شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
فداکارترین آدم دنیا
اونیه که فیلمارو سانسور میکنه و خودشو به گناه میندازه که یه وقت ما گناه نکنیم
خدا خیرت بده داداش
رفتی جهنم برات از بهشت موز میارم -
دختره به دوست پسرش میگه :
برو یه نوشیدنی واسم بگیر
پسره : کوکا یا پپسی؟
دختره : کوکا.....
پسره دایت یا عادی؟
... دختره : دایت...
پسره : قوطی یا شیشه؟
دختره : قوطی...
پسره : کوچیک یا بزرگ؟
دختره : اصلا نمیخوام ... آب بیار
پسره : معدنی یا لوله کشی؟
دختره : آب معدنی
پسره : سرد یا گرم؟
دختره : میزنمتااااا
پسره : با چوب یا دمپایی؟
دختره : حیوووووووووووووون
پسره : خر یا سگ؟
دختره : گمشو از جلو چشام
پسره : پیاده یا با دو؟
دختره : با هر چی برو فقط نبینمت
پسره : باهام میای یا تنها برم؟
دختره : میام میکشمت
پسره: با چاقو یا ساطور؟ -
این پست پاک شده!
-
تو رستوران نشسته بودم،
دختره با دوستش با یه کلاسی اومد تو،
با کلی عشوه menu رو برداشت …
بعد با کلی مکث سرشو آورد بالا و با یه حالت خاصی گفت:
۲ تا بام دریت جعفری واسه منو عشقم لدفن …
بعد از اینکه گارسونه کل میز رو گاز گرفت گفت:
اون بام دریت جعفری نیست!!!
با مدیریت جعفریه!!!
سه نفر در جا سکته زدن
آقای جعفری استعفا کرد
عشقش از طبقه سوم خودشو پرت کرد پایین
گارسونه از بس خندید مرد -
#عین حقیقت
@دانش-آموزان-آلاء -
-
-
[بهترینرفیق]اونیهکهوقتیمامانت
میدونهباهاشیخیالشراحته؛
ولینمیدونههمهغلطاروباهاشمیکنی!
-
تو فرودگاه پروازمون تاخیر خورد
به خدمه گفتم واسه چی؟
گفت: کاپیتان نیومده
گفتم خب بازوبندو بدین یکی دیگه ببنده
نمیدونم چرا پرتم کردن بیرون -
طرف نیسانش از تپه بالا نمیرفت
گفت: یا امام زاده داوود یه بسته خرما نذرت میکنم
بالای تپه که رسید گفت بیخیال نذر
سرازیری ترمزش برید
گفت: یا امام رضا بدادم برس
داوود واسه یه بسته خرما داره خون به پا میکنه -
یکی از قشنگ ترین خاطره های کودکی وقتیه که
وسط کلاس درس
ناظم میومد میگفت فلانی بابات اومده دنبالت
کتاباتو جمع کن برو
انگار تو حبس ابد عفو رهبری بهت خورده
حالا ما یه هم کلاسی داشتیم باباش هر وقت میومد مدرسه
یه جعبه شیرینی میاورد
اونموقع همین حسو کادر دفترم داشتن -
یه دکه روزنامه فروشی هست
سیگار نخی رو با پنس پزشکی میده دست مشتری
خواستم ازش تشکر کنم بابت اینهمه دغدغه مندی برا سلامت مردم
-
دوستم پیام داده
ناراحتم گربم از بالکن افتاده فردا عمل داره
بعد من یبار از پشت بوم افتادم پام شکست
بابام به دکتر میگفت اگه خرجش زیاده پاشو قطع کن
من پول اضافی ندارم خرج این کنم
یه چندتا پرورشگاه سر زدم میگن قیافت آشناست -
دوتا دمبل صورتی یه کیلویی با یه بطری آب گذاشته
زیرش نوشته برو بریم!
جای دوری نری قهرمان!
عضله پاره میکنی -
اقا شمام مث من وقتی امتحان دارین و دارین درس میخونین هر یه پاراگرافو که خوندین کل جزوه رو تا ته ورق میزنین ببینین چقد مونده یا فقط من روان پریشم !:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: :face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: خداییش من همینجوریم:smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes: