شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
یه مهمون از آلمان داشتیم
عصر با ماشین تو خیابون میگشتیمازش پرسیدم :
چه جور جایی دوس داری بریم؟گفت :
بریم دیسکوگفتم :
اینجا دیسکو نداره که، تو ایران ممنوعهگفت :
پس این خانوما کجا میرن با این همه آرایش؟گفتم :
ختم انعام -
گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری
گفتم:اگه نکشم میمیرم
گفت:اگه بکشی با درد میمیری
گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم
گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره
گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟
یه کم نگاهم کرد و بعدش سرشو انداخت پایین و رفت ...
الان نمیدونم کجاست پیداش کردین خبر بدین نگرانشم.. -
تو راهپیمایی امروز یه دخترِ پرچم ایرانو با ماژیک کشیده بود رو صورتش !
پریدم پرچم رو بوس کنم
با کیفش محکم کوبید تو ملاجم !؟!
.
.
.ایا این بود احترام به پرچم !؟
ایا چنین برخوردی با یک شخص وطن پرست صحیح است!؟ -
آقا ﻣﺎ ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ديوانه بود...
میﮔﻔﺖ :
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭ ﻧﺎﻡ ﺑﺒﺮ،
ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﮕﻮ،
ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎﻣﺎﯼ ﻓﺮﺩ،
ﺣﺎﻻ ﺯﻭﺟﺎ،
ﺣﺎﻻ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﻮﻥ !!!ﺗﻮﺟﯿﺤﺶ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ،
ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻫﯿﺸﮑﯽ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﻗﺒﺮ، ﺳﻮﺍﻻ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻣﯿﺎﺩ؛
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ
-
امروز 50 متر دنبال تاکسی دویدم.بعد راننده نگه داشت.
گفت میخوای سوار بشی ؟؟
گفتم نه داداش فقط میخواستم بگم که سفر خوشی رو برات آرزو کنم
-
ما جماعتي هستيم كه چه تو شرجي چه تو گرما چه تو كشتي چه تو دريا
دلِ مو سيتو هلاكه آي زليخا آي زليخا
خوشم میاد با ریتم میخونی -
فرودگاه بودم
يه جوان پس از سال ها دورى از وطن به وطنش بازگشتأو از هواپيما كه پياده شد، کیفشو زمين گذاشت و سجده كرد و خاك وطنش را بوسيد
سرش راكه بلند كرد ديد
کیفش نيست!!
به ايران خوش اومدی هم وطن
-
اسم وفامیل بازی کردن ایرانی ها:
+شهر حلیمه اباد نداریم
-چرا داریم ما یبار رفتیم.10امتیاز
+غذا حلزون پلو نداریم
-چرا داریم ما یبار خوردیم.10 امتیاز -
جفر رفت حج.
وقتی از حج برگشت رفت سراغ بقالی محلشون.
به مغازه دار گفت دفترهای قرض رو در بیار.صاحب مغازه خیلی خوشحال شد و با خودش گفت:
خیلی خوبه،اومده قرضشو ادا کنه و پولمو بهم بده.
وقتی دفتر رو در آورد،جفر به صاحب مغازه گفت اسم من رو توی دفتر پیدا کن.
صاحب مغازه گفت؛
بله! این هم اسم مبارک شماستجفر گفت؛ آفرین!
حالا جلو اسمم یه حاجی اضاف کن! -
تو رستوران نشسته بودم،
دختره با دوستش با یه کلاسی اومد تو،
با کلی عشوه menu رو برداشت …
بعد با کلی مکث سرشو آورد بالا و با یه حالت خاصی گفت:
۲ تا بام دریت جعفری واسه منو عشقم لدفن …️
بعد از اینکه گارسونه کل میز رو گاز گرفت گفت:اون بام دریت جعفری نیست!!!
با مدیریت جعفریه!!!
سه نفر در جا سکته زدن
آقای جعفری استعفا کرد
عشقش از طبقه سوم خودشو پرت کرد پایین
گارسونه از بس خندید مرد