خــــــــــودنویس

[Mahdi2001]

Doyle دستت درد نکنه پس فکر کنم تا کنکور یا بعد کنکور طول بکشه تا هزار تا بشم. اخه تقریبا هیچ پیامی نمیدم

[ققنوس]

پوفف

[ferey]

کار خوبی میکنی Mahdi2001

[ferey]

ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

پوفف

چیزی شده؟

[ققنوس]

.......................

[Zrex]

در جهت اینکه نشون بدم نیومدن به انجمن سخت نیست چالش میزارم
15 روز نمیام
تنها راهش اینه که سه روز اول مقاومت کنی و زیر ابی نیای وقتی نیای تحریک نمیشی پیام بزاری

[ققنوس]

Doyle حوصلم سررفته

[ققنوس]

Zrex اول عکسسسس

[ferey]

Zrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

در جهت اینکه نشون بدم نیومدن به انجمن سخت نیست چالش میزارم
15 روز نمیام
تنها راهش اینه که سه روز اول مقاومت کنی و زیر ابی نیای وقتی نیای تحریک نمیشی پیام بزاری

زیر آبیا خیلی بیشترن از رو آبیاا

[ferey]

ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

Doyle حوصلم سررفته

بیا مبارزه ی جومونگ و تسو رو ببین حوصلت بیاد سر جاش
https://www.instagram.com/p/BxX0bxDlcom/

[ferey]

https://www.instagram.com/p/BzFhAC7hiOM/

[No_one]

revival

[No_one]

Doyle در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

Doyle حوصلم سررفته

بیا مبارزه ی جومونگ و تسو رو ببین حوصلت بیاد سر جاش
https://www.instagram.com/p/BxX0bxDlcom/

فقط اونجایی که امپراطور میگفت: یوووهااااا

[No_one]

هرکی میخواد نیاد انجمن به من بگه
اگه دفه بعد که بیاد خودم انقد تخریبش میکنم که بره و دیگه هیچوقت برنگرده

[No_one]

کار با اخراج درست نمیشه

[خانوم]

افرادی که از صداهایی مثل جویدن، هورت کشیدن، نفس کشیدن، فین کردن، سوت زدن دیگران عصبی میشن به صدابیزاری مبتلا هستن!
طبق تحقیقات بخش مسئول احساسات در مغز این افراد بیش از حد فعال است

دقیقا منم... دست خودم نیس واقعا عصبیم میکنه
همش باید بگم اروم غذا بخورید چرا انقد سر وصدا می‌کنید

[No_one]

کافیست یکبار امتحان کنید تخریب کنندگان غیر شریف
چی؟؟؟؟

[No_one]

@bfesfilmbvxazsjk در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

مثل یک سایفر، زنده و قوی

نمیدونم سایفر چیه
ولی همینه همینه

[MaryaM._.sh]

Zrex واسه من نشد:-
تنها راهش همون اخراج هس
ایمیل ندارم دیگه بیام

[MaryaM._.sh]

@fatemeh_banoo من از آدامس جویدن کسی متنفرم
دوم دبیرستان بودم امتحان ادبیات داشتیم اخریش بود
میشد روز اول ماه رمضان
من نیمه اول نخونده بودم
عصاب داغون
با رفیقم سوارشدم تاکسی شدیم بریم
ی پسره جلو نشسته بود
لعنتی بااون آدامسش
حالا رفیق من میخندید
من بیشتر کفری میشدم