" مشاعره "

samane.A

uu یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت

uu

@samane-99 تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است

mohammad666666

uu تونیکی میکن و در دجله انداز...

uu

mohammad666666 که ایزد در بیابانت دهد باز

samane.A

uu تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده

samane.A

uu زلف او دام است و خالش دانه ي آن دام و من بر اميد دانه اي افتاده ام در دام دوست

uu

@samane-99 تورا پرواز بس زود است و دشوار
ز نو کاران که خواهد کار بسیار؟

jahad.20

uu رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

uu

@jahad-20 توان وصف تو گفتن که در وصف نگنجی
نتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایی

jahad.20

uu یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

uu

@jahad-20 روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
واندر طلب طعمه
پروبال بیاراست

jahad.20

uu تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد

samane.A

@jahad-20 دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟ طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

uu

@samane-99 یارب مباد که گدا معتبر شود

samane.A

uu دلي كز معرفت نور و صفا ديد به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد

jahad.20

uu یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش میسپارم به تو از دست حسود چمن

samane.A

@jahad-20 نمی دانم چه می خواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته ست

jahad.20

uu تاتوانی می گریز از یار بد یاربد بدتر بود از مار بد

uu

@samane-99 تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید

دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

uu

@jahad-20 در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

آلاخونه