آلاخونه

@Rakhshandeh در مشاعره... گفته است:

parvaz 77 یار من در طلب عیش مدام کی تواند که به من میل کند؟

دل و جانم به تو مشغول و نظر درچپ و راست/تاحریفان ندانند که تو مقصود منی

@Rakhshandeh در مشاعره... گفته است:

parvaz 77 نه هر که آینه سازد سکندری نیست

توچرا دل شکنی؟؟ ای نگار ختنی

Bio در مشاعره... گفته است:

@دختر-بهار در مشاعره... گفته است:

Gole Narges در مشاعره... گفته است:

Mohsen Taheri
دل‌بران مهرنمایند و وفا نیز کنند
دل بران مهر چه بندی که جفا نیز کنند

#امیرخسرو_دهلوی

در عالم بی‌وفا کسی خرم نیست

شادی و نشاط در بنی‌آدم نیست

آن کس که درین زمانه او را غم نیست

یا آدم نیست، یا از این عالم نیست

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس

ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کرم بین و لطف خداوندگار/ گنه بنده کرده است و او شرم سار

@دختر-بهار در مشاعره... گفته است:

Morteza Khodaie در مشاعره... گفته است:

@دختر-بهار هر که عيب دگران پيش تو آورد و شمرد
بي گمان عيب تو پيش دگران خواهد برد

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و وردانم چو شمع

عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

@دختر-بهار در مشاعره... گفته است:

Morteza Khodaie در مشاعره... گفته است:

@دختر-بهار اینه چو عیب تو بنمود راست
خود شکن اینه شکستن خطاست

تنها نخورم باده صافی که حرام است
وان عیش که با دوست حرام است کدام است؟؟

تار گیسوی تو دیدم /سمت او آمده ا م

Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:

@دختر-بهار تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول/آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

لیلا که شدی حرف مرا می فهمی/ مجنون تمام قصه ها نامرداند

@دختر-بهار در مشاعره... گفته است:

Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:

@دختر-بهار تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول/آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح

   داغ دل بود و به امید دوا باز آمد

روز خوش

دلتنگم و دیدار تو درمان من است/بی رنگ رخ ات زمانه زندان من است

Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:

@دختر-بهار در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت/و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
ایهام وحشتناک
روز شمام خوش

لحظه ی خدافظی / به سینه ام فشردمش

اشک چشمام جاری شد/ دست خدا سپردمش

ZxSeven ببخشیداین که نوشته روزهای محاسبه شده توسط لایتنر چیه؟

@دختر-بهار در مشاعره... گفته است:

parvaz 77 در مشاعره... گفته است:

آماج در مشاعره... گفته است:

Mohsen Taheri
تا رضای او نباشد ، اوحدی / توبه بی کار ست و استغفار ما

الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

آنکس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته ها هست بسی....محرم اسرار کجاست؟؟

@دختر-بهار در مشاعره... گفته است:

parvaz 77 در مشاعره... گفته است:

آماج در مشاعره... گفته است:

Mohsen Taheri
تا رضای او نباشد ، اوحدی / توبه بی کار ست و استغفار ما

الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

آنکس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته ها هست بسی....محرم اسرار کجاست؟؟
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را/او که هرگز نتوان یافت همانندش را

ممنون موفق باشید همگی

خسته شدم

سلام خسته نباشید درمورد دفترچه کنکور یه سوال داشتم اینکه مثلا دفترچه آزمون 97 تجربی بالای یکی نوشته Cبعد بالای دفترچه دیگه ی تجربی 97 نوشته Aیعنی چه ؟مگه سوال سراسری تجربی
97 یکی نیست ؟؟؟قضیه C و A چیه؟ ممنون میشم اگه کسی برام توضیح بده داستانش چیه

آماج در مشاعره... گفته است:

Mohsen Taheri
تا رضای او نباشد ، اوحدی / توبه بی کار ست و استغفار ما

الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:

آماج تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق/جایی دلم برفت که حیران شود عقول

لحظه هام پرشده از دوس داشتن تو/ قشنگه عشق و خواستن تو

Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:

آماج کوته نکنم ز دامنت دست/ور خود بزنی به تیغ تیزم
بعد از تو ملاذ و ملجائی نیست/هم در تو گریزم ار گریزم
ای تو گلستان بود خیلی قشنگه حکایتشو بخونید
خداحافظ

من چرا دل به تودادم که دلم میشکنی؟؟

آماج در مشاعره... گفته است:

Mohsen Taheri
مه کم اید مدتی در راه عشق
ان کمی عشق جمله سود باد
چشم ممنون روزخوش
دوست آن است که گیرد دست دوست/ در پریشان حالی و درماندگی

Mohsen Taheri در مشاعره... گفته است:

به روز نبرد آن یل ارجمند/به شمشیر و خنجر به گرز و کمند
برید و درید و شکست و ببست/یلان را سر و سینه و پا و دست
ت بدید

تو تمنای من و یارمن و جان منی

ramses kabir در مشاعره... گفته است:

@samane-A
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب

بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

دوش دیدم که ملاءک در میخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند