دوسش دارم.بهترین عمه یِ دنیاس:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
با دیدن پستِ گلنار تویِ موسیقی هم خوشحال شدم
همین چند دیقه پیش با فاطمه حرف زدم و یه فایلی براش فرستادم که فک کنم خوشحال شد(خوشحال شدی دیگه؟ _F_SSU_
)خودمم خوشحال شدم
اینکه مثل قبل حساسیت نشون نمیدم به تیکه ها و حرفایِ ناخوشایندِ اطرافیان،خوشحالم میکنه
با دیدنِ این پیامِ یهوویی وسطِ حرفامون،باید خوشحال شم یا چی؟
همیشه متنِ پستی که negaarin امروز نوشت رو با خودم مرور میکردم اما هیچوقت بهش عمل نکردم،ولی دقیقا 2 روزه دارم عملیش میکنم و حالم خیلی خیلی خیلی بهتره!سعی میکنم بدیا،کینه و کدورت و چیزایِ اینجوری رو فراموش کنم،ببخشم تا خودمم راحت تر بخشیده شم،زودرنج نباشم،رویِ اخلاق ِ فوق العاده بدم کار کنم و بهتر شم
همیشه وقتی حواسمون بیشتر به خودمونِ و کمتر گیر میدیم به رفتارِ بقیه حالِ دلمون خیلی بهتره.خیلی خوب بود پستت نگار،سیوش کردم:))) مرسی ازت
-
هر شب داره خاص تر میشه
هرشب داره زیباتر میشه
چون باور دارم که زیباترمیشه و این اتفاق هم میوفته
خوشحالم از اینکه هرروز و هرشب جواب باور هامو میگیرم
خوشحالم از اینکه هرروز و هرشب جواب ایمان و باورم به خدا رو میگیرم .
خوشحالم و سپاسگزار خدا. که داره هرروز کمکم میکنه نزدیکتر بشم به چیزایی که میخوام
امشب براتون لیستنمیکنم چیزایی که خوشحالم کرد
امشب و شاید بعضی شبای دیگه
نتونم خوشحالیمو "کمیتی" براتون بگم
امشب و شاید بعضی شبای دیگه
فقط میتونم " کیفیتی" خوشحالیمو براتون توصیف کنم..
اونقدر خوشحالم بسان تکه چوبی یا قایقی بی سرنشینرهایِ دریا ....
شاید عجیب باشه و شاید کمی هولناک
اما اره
به قولفریدون مشیری که میگه:
خروش موجبا من می کند نجوا
که هرکس دل به دریا زد
رهایی یافت...
...
اره خوشحالم
مثل پرنده کوچکی که خودشو برای اولین بار از ارتفاع خیلی بلندی پرت میکنه و مطمئنه که بالهاش نجاتش میدن..
اره خوشحالم
مثل رنگین کمانیکه امشب نسبت داده شد...
اره خوشحالم
از راستگویی و صداقت و وفا
اره خوشحالم
از عشق و محبت و خدا
خوشحالم
به امید خوشحالی همتون.
