-
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره.. -
دوستان ی سوال
اگه ک..
بخوام شماره ی سیم کارتو بدونم
ن شارژ داره زنگ بزنم..ن هیچی
ازکجابدونم؟
الان لازم دارم(شماره ی سیمو):// -
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
-
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟ -
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست. -
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من اینو بخونم
جواب سوالامو ندادی -
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من اینو بخونم
جواب سوالامو ندادی@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من اینو بخونم
جواب سوالامو ندادیجوابش رو غیرمستقیم با مثالم دادم. مثل داشتن یا نداشتن چشم آبی توی مثال. اهمیتش چیه؟
-
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.اولا من گفتم عشق باعث هیجانه ن برعکس.دوما تموم سعیم این بود ک قانعت کنم چون نمیخواستم اینو ب زبون بیارم.اما قانع نشدی :|
درواقع وقتی کنکاش کنی کل مفاهیم عشق میرن تو یه دسته ب اسم دروغ.تمامش ی تلقین بزرگه.دروغی ک هرکس ب خودش میگه و ب بقیه می قبولونه
دروغی ک غالب ادما باورش میکنن -
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من اینو بخونم
جواب سوالامو ندادیجوابش رو غیرمستقیم با مثالم دادم. مثل داشتن یا نداشتن چشم آبی توی مثال. اهمیتش چیه؟
-
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.اولا من گفتم عشق باعث هیجانه ن برعکس.دوما تموم سعیم این بود ک قانعت کنم چون نمیخواستم اینو ب زبون بیارم.اما قانع نشدی :|
درواقع وقتی کنکاش کنی کل مفاهیم عشق میرن تو یه دسته ب اسم دروغ.تمامش ی تلقین بزرگه.دروغی ک هرکس ب خودش میگه و ب بقیه می قبولونه
دروغی ک غالب ادما باورش میکنن@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من گفتم عشق باعث هیجانه ن برعکس. تموم سعیم این بود ک قانعت کنم چون نمیخواستم اینو ب زبون بیارم.اما قانع نشدی :|
درواقع وقتی کنکاش کنی کل مفاهیم عشق میرن تو یه دسته ب اسم دروغ.تمامش ی تلقین بزرگه.دروغی ک هرکس ب خودش میگه و ب بقیه می قبولونهخب باعث هیجان باشه یا نباشه که مساله نیست مساله اینه که انسان چیزی رو ارزشمند خطاب میکنه که برای بدست آوردنش اختیار خودش رو ببینه ( که هر چند خود مبحث اختیار و اینکه عملا به معنای سنتی وجود نداره هم یه بحث خیلی طولانیه). اصلا مهم نیست نتیجه عشق چیه مهم اینه که طبق تعریفی که از عشق دادی اختیاری در بدست آوردنش نیست
-
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula میشه ی چی بپرسم؟ دلیلت برا زندگی چیه؟
چون دلیلی برای مردن ندارم
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula میشه ی چی بپرسم؟ دلیلت برا زندگی چیه؟
چون دلیلی برای مردن ندارم
اگه اختیار داشته باشی مرگو انتخاب میکنی؟
-
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula میشه ی چی بپرسم؟ دلیلت برا زندگی چیه؟
چون دلیلی برای مردن ندارم
اگه اختیار داشته باشی مرگو انتخاب میکنی؟
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula میشه ی چی بپرسم؟ دلیلت برا زندگی چیه؟
چون دلیلی برای مردن ندارم
اگه اختیار داشته باشی مرگو انتخاب میکنی؟
وقتی دلیلی برای مردن نیست چرا مردن رو انتخاب کنم؟
-
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من گفتم عشق باعث هیجانه ن برعکس. تموم سعیم این بود ک قانعت کنم چون نمیخواستم اینو ب زبون بیارم.اما قانع نشدی :|
درواقع وقتی کنکاش کنی کل مفاهیم عشق میرن تو یه دسته ب اسم دروغ.تمامش ی تلقین بزرگه.دروغی ک هرکس ب خودش میگه و ب بقیه می قبولونهخب باعث هیجان باشه یا نباشه که مساله نیست مساله اینه که انسان چیزی رو ارزشمند خطاب میکنه که برای بدست آوردنش اختیار خودش رو ببینه ( که هر چند خود مبحث اختیار و اینکه عملا به معنای سنتی وجود نداره هم یه بحث خیلی طولانیه). اصلا مهم نیست نتیجه عشق چیه مهم اینه که طبق تعریفی که از عشق دادی اختیاری در بدست آوردنش نیست
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula هیچ شرطی برای عشق راستین وجود نداره
فقط یه حسه ک از ته ته ادم بلند میشه .. ازجایی که وجود مادی نداره
اگه ی چیزی وجود مادی نداره ب این معنی نیست ک پوچهخب چیزی که نمیتونه هیچ شرطی داشته باشه پس چه ارزشی داره؟ یعنی فرق یک نفر که عشق راستین داره با اونی که نداره در چیه؟ در حالی که هیچکدوم در داشتن یا نداشتنش دستی نداشتن!
اول اینکه معنی داشتن با ارزش خیلی فرق میکنه.سوال من بابت قسمت اول بود.و بله انواع عشقی ک نام بردید کامل و تفکیک شده بودن.
عشق ب خانواده ک گفتین معنا داره.وبرای فهمیدن معنیش نیازی ب هیچ جمله نیست.کافیه مادرتون رو تصور کنید.
عشق ب مذهب هم معناداره.و مستلزم درک وجود خداست.یک سری از موضوعات فطری هستن.ب این معنی ک درک و فهمی براشون وجود نداره.باید پیدابشن.درون روح انسان.بعد شعوری انسان.و عشق راستین.ارزش این نوع ب همون بی شرطیشه.این موضوع رو یاداوره ک همه چیز معامله نیست ک شرط یا نفع متقابل داشته باشه.اینکه یک فردی از داشتن یک احساس ک فقط متعلق ب خودشه مشعوف باشه قطعا متفاوت از اینه ک مفهوم محبت و مهر و دوست داشتن رو متوجه نشه
من نگفتم هم معنین میخواستم وقتی به بی ارزشیش رسیدم بعد به بی معنا بودنش برسم!
همه ی انواع عشقی که میگی کاملا قابل تشریح و تقلیل اند. مثلا عشق به خانواده ریشه در نیازی داره که از انسان برآورده کردن و همچنین مکانیسم شرطی شدن!
عشق به مذهب از جانب درک خدا نیست.
خب اما بحث اصلی عشق راستینه! من هم نمیگم معامله ست. من میگم خب چه کسی عشق راستین رو درک میکنه و چه کسی نه؟ و اینکه دلیل درک نکردن شخص دوم چیه؟میفهمم ک فلسفی حرف میزنی ازیه مفهوم وارد یکی دیگه میشی و ادامه میدی اما من بلد نیستم استفاده ش کنم
جوابم اینه کسی ک اون حسو تجربه میکنه میفهمه.وقتی ی چیزیو ک تو کتابا نیس تجربه نکنی ک نمیفهمیش!پس نفر دوم اینطوریه ک درکش نکرده
دلیلش اینه ک تجربه نکردهخب چیشد که نفر دوم تجربه ش نکرد؟
ینی منظورت اینه چون تجربش ی احتماله و قطعی نیست امم ینی اینطوری نیست ک انتخاب داشته باشیم واسه تجربه کردن یا نکردنش بی ارزشه؟
دقیقا
خب اگه بتونی انتخاب کنی کی و کجا اتفاق بیفته یا اصن نیفته ..هیجانش کجاست؟
بازندگی یه رباط ک خودش قابلیت برنامه ریزی کردن خودشو داره چ فرقی میکنه؟
ی زندگی سرد و خشک ک قابلیت انعطاف نداره..هیجان؟ این شد دلیل وجود عشق راستین؟
معلومه ک میشه. همه چی ک نباید قلمبه سلمبه و اهن و تولوپ دار باشه زندگی بدون هیجان چ معنی میتونه داشته باشه؟ تا حالا تجربه کردی ببینی داشتن هیجان چجوریه؟
اهمیت کنترل داشتن یانداشتن عشق راستین چیه؟آخه یعنی چی اینقدر کتاب مینویسن در باب عشق راستین و عشق به خدا و ... اونوقت میگی که عشق بی دلیله و انتخابی نیست و این هم بخاطر اینه که هیجان داشته باشه !!مثل اینه که بگیم آدمای چشم ابی بهشتی میشن. خب کسی که بدنیا میاد که نمیتونه رنگ چشمشرو انتخابکنه. اونوقت هزاران جلد در باب چشم آبی بنویسیم!
