هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
در اواخر محرم الحرام بود که سخت بیمار شد و شدیدا تب کرد و چند روز بعد خوب شد و غسلی کرد و نمازی گزارد و شکر خدا را بجای آورد.
همه فکر کردند که دیگر بیماری سراغش نخواهد رفت. اهل و عیالش شاد بودند ولی او خود از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد با خبر بود. آدم که بیدل شد از همه چیز سر در می آورد. روز چهار شنبه چهارم ماه صفر باز هم تب کرد و افتاد به بستر بیماری و پنجم صفر سال ۱۱۳۳ هجری قمری با همه خداحافظی کرد و رفت آنگونه رفت که حتی خودش هم با خبر نشد و از خود فقط زخم هایش را باقی گذاشت. بیدل که خوابید تازه انگار زخم هایش بیدار شده باشند شروع کردند به جلوه فروشی که ما چنینیم و چنانیم. زخم هایش آنقدر زخمند که پس از این همه سال سرخ مانده اند و هیچ کس جگر رویایی با آن ها را ندارد تا بپرسد که شما از دل کدام تیغ مبارک تراویده اید و از کدام نشئه ی فارغ از مرهم می آیید.
بیدل که چشمش را بست و دلش وا شد از بالینش یک غزل پیدا کردند و یک رباعی و این آخرین پاره های جگر بیدل بود که از دهانش بیرون ریخته بود و روی کاغذ را رنگین کرده بود. و آن رباعی این بود:
بیدل کلف سیاه پوشی نشوی
تشویش گلوی نوحه جوشی نشوی
بر خاک بمیر و همچنان رو بر باد
مرگت سبک است بار دوشی نشوی... -
romisa
اره،
۱)به گنحور بروید
۲)بیدل را بیاورید
۳)خدارحمت کنی بفرستید ،نیت کنید و چشم ها را ببنید و اسکرول بزنید
۴)چشم ها را بازکنید شعر را بخونید
۵)فال را برای ماهم بفرستید
پنجش خیلی مهمهrevival
این چی داره میگه استاد؟
555نیک و بد این مرحله خاکش به کمین است
چشمی که به پا دوخته باشی همه بین است
بی غنچه گلی سر نزد از گلشن امکان
اینجاست که چین مایهٔ ایجاد جبین است
برخیز ز خاک سیه مزرع هستی
جایی که نفس آینه کارد چه زمین است
چون صبح جنونی کن و از خو برون تاز
از چاک گریبان گل دامان تو چین است
بر صور مناز از دهل و کوس تجمل
ای پشه بم و زیرکمال تو طنین است
این است اگر کر و فر طاق و سرایت
بنیاد غبار به هوا رفته متین است
ای آینه از ما مطلب عرض مکرر
تمثال ضعیفان نفس باز پسین است
ای شمع عنان نگه هرزه نگهدار
تا چشم تو باز است جهان خانهٔ زین است
زان جلوهگذشتیم و به خود هم نرسیدیم
ما را چه گنه خاصیت عجز همین است
دل نیز گره شد به خم ابروی نازش
در طاق تغافل همه نقاشی چین است
در وصل به اظهار مکش ننگ فضولی
با بوسه حضور لب خاموش قرین است
رندان مشکیبید ز معشوقهٔ فربه
کاین شکل دلاوبز سراپاش سرین است
شور تپش از ما به فنا هم نتوان برد
خاکستر منصور مزاجان نمکین است
بیدل کم سرمایهٔ عزلت نپسندی
از پای به دامان تو نامت به نگین است
-
revival
این چی داره میگه استاد؟
555نیک و بد این مرحله خاکش به کمین است
چشمی که به پا دوخته باشی همه بین است
بی غنچه گلی سر نزد از گلشن امکان
اینجاست که چین مایهٔ ایجاد جبین است
برخیز ز خاک سیه مزرع هستی
جایی که نفس آینه کارد چه زمین است
چون صبح جنونی کن و از خو برون تاز
از چاک گریبان گل دامان تو چین است
بر صور مناز از دهل و کوس تجمل
ای پشه بم و زیرکمال تو طنین است
این است اگر کر و فر طاق و سرایت
بنیاد غبار به هوا رفته متین است
ای آینه از ما مطلب عرض مکرر
تمثال ضعیفان نفس باز پسین است
ای شمع عنان نگه هرزه نگهدار
تا چشم تو باز است جهان خانهٔ زین است
زان جلوهگذشتیم و به خود هم نرسیدیم
ما را چه گنه خاصیت عجز همین است
دل نیز گره شد به خم ابروی نازش
در طاق تغافل همه نقاشی چین است
در وصل به اظهار مکش ننگ فضولی
با بوسه حضور لب خاموش قرین است
رندان مشکیبید ز معشوقهٔ فربه
کاین شکل دلاوبز سراپاش سرین است
شور تپش از ما به فنا هم نتوان برد
خاکستر منصور مزاجان نمکین است
بیدل کم سرمایهٔ عزلت نپسندی
از پای به دامان تو نامت به نگین است
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival
این چی داره میگه استاد؟
555نیک و بد این مرحله خاکش به کمین است
چشمی که به پا دوخته باشی همه بین است
بی غنچه گلی سر نزد از گلشن امکان
اینجاست که چین مایهٔ ایجاد جبین است
برخیز ز خاک سیه مزرع هستی
جایی که نفس آینه کارد چه زمین است
چون صبح جنونی کن و از خو برون تاز
از چاک گریبان گل دامان تو چین ااست
بیت بیت معنی کنم خیلی طول میکشه چندبیت اولشو (ازنظر خودم!!!)معنی میکنم مفهوم کلیش میاد دستتون؛
این مرحله ک توشی،توی هر نقطه حتی جاهایی ک فک میکنی خوبه،پر از دام و تله است(خاکش ب کمین است؛یعنی دیگ کمین جدا هم نه!!!خاکش واست کمینه!!!)
