از روزای اول دانشگاهت بگو
-
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@نجف-زاده در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
کل کلاس خندید قبل اومدن معلم
ضایع مکن که خداوند دوست ندارد:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
@نجف-زاده در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@نجف-زاده در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
کل کلاس خندید قبل اومدن معلم
ضایع مکن که خداوند دوست ندارد:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
ترم یک پیش میاد
-
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@نجف-زاده در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
کل کلاس خندید قبل اومدن معلم
ضایع مکن که خداوند دوست ندارد:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
@zahra-m1999 در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@نجف-زاده بیچاره استرس داشته
اره هر دوتا شونم استرس داشتن من چه میخندیدم اون وسط
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
امروز روز خیلی خوبی بود
صبح ساعت 8 کلاس داشتیم
کلاس گسسته بود که دوست دارم
(اولا تنفر داشتم ولی الان فضاشو خودم تغییر دادم که دوست داشته باشم)
امروز اولین بار یکمی زود رفته بودم کلاس
و طبق قوانین نا نوشته با یکی از دوستان باید براش جا نگه میداشتم
خوب
منم جا نگه داشتم
بعد از چند دقیقه دوستم رسید
منم گفتم های بیا این جا جا نگه داشتم
جایی هم که داشتیم ردیف 2 ولی ته ته بود
اولای ردیف دوم چند تا صندلی بود که دو تا دختر فارسی زبون نشسته بودن بعد با یه صندلی فاصله:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: من نشسته بودم بعد برای دوستم جا نگه داشته بودم
دوستم که اومد از جلو ی دخترای فارس رد بشه وسایل (اموزشی) مثل خودکار و جزوه ی دوستمو ریخت زمین
لحظه ای که دیدم این بود که دختره سعی کرد جزوه نیوفته زمین
خودشو پرت کرد جزوه رو بگیره
ولی
گوشیش شالاپ افتاد زمین
خیلی خندیدم
کل کلاس خندید قبل اومدن استاد
ولی بعدم دیدم گوشی دختره ایفون x بود
هم پسری که زد و فاجعه ایجاد کرد داشت سکته میکرد هم دختره که نمیدونست گوشیش سالمه یا نه
ولی
من فقط داشتم میخندیدم خخخخ
دوستم از دختره با صدای لرزان و مظرب که ایوای چی شد پولش الان چه قدر خواهد شد
پرسید بی شی اولمادی=چیزی نشد؟؟
دختره چی جواب بده خوبه؟
دختره گفت :
نه ممنون!!!!!!!!!!!!
یعنی دو برابر خندیدنم هم اون موقع خندیدم
تا اخر کلاس بازم هی یادم میوفتادو میخندیدم@نجف-زاده
یه بار هم تو کلاس ما لپ تاپ دوستم رو صندلی بود
من و دوستم یه طرف دیگه وایساده بودیم حرف میزدیم
یه پسره اومد
با عجله میرفت که خورد به صندلی و لپ تاپ شترک افتاد رو زمین
بعد برداشت خیلی ریلکس گذاشت سرجاش
پسرا بهش گفتن نگاه کن ببین چیشد
بعد دید دوستم نگاه می کنه برداشت گفت هیچی نشده که
یکی از بچه ها گفت بزار روشن کنه ببین چیکار کردی
گوشه لپ تاپش شکست
افتاده بود زمین برداشت داد بعد هی میگفت چیزی نشده که -
@zahra-m1999 در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@نجف-زاده بیچاره استرس داشته
اره هر دوتا شونم استرس داشتن من چه میخندیدم اون وسط
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
@نجف-زاده در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@zahra-m1999 در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@نجف-زاده بیچاره استرس داشته
اره هر دوتا شونم استرس داشتن من چه میخندیدم اون وسط
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
میشه حس هر دو شون نسبت بهتون حدس زد
ولی خب خنده دار بوده دیگه -
این واسه امروز نیس ولی واسه همین هفته اس
کلاس پاتولوژی بودیم استاد حضور غیابشو شروع کرد...همرو نمیخونه یه چند نفرو میخونه فقط..بعد از هر فردی که اسمشو میخوند یه سوال هم میپرسید
سوالای سخت سختیهو اسم منو خوند منم که کلا سرکلاسش یه کلمه هم گوش نمیدادم
... دقیقا این شکلی
به همدیگه نگاه کردیم بعد از یه خرده مکث گفت: شما به من بگو عنوان این واحد چیه ؟من کی ام؟ اصلا ما اینجا چیکار میکنیم ؟
منم گفتم آسیب شناسیه شما دکتر... هستی به نام خدا من بهاره هستمکلاس ترکیده بود... گفت در مورد من چی میدونی بعد چیزی نمیدونستم بچه ها شروع کردن گفتم رتبه اش فلان بوده و دکتری کدوم دانشگاهو داره و این حرفا گفت خودت بگو گفتم شبیه یه بازیگر هستین
گفت کی
گفتم محمود شوهر هدیه تو فیلم عاشقانه
گفت من فیلم نمیبینم عاغا گیر داده بود عکسشو نشونم بدین من اجازه ندادم بهش تشون بدن من یه خرده زودتر از کلاس رفتم بعداز رفتنم گیر داده بود به دوتا از دوستام که عکس اون بازیگره رو بهم نشون بدین
اونام نشونش دادن
بد خورده بود تو ذوقش
و نتیجه اینکه شک ندارم حذفم میکنه -
این واسه امروز نیس ولی واسه همین هفته اس
کلاس پاتولوژی بودیم استاد حضور غیابشو شروع کرد...همرو نمیخونه یه چند نفرو میخونه فقط..بعد از هر فردی که اسمشو میخوند یه سوال هم میپرسید
سوالای سخت سختیهو اسم منو خوند منم که کلا سرکلاسش یه کلمه هم گوش نمیدادم
... دقیقا این شکلی
به همدیگه نگاه کردیم بعد از یه خرده مکث گفت: شما به من بگو عنوان این واحد چیه ؟من کی ام؟ اصلا ما اینجا چیکار میکنیم ؟
منم گفتم آسیب شناسیه شما دکتر... هستی به نام خدا من بهاره هستمکلاس ترکیده بود... گفت در مورد من چی میدونی بعد چیزی نمیدونستم بچه ها شروع کردن گفتم رتبه اش فلان بوده و دکتری کدوم دانشگاهو داره و این حرفا گفت خودت بگو گفتم شبیه یه بازیگر هستین
گفت کی
گفتم محمود شوهر هدیه تو فیلم عاشقانه
گفت من فیلم نمیبینم عاغا گیر داده بود عکسشو نشونم بدین من اجازه ندادم بهش تشون بدن من یه خرده زودتر از کلاس رفتم بعداز رفتنم گیر داده بود به دوتا از دوستام که عکس اون بازیگره رو بهم نشون بدین
اونام نشونش دادن
بد خورده بود تو ذوقش
و نتیجه اینکه شک ندارم حذفم میکنه -
@nasrin79 در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
بهاره این محمود شوهر هدیه کدوم بازگیره است؟اسم اصلیش چیه؟
والا خودمم اسمشو نمیدونم
همون سرچ کنی محمود شوهر هدیه عکسش میاد فک کنم
-
این واسه امروز نیس ولی واسه همین هفته اس
کلاس پاتولوژی بودیم استاد حضور غیابشو شروع کرد...همرو نمیخونه یه چند نفرو میخونه فقط..بعد از هر فردی که اسمشو میخوند یه سوال هم میپرسید
سوالای سخت سختیهو اسم منو خوند منم که کلا سرکلاسش یه کلمه هم گوش نمیدادم
... دقیقا این شکلی
به همدیگه نگاه کردیم بعد از یه خرده مکث گفت: شما به من بگو عنوان این واحد چیه ؟من کی ام؟ اصلا ما اینجا چیکار میکنیم ؟
منم گفتم آسیب شناسیه شما دکتر... هستی به نام خدا من بهاره هستمکلاس ترکیده بود... گفت در مورد من چی میدونی بعد چیزی نمیدونستم بچه ها شروع کردن گفتم رتبه اش فلان بوده و دکتری کدوم دانشگاهو داره و این حرفا گفت خودت بگو گفتم شبیه یه بازیگر هستین
گفت کی
گفتم محمود شوهر هدیه تو فیلم عاشقانه
گفت من فیلم نمیبینم عاغا گیر داده بود عکسشو نشونم بدین من اجازه ندادم بهش تشون بدن من یه خرده زودتر از کلاس رفتم بعداز رفتنم گیر داده بود به دوتا از دوستام که عکس اون بازیگره رو بهم نشون بدین
اونام نشونش دادن
بد خورده بود تو ذوقش
و نتیجه اینکه شک ندارم حذفم میکنهبهاره
از این استادای شبیه محمود ، شهین مهین ندارید بیاد ما رو بگیره؟:smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth:
-
بهاره
از این استادای شبیه محمود ، شهین مهین ندارید بیاد ما رو بگیره؟:smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth:
Amin-Mehraji در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
بهاره
از این استادای شبیه محمود ، شهین مهین ندارید بیاد ما رو بگیره؟:smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth:
داریم ولی پا نمیدن دادا
-
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بود -
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بود@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بودمنم یه سری سر کلاس زبان فارسی بودیم...جلو جلو نشسته بودم..ردیف اول...
