شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
کاروانمون رو به گروههای ۵_۶نفره تقسیم کردن
که با هم بریم و تهش سرگروهها گروه رو جمع کنن بیارن کنار اتوبوس
مناطقی که میرفتیم فوق العاده گرم بود
بچه ها مدام دنبال شربت صلواتی بودن
وقتیم پیدا میکردن ۴_۵تا خودشون میخوردن
۲تا هم میگرفتن دستشون میاوردن واسه بقیه
شبا هم که سرد بود تو قرارگاه چایی صلواتی میدادن
اونجا دیگه نگم
اومدیم تو سوله که بخوابیم
زینب میگفت فاطمه گفته چایی دومته یا سوم؟
از من پنجمیه
قبلش با همین فاطمه رفتیم چایی گرفتیم ۲تا خورد
۲تا هم گرفت تو دستاش واسه دوستاش
میگفت بچه ها واسه دوستامونم بگیرید
میگفتیم بابا اونا خوابن کجا ببریم؟
میگفت نه شما بگیرید بیدارشون میکنیم
و اینقد از این کارا کردیم که مشهور شدیم به گروه صلواتی -
_آقای فلانی بچه ها گفتن شما رو رزمایش نبریم
+من؟چرا؟!
_چون صبح خواب موندین و ما معطل شدیم
+به به دستم درد نکنه که منو نمیبرید؟
آقای فلانی مسئول بسیج شهرستان و جای پدر ما
️
_ما گشنمونه ناهار بدین دیگه
+ناهار نداریم ،صبر کنید برسید،همون خوابگاه یه چیزی بخورید
_تا اونجا از گشنگی میمیریم بعدم ما نمیدونستیم کی برمی گردیم رزرو نکردیم
بچههام یخچال رو تمیز کردن رفتن هیچی نداریم
+رژیمم نمیخواید بگیرید؟
_ -
پسر هفت ساله در حال توصیف معلم: امسال خانممون آقاست.
(نقل قول نزنید)
-
-
-
-
-
-
-
4_5795315959380050944.mp4
معنی ایموجی ها در زبان اصفهانی -
بابام هر موقع منو میبینه از خنده ریسه میره، ازش پرسیدم آخه چرا میخندی؟
گفت: شکسپیر گفته خندیدن به اشتباهتان میتواند عمرتان را طولانی کند.
حالا اگه من بهش بگم چرا پدربزرگ 120سال عمر کرد، میگه به عموت میخندید
-
آقاپسرمحترم!
تاحالادیدیدختریبگه:واااای
چهپسریییی..چقدرخوبنارنجک میندازه،برمزنشبشم؟!
یا دیدی بگه عاشق تک چرخ زدنش شدم؟!
خبآفرین...
پسنکناینکاراروبرادرِمن -
وقتی میگه هنوز منو نگرفته
-
راننده های مترو وقتی از کنار هم میگذرن
-
وقتی برای اولین بار وارد دبیرستان شدم و درس ها رو دیدم:
-
وقتی میگه هنوز منو نگرفته
Matin Mousavi 1 قیمه ها بدجور ریخته تو ماستا