(با اجازتون اینو تو تاپیک خودمم بذارم...دوس دارم داشته باشمش)
شب خوش -
سلام : )
1از دعوت به اینجا کلی خوشحال شدمخیلی ممنون بابت دعوتتون %(#ff0000)[: )]
2امروز صبح یه نسیم خنک می اومد که نوید میداد پاییز کم کم داره میاد و باعث شد همون ابتدای روزم با یه حس قشنگ شروع شه وبا یه صبحانه توپادامه ش بدم %(#ff0000)[: )]
3برنامه درسی م روکامل کردم بعد کلی سبک وسنگین کردن وتقریبا استارتش زدم %(#ff0000)[: )]
4 خبر همیاری شیمی که هنوزم بابتش کلی خوشحالم ،بعد کلی هماهنگی وفکر با دوستان به نتیجه رسیدیم امروز تاپیکش زدم %(#ff0000)[: )]
5 لیست خریدم کامل کردم اسم چند تا گل که پر رنگ تر نوشته شده
کلی حالم خوب می کنه%(#ff0000)[: )]
6 موقع مرتب کردن اتاق یه سری به دست نوشته های قدیمی زدم از خوندن سختی ها که گذشته بود لبخند زدم با تکرار خاطرات وبازم تو ذهنم تکرار شد که سختی ها می گذرن وگاهی شرایطی که داخلیش اون لحظه ی خیلی سخت به نظر میاد اما بعدن می بینیم چندان هم سخت نبود %(#ff0000)[: )]
7شروع به خوندن زبان فارسی کردم کاری که قبلا سعی کردم انجامش بدم اما هر بار به دلیلی نشد %(#ff0000)[: )]
8سری جدید لغت زبانمم حفظ کردم ویه قدم دیگه بود برای تقویت بهتر زبانم %(#ff0000)[: )]
9سعی کردم دیگه تو ذهنم در مورد کارها پیش داوری نکنم مثل خوندن همین زبان فارسی که فهمیدم بر خلاف تصورم که فکر میکردم سخته چقدر لذت بخش وشیرینه %(#ff0000)[: )]
10از درس خوندمجددم واسه کنکور خیلییییییی لذت بردم اینقدر که قابل توصیف نیست ، ازاینکه امروز کلی سرم شلوغ بود ،از اینکه تونستم کلی کار به سرانجام برسونم انجام بدم ، اینکه ته ش بگم آخیش خسته شدما غرق لذت وخوشیم ، ازاینکه دیدم وقدر دارم تلاش می کنم واسه پیشرفتم واسه خوب شدن حالم پر شوقم من %(#ff0000)[: )]
منتظر رخ دادن اتفاق ها خوب ،پیدا شدن حال وهوای قشنگ نباشید خودتون اون ها رو خلق کنید برای شادی خودتون و اطرافیانتون قدم برداریددل هاتون شاد
سبز باشید وسر بلند
-
اووم خب امروز رفتیم پارچه گرفتیم من و مامانم دادیم به خیاط برامون مث هم بدوزه
(خوشحال کنندس دیگ
)
خبرِ خیلی خوشحال کننده اینکه @دکتر-محبوبه برگشت انجمن
پس از مدت ها با هم حرف زدیم
خوشحالی ینی حرفای خنده دار @Zohre-Nowrouzi
هنوز دارم میخندم
با حرفِ امروزِ @M-an هم کلی ذوق کردم
این چالش خیلی خوبه،باعث میشه کمتر خودمو ناراحت کنم..بازم مرسی از عوامل اجرایی و دست اندر کاران
(تلفظش سخته
)
-
خوشحالی امروز امشب
چقد سخته امشب نوشتن
امروز یه کم عکس دیدم که حالم رو خوب کنه
شنیدن یه خبر خیلی خوشحالم کرد
و بهاره بهار بهار بهار منو بردی به اون روزا خاطره ها خنده ها ناراحتی ها همه و همه خوشحالم کردی دوست خوبم (:سارا امیدوارم به اون نتیجه ای که می خوام برسه همین با یه چیزی شروع شد...
-
روز سوم :)))
بابت دیروز عذر میخوام چون خوشحالیام کم بودو نمیشد نوشتشون
خلاصه، امروز و دیروز رو ترکیب میکنم
دیروز بعد از چند سال دوری از ورزش که همیشه اولویت دوم زندگیم بود رفتم باشگاه، البته امتحانی رفتم ببینم موزیکایی که میذارن خوبه یا نه :// خاله م همیشه میره همین باشگاه گفت بیا خیلی موزیکاش خوبه به سلیقه ت میخوره:// اولش گفتم حالا میرم کلی موزیکای خفن خارجی باحال توپ میذارن، وقتی وارد شدم دیدم یه آهنگ از ریحانا بود گفتم ایول این همونیه که من میخوام، رفتم لباسمو عوض کردم تا شروع کردم گرم کنم، صدای گرم و دلکش و زیبای امید جهان به گوش رسید و آهنگ خفن و باکیفیت و ریتمیکِ زینو زینو( zeinoo zeinoo) پلی شد، ینی کارد میزدن خونم در نمیومد از بس عصبانی بودم، برگشتم خاله مو دوستشو نگاه کردم دیدم از خنده نابود شدن افتادن رو زمین، منم خیلی عصبانی بودم ولی بعدش به خودم گفتم، ببین فقط قراره یک ساعتو نیم این شرایطو تحمل کنی چون تو چالش بودم و نباید انرژی منفی به خودم راه میدادم، شروع کردم منم باهاشون خندیدم
خوشحالی بعدی این بود که یه عمه دارم که خیلییی دوسش دارم، فقط این عمه مو دوس دارم البته :)) یه نوه ی خوشکل داره که اسمش ریرا عه، ده ماهشه، من عاشقشم از بس تپلو خوشکلو کیوتو با مزه س، میتونم بگم نود درصد انرژی دوران کنکورم از این موجودِ شصت سانتیِ جذاب تامین میشد، روز قبل از کنکورم رفتم پیشش روز بعد از کنکور هم همینطور، راستش دلخوشی این روزای منه، خیلی دختر آرومو ملایمیه :)) یه لحظه بغل کردنش ساعتها انرژی میریزه تو وجود آدم
لازمه که بازم تاکید کنم که، چه قدر خوشبختم که یه روز تو مدرسه مون یکی از دوستام که میدونست من عاشق شریفم اومدو آلا رو بهم معرفی کردو من اومدم تو فرومو با این دنیای جذاب آشنا شدم، که با تمام بدیها و خوبیهاش، آدمای ارزشمندی رو بهم هدیه داد، آدمایی که با ناراحتیام ناراحت میشن، با خوشحالیام خوشحال، درسته مجازیه ولی مهم اینه که کلی عشق و محبت از طرف آدمای حقیقی توشه، مرسی از همه ی اونایی که امروزمو واسم ساختن، مرسی که نگرانم بودین، مرسی که اینقدر گلید، امیدوارم بتونم این همه حس خوبتونو جبران کنم :))) اگه یه روز از اینجا برم ولی تا آخر عمر تو خاطرم باقی میمونید، نمیشه آدمایی رو که تبدیل شدن به بخشی از قلبت رو فراموش کرد، خوشحالم بابتتون :)))
-
خب من شوکه شدم فکر کردم یه روز خوشحال باشم کافیه
اما امروز
اول اینکه تا ساعت نه خوابیدم ، بیدار شدم دیدم حس بیداری نیست تا ۱۲ خوابیدم(انتهای خوشحالیام اینه
)
دوم ؛ زنگ زدم به دوستم سعید کلی کیف کردم بعدشم رفتم پیشش توی مغازشون نشستم تا عصر#خوشحالی_بدون_خنده
ثالثا ! باهاش رفتم پمپ بنزین ، پیاده شدیم اونجا وایسادیم ... پشت دیوار پمپ بنزین یه درخت گردو هست ، یه نفر میخواست با چوب بزنه گردوی تو نوک درخت رو بندازهچوبش از درخت رد شد اومد از کنار کله م زوزه کشید و رفت
خوشحالم ک زندم
چهارم اینکه امشب با هلیوم (: صحبت کردم حالم خوبه - کلا هلیوم رو نمیشه با واژه ها توضیح داد ()
Five _ امشب همه رفتن مسافرت منم تا فردا شب تنهام خونهکلا حس خوبی داره تنها بودن ؛ دیوانه بازی های تنهایی و آهنگای ولوم آخر و افکار مرموزش
-
امروز
راستش بیشتر خواب بودم ولی چون خوابایخوشی دیدم خوشحالم
و از اینکه با کتابخوابم بردخوشحالم
یه کتاب درباره عکاسیبود ...
صحبت کردن با مامانم
نشستیم حرفای خوب زدیم و خندیدیم
(به چیزای الکی هم میخندیدیم)
و بعد از اون
نزدیک به ۴۰ دقیقه شنیدن صدایی آرامش بخش
بهتری قسمت امشب بود
و بیش از یک ساعتی حرف زدن راجب بهترین اتفاق زندگیم
....
تونستم حس خوبی منتقل کنم....
شعر خوندم
شعر نوشتم
یه آهنگی تمرین کردم
)از زبون هرکس تعریف بشنوی خوشحال میشی اما زبون هرکسی بشنوی اشک تو چشمت جمع نمیشه.)
و امشب
یجور دیگه معنی گذشت و مهربانی رو فهمیدم...
یه آینده ای هم ساخته شد...
حرفام بعضی جاها مبهمه
حقیقتش باید باشه
عذرمیخوام چون توضیح دادنش کار راحتی نیس...
روز خوبی بود
عالی بود
هرروز بهتر میشه
مرسی
ببخشید یکم دیر شد... -
امروز
راستش بیشتر خواب بودم ولی چون خوابایخوشی دیدم خوشحالم
و از اینکه با کتابخوابم بردخوشحالم
یه کتاب درباره عکاسیبود ...
صحبت کردن با مامانم
نشستیم حرفای خوب زدیم و خندیدیم
(به چیزای الکی هم میخندیدیم)
و بعد از اون
نزدیک به ۴۰ دقیقه شنیدن صدایی آرامش بخش
بهتری قسمت امشب بود
و بیش از یک ساعتی حرف زدن راجب بهترین اتفاق زندگیم
....
تونستم حس خوبی منتقل کنم....
شعر خوندم
شعر نوشتم
یه آهنگی تمرین کردم
)از زبون هرکس تعریف بشنوی خوشحال میشی اما زبون هرکسی بشنوی اشک تو چشمت جمع نمیشه.)
و امشب
یجور دیگه معنی گذشت و مهربانی رو فهمیدم...
یه آینده ای هم ساخته شد...
حرفام بعضی جاها مبهمه
حقیقتش باید باشه
عذرمیخوام چون توضیح دادنش کار راحتی نیس...
روز خوبی بود
عالی بود
هرروز بهتر میشه
مرسی
ببخشید یکم دیر شد...Vezra سلام منم دیروز خیلی شب خوبی داشتم چون با تنها رفیق باقی موندنم از دوران مدرسه رفتم بیرون وسه ساعت تو گیم نت فیفا زدیم و پیاده برگشتم خونه....... آخرین کسی که از بودن باهاش لذت میبرم تو بیرون از خونه....البته که خودش میگه من نه رفیقشم نه دوست صمیمیش ....که خب چی کار کنم....دیشب من از این رفاقت یک طرفه بیشترین لذت بردم و یکی از شبای خوب زندگیم بود......
-
روزدوم
امروز هم صبح زود بیدار شدم ،لغت زبانم خوندم ،ساعت مطالعه ام بردم بالاتر وکارهام طبق برنامه انجام دادم ومهم تر اینکه سعی کردم از انجام همه کارها لذت ببرم
یه لیست آماده کردم از کارهای که دوست دارم انجام بدم وبه خودم قول دادم حتما تو برنامه ام قرارشون بدم
امروز سعی کردم در برابر کارها وحرف ها ی دیگران که ناراحتم ومی کنن واقعا در اصل هم ناراحت کننده هستن واکنش نشون ندم حتی تو فکرم
به خودم قول دادم سعی کنم کلی عادت خوب وفکر مثبت وقشنگ وارد زندگیم کنم هر چند وقت یکبار، یه ایده هم برای خوشگل سازی اتاقم آماده کردم
یه چایی خوش رنگ آماده کردم وبا خواهری کلی حرف زدیم از خیلی چیز ها (حرف زدن باهاش همیشه حالم بهتر می کنه ) قرار گذاشتیم باهم کیک درست کنیم
کلی طرح وفکر برای کاشت گل گیاه
تو ذهنم چیدم ،آهنگ مورد علاقه ام گوش دادم ،غذای مورد علاقه ام خوردم ، کتاب خوندم ،متن نوشتم ،با دوستان در حال کار برای تاپیک شیمی هستم و سعی کردم از تک تک لحظه هام لذت ببرم واگه باب میلم نیست صبور باشم
حال دلتون خوب
-
خوشحالی ینی وقتی ناراحتی و دلت گرفته بهترین مامانِ دنیا آرومت کنه (:
لغت های جدیدِ زبانو خوندم،یه داستان انگلیسی هم ترجمه کردم
ساده بود ولی برای شروع خوب!
امروز،روزِ خوشحالی نبود
فردا قراره برم دکتر یکم نگرانم خوشحالم که قراره برام دعا کنید