ساعت قبلشم ورزش یک داشتم کلی خسته بودم...
بعدش ناخودآگاه خوابم برد...
خواب عمیقی هم بود...
بعد استاد بیدارم کرد..یه دستشو گذاشت رو شونه هام یخورده فشار دادگفت پاشو میخام حضور غیاب کنم...منم دقیقا با یه حالتی منگی پاشدم و فقط صدای خنده بود که میشنیدم !!!
-
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بودمنم یه سری سر کلاس زبان فارسی بودیم...جلو جلو نشسته بودم..ردیف اول...
ساعت قبلشم ورزش یک داشتم کلی خسته بودم...
بعدش ناخودآگاه خوابم برد...
خواب عمیقی هم بود...
بعد استاد بیدارم کرد..یه دستشو گذاشت رو شونه هام یخورده فشار دادگفت پاشو میخام حضور غیاب کنم...منم دقیقا با یه حالتی منگی پاشدم و فقط صدای خنده بود که میشنیدم !!!
_Mohammad_reza_ در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بودمنم یه سری سر کلاس زبان فارسی بودیم...جلو جلو نشسته بودم..ردیف اول...
ساعت قبلشم ورزش یک داشتم کلی خسته بودم...
بعدش ناخودآگاه خوابم برد...
خواب عمیقی هم بود...
بعد استاد بیدارم کرد..یه دستشو گذاشت رو شونه هام یخورده فشار دادگفت پاشو میخام حضور غیاب کنم...منم دقیقا با یه حالتی منگی پاشدم و فقط صدای خنده بود که میشنیدم !!!
یعنی یه دوستی نبود بیدار کنه ؟
عجب استاد با حالی بوده
حالا منم یکم خوابیده بودم خیلی خسته بودم -
_Mohammad_reza_ در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بودمنم یه سری سر کلاس زبان فارسی بودیم...جلو جلو نشسته بودم..ردیف اول...
ساعت قبلشم ورزش یک داشتم کلی خسته بودم...
بعدش ناخودآگاه خوابم برد...
خواب عمیقی هم بود...
بعد استاد بیدارم کرد..یه دستشو گذاشت رو شونه هام یخورده فشار دادگفت پاشو میخام حضور غیاب کنم...منم دقیقا با یه حالتی منگی پاشدم و فقط صدای خنده بود که میشنیدم !!!
یعنی یه دوستی نبود بیدار کنه ؟
عجب استاد با حالی بوده
حالا منم یکم خوابیده بودم خیلی خسته بودم@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
_Mohammad_reza_ در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
@M-an در از روزای اول دانشگاهت بگو
گفته است:
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بودمنم یه سری سر کلاس زبان فارسی بودیم...جلو جلو نشسته بودم..ردیف اول...
ساعت قبلشم ورزش یک داشتم کلی خسته بودم...
بعدش ناخودآگاه خوابم برد...
خواب عمیقی هم بود...
بعد استاد بیدارم کرد..یه دستشو گذاشت رو شونه هام یخورده فشار دادگفت پاشو میخام حضور غیاب کنم...منم دقیقا با یه حالتی منگی پاشدم و فقط صدای خنده بود که میشنیدم !!!
یعنی یه دوستی نبود بیدار کنه ؟
عجب استاد با حالی بوده
حالا منم یکم خوابیده بودم خیلی خسته بودمنه خوده استاد شخصا بیدارم کرد
-
امروز سر کلاس عمومی ! یه دختر بود کنار ما نشسته بود با یه صندلی فاصله اومد هندزفری زد تو گوشش
کمی بعد سرشو تکیه داد به صندلی و خوابید
کلاس که تموم شد دیدم همه دارن میرن اینم تنها بود و همچنان خواب
گفتم اینو بیدارش کنید
یکی از بچه ها صداش کرد جواب نداد با دستش آروم به دستش زد که بیدار بشه اما انگار نه انگار
یه کم محکم تر تکونش داد تا بلاخره بیدار شد!
بیدار شد اینور و اونور رو نگاه می کرد منگ بود
انگار خواب عمیقی رفته بود
با دست چشماش رو بهم مالید
انگار اینجا نبود
اونی که بیدارش کرد گفت پاشو کلاس تموم شد استاد هم حضور غیاب کرد
گفت واقعا ! شوکه شده بود ! عجیب بود
نگاهی به من و دوستم کرد گفتیم پاشو
گفت چشمام خیلی ضایعس
گفتیم آره اما پاشو
چه خوابی رفته بود -
روز اول دانشگام خیلی عالی بود