بخاطر گذشتن از این مرحله چشمتو ب پات بدوز تا از زیر ببنی دام هارو(یکیش یعنی دیدتو عوض کن و زیزکانه فک کن،یکیش یعنی فروتنانه عمل کن)توی این مرحله ک پیشته ننال الکی!!هر گلشنی ک گلشن شده،گل هاش همه غنچگی رو رد کردن!!!مرحله ی گرفتگی و..
و ایناس ک زندگیو میسازه هونطور ک چین هان دارن پیشانی رو میسازناز این خاک سیاه و بدطینیت هستی دل بکن و جاش رو اینه و صفا بکار
اما ب این راحتی هم نیست باید مثل صبح جنون کنی ک از تاریکی بیرون بیای،چاک بدری،خونی شی(شفق)تا از ظلمت ،سفیدی بیاری
و.... -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival
این چی داره میگه استاد؟
555نیک و بد این مرحله خاکش به کمین است
چشمی که به پا دوخته باشی همه بین است
بی غنچه گلی سر نزد از گلشن امکان
اینجاست که چین مایهٔ ایجاد جبین است
برخیز ز خاک سیه مزرع هستی
جایی که نفس آینه کارد چه زمین است
چون صبح جنونی کن و از خو برون تاز
از چاک گریبان گل دامان تو چین ااست
بیت بیت معنی کنم خیلی طول میکشه چندبیت اولشو (ازنظر خودم!!!)معنی میکنم مفهوم کلیش میاد دستتون؛
این مرحله ک توشی،توی هر نقطه حتی جاهایی ک فک میکنی خوبه،پر از دام و تله است(خاکش ب کمین است؛یعنی دیگ کمین جدا هم نه!!!خاکش واست کمینه!!!)
بخاطر گذشتن از این مرحله چشمتو ب پات بدوز تا از زیر ببنی دام هارو(یکیش یعنی دیدتو عوض کن و زیزکانه فک کن،یکیش یعنی فروتنانه عمل کن)توی این مرحله ک پیشته ننال الکی!!هر گلشنی ک گلشن شده،گل هاش همه غنچگی رو رد کردن!!!مرحله ی گرفتگی و..
و ایناس ک زندگیو میسازه هونطور ک چین هان دارن پیشانی رو میسازناز این خاک سیاه و بدطینیت هستی دل بکن و جاش رو اینه و صفا بکار
اما ب این راحتی هم نیست باید مثل صبح جنون کنی ک از تاریکی بیرون بیای،چاک بدری،خونی شی(شفق)تا از ظلمت ،سفیدی بیاری
و.... -
بچها میشه سوال ۸۰انسانی رو حل کنید؟
https://forum.alaatv.com/user/mahed
برای من اعشاری میشه -
romisa سلام
خوبم اره خودمو مرخص کردم خبرم اینه ک سوراخ سوراخ شدم اونم چ جوررررررررر ت وقتی دیه رفتی بیمارستان انشالله ب 2 بار ازمایش رضایت بده دردو دل یک بیمار دیه برام رگی نمونده -
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Hïïss
خدا بد نمیده 2 روزی مهمون بیمارستان بودم رفتمو روحشونو شاد کردم امدم
اره خودم ویرایشش کردم،متاسفانه اصطلاح عامیانس..
بخاطر اون معده درده؟؟؟؟
آتیش بسوزون در هرحالتی -
romisa
بیدل جز محدود و تقریبا تنها شاعریه ک باز بینی اشعار نداشته!و کسی بوده ک هیچوقت توی علوم فلسفیش شک نکرده
این یعنی واسه قافیه کلماتو نچیده!!
و پر بوده از علوم مختلف...
چیزی ک توی شعراش هست،ی استفاده ی نمادی زیاد و استعاره های زیاده....
اون همیشه شعراشو واقعی کرده،اگ میخوای بفهمی تداعی کن شعرشو و نتیجه بگیر....
مثلا منظور از چشم ب پا دوختن چیه؟!نگاه کردن ب پایین؟!یا واقعا چشممو بذورم ب مچ پام مثلا؟!خب خاصیت اینکار چیه؟!
عه بعد میفهمی اینطور دام ها رو میتونی ببینی...بیدل عاشق رمزی حرف زدن بوده،و تخللص اولیه اش هم«رمزی»بوده...
مثل ی معمای شیرین کلماتشو کنارهم بچین معنی کن