هر بحثی که تو این زمینه ها شروع بشه بزنگاهش سر پذیرش یا عدم پذیرش علیت هست.من گفتم عشق باعث هیجانه ن برعکس. تموم سعیم این بود ک قانعت کنم چون نمیخواستم اینو ب زبون بیارم.اما قانع نشدی :|
درواقع وقتی کنکاش کنی کل مفاهیم عشق میرن تو یه دسته ب اسم دروغ.تمامش ی تلقین بزرگه.دروغی ک هرکس ب خودش میگه و ب بقیه می قبولونهخب باعث هیجان باشه یا نباشه که مساله نیست مساله اینه که انسان چیزی رو ارزشمند خطاب میکنه که برای بدست آوردنش اختیار خودش رو ببینه ( که هر چند خود مبحث اختیار و اینکه عملا به معنای سنتی وجود نداره هم یه بحث خیلی طولانیه). اصلا مهم نیست نتیجه عشق چیه مهم اینه که طبق تعریفی که از عشق دادی اختیاری در بدست آوردنش نیست
ببین گرفتم منظورتو. میدونی چرا لباس میپوشیم؟ چون عریانی زیبا نیست این درمورد همه ابعاد زندگی درسته.اگه پرده از همه چی برداشته بشه و همه ریزودرشتا شفاف بشن زندگی معنیشو از دست میده
ادما برا زنده نگه داشتن مفهومش یسری کارا میکنن و ب واقعیتش اهمیت نمیدن
حالا تو دنبال چرای این ماجرا میگردی -
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula میشه ی چی بپرسم؟ دلیلت برا زندگی چیه؟
چون دلیلی برای مردن ندارم
اگه اختیار داشته باشی مرگو انتخاب میکنی؟
وقتی دلیلی برای مردن نیست چرا مردن رو انتخاب کنم؟
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@FatiJoooooni در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
Dr-acula میشه ی چی بپرسم؟ دلیلت برا زندگی چیه؟
چون دلیلی برای مردن ندارم
اگه اختیار داشته باشی مرگو انتخاب میکنی؟
وقتی دلیلی برای مردن نیست چرا مردن رو انتخاب کنم؟
وقتی دلیلی برای زنده موندن نداری چرا باید انتخابش کنی؟
زنده ای چون دلیل مردن نداری نمیمیری چون بازم دلیل مردن نداری
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
بعد از اینکه کنکور تموم شد، خیلیها فکر میکنن مرحله سخت تمام شده و از فردا دوباره همه چیز به حالت عادی برمیگرده. اما واقعیت برای من کاملاً متفاوت بود. درست از لحظهای که از حوزه امتحانی بیرون اومدم، انگار یک خستگی سنگین چندماهه یکجا روی ذهنم فرو ریخت. نه میتونستم درست فکر کنم، نه تمرکز داشتم و نه حتی حوصله وارد شدن به بحثهای انتخاب رشته، تخمین رتبه یا تحلیل نتیجهها.
چند روز اول سعی کردم خودم رو مجبور کنم سریع وارد روند تصمیمگیری بشم، اما هر بار ذهنم قفل میکرد. همین باعث شد بفهمم بدن و ذهنم نیاز به یک ریکاوری واقعی داره؛ چیزی که معمولاً در موردش صحبت نمیشه. ما ماهها تحت فشار درس، آزمون، برنامهریزی و استرس بودیم و طبیعیه که سوئیچ کردن از این حالت به آرامش و تصمیمگیری منطقی، نیازمند یک فاصلهگیری کوتاه باشه.
