هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
سلام بر اهل فروم : )
چطورین؟ : )
اوضاع خوب پیش میره؟ -
سلام بر اهل فروم : )
چطورین؟ : )
اوضاع خوب پیش میره؟mohammadhassan
سلام
-
mo
چه امضایی واقعا
حقیقت انکار نشدنی :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
@گل-یاس1377 اله پس شی
-
mohammadhassan
سلام
-
سلام بر اهل فروم : )
چطورین؟ : )
اوضاع خوب پیش میره؟mohammadhassan
سلاام -
سلام بر اهل فروم : )
چطورین؟ : )
اوضاع خوب پیش میره؟mohammadhassan
سلام
تولد عضویتتون مبارک -
شاپرک خسته باورکن سخته این معلم زبانه هیچ ها هیچچچچچچچچچچچ صدرحمت ب فیزیک و ریاضی این میره رو مخ ادم سوهانه سوهان روح اون دوتا بیچاره ها یکم سخت گیرن این رومخیه
@فاطمه23 اگ پس خوانی داشته باشی بری سر کلاس خیلی کمک کنندس دیگ اون زنگ برات کسل کننده نیس
اره بعضی زنگا و معلما واقن سخته تحملشون ولی خب چاره ای نی -
mohammadhassan
سلام
تولد عضویتتون مبارک@پاییز سلام
ممنون
-
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تابستون سال بعد باید اینو بازی کنم
ببخشید چیه این
@elhame-H بازی
-
mohammadhassan
35 ساعت کمتر نشد .
همین میمونه؟// -
@گل-یاس1377 متوجه نشدم
-
@پاییز سلام
ممنون
mohammadhassan ماشالا چه قدی عم کشیده
خدا حفظش کنه -
نمیدونم زندگی سخت شده
یا ما بچه بودیم نمیفهمیدیم -
-
@گل-یاس1377 متوجه نشدم
شاپرک خسته در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@گل-یاس1377 متوجه نشدم
شاپرک خسته در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@گل-یاس1377 متوجه نشدم
ترکی گفتم بیابغلم
بهاره ادمین الان نیااد صلوات -
نمیدونم زندگی سخت شده
یا ما بچه بودیم نمیفهمیدیم@DR-moein گزینه یک
-
#یک_دقیقه_مطالعه
در یک روز سرد زمستانی، مدیر مدرسه بچهها را به صف کرد و گفت: «بچهها، آیا موافقید یک مسابقه برگزار کنیم؟»
تمام بچهها با خوشحالی قبول کردند. پس از انتخاب چند شرکتکننده، مدیر از آنها خواست که آن طرف حیاط مدرسه در یک ردیف بایستند و با صدای سوت او، به سمت دیگر حیاط بیایند و هر کس بتواند ردپای مستقیم و صافی از خود بجای گذارد برنده مسابقه است. در پایان مسابقه، آقای مدیر از یکی از بچههایی که ردپای کجی از خود بجای گذاشته بود پرسید: «تو چه کردی؟»
دانش آموز در جواب گفت: «با وجودی که در تمام طول راه من دقیقاً جلوی پایم را نگاه کرده بودم ولی بجای یک خط راست از ردپا روی برف، خطوط کج و معوجی بوجود آمده است!»
تنها یکی از دانش آموزان بود که توانسته بود ردپایش را بصورت یک خط راست درآورد. مدیر مدرسه او را صدا کرد و پس از تشویق از او پرسید: «تو چطور توانستی ردپایی صاف در برفها به وجود آوری؟»
آن دانش آموز گفت: «آقا اینکه کاری ندارد، من جلوی پایم را نگاه نکردم!»
مدیر پرسید: «پس کجا را نگاه کردی؟»
دانش آموز گفت: «من آن تخته سنگ بزرگی را که آن طرف حیاط است نگاه کردم و به طرف آن حرکت کردم و هیچ توجهی به جلوی پایم نداشتم و تنها هدفم رسیدن به آن تخته سنگ بود.»
اگر در زندگی خودمان ایده و هدفی نداشته باشیم و تمام توجهمان را دقیقاً به مشکلات امروز و فردا و فرداهای بعد معطوف کنیم سرانجام به هدفمان نخواهیم رسید. ولی اگر بجای آنکه توجهمان را به مشکلات روزانه متوجه کنیم به هدفمان متمرکز سازیم، قطعاً به هدفمان خواهیم رسید.