برای همین تصمیم گرفتم چند روز رو به استراحت ذهنی اختصاص بدم. سوشالها رو کمتر چک کردم، وارد بحثهای پرتنش نشدم و حتی با دوستانی که هنوز درگیر تحلیل سؤالها بودن کمتر صحبت کردم. در عوض کارهایی انجام دادم که سبک بودن: چند تا فیلم قدیمی که همیشه دوست داشتم ببینم، یک کتاب ساده، و حتی پیادهروی طولانی بدون هدف خاص. همین کارهای کوچک باعث شد ذهنم کمی از حالت درگیری مداوم بیرون بیاد.
اما بیشترین تأثیر رو یک سفر دو روزه کوتاه داشت. نه سفر پرخرج، نه پیچیده—فقط یک تغییر محیط. فاصله گرفتن از فضای همیشگی باعث شد ذهنم از حالت اضطرار خارج بشه. تازه فهمیدم چقدر محیط یکنواخت باعث میشه ناخودآگاه درگیر افکار تکراری و استرس بشیم. در طول سفر حتی تلاش نکردم درباره انتخاب رشته فکر کنم، اما وقتی برگشتم، ذهنم آمادهتر، آرامتر و منطقیتر شده بود. تصمیمگیری بعد از این چند روز ریکاوری خیلی راحتتر شد.
حرفم اینه: اگه بعد از کنکور حس میکنین ذهنتون خسته، گیج یا بیحوصلهس، این کاملاً طبیعیه. قبل از اینکه خودتون رو مجبور کنید وارد مرحله انتخاب رشته بشید، چند روز به ذهنتون فرصت بدید. برای بعضیا استراحت خونه کافیه، برای بعضیا دیدن دوستا، و برای بعضیا مثل من یک سفر کوتاه میتونه معجزه کنه.
در آخر این تجربه رو نوشتم چون فکر کردم شاید برای کسی که الان دقیقاً وسط همین حسهاست، مفید باشه. اگر دوست داشتید چندتا پیشنهاد برای سفرهای کوتاه و کمهزینه داشته باشید، این منبع میتونه کمککننده باشه:
منبع
بعضی وقتها حال آدم اونقدر بد میشه که حتی نمیدونه با چه کلماتی باید توصیفش کنه... دیشب من همینطور بودم اما وقتی چند آیه از قرآن خوندم دیدم واقعا بعضی آیاتش یه آرامش عجیبی به دل میدن
برای همین دوست دارم توی این تاپیک مجموعهای از همین جملات و محتواها بزاریم ، در صدرش آیههایی از قرآن که آرامشبخشن و همینطور فیلمها، عکسها یا جملههایی که میتونن حس خوبی منتقل کنن و آروممون کنن
اینجوری هر وقت حالمون بد شد بیایم اینجا سر بزنیم، بخونیم و ببینیم و حالمون یه کم بهتر بشه امیدوارم توی لحظههای سخت این کلمات و تصاویر بتونن پناه دلمون باشن
داشتم داستان شروع استارتاپهای خارجی رو میخوندم و دیدم اکثرشون با به اشتراک گذاشتن محصول اولیهشون توی Hacker News و Product Hunt خیلی کمک گرفتن: هم بازخورد گرفتن، هم شناخته شدن و مسیرشون سریعتر جلو رفت.
مثل Dropbox وقتی فقط یه ویدئو کوتاه دمو داشت، اون رو توی Hacker News منتشر کرد. هزاران نفر دیدن، عضو لیست انتظار شدن و همین شد جرقهی رشدش.
یا Notion یکی از بزرگترین جهشهاش رو بعد از لانچ در Product Hunt گرفت؛ بازخوردها باعث شد خیلی سریعتر مسیر توسعه رو درست کنن.
.
اون موقع به خودم گفتم: «چرا ما یه جای رایگان نداشته باشیم که هر نفر محصول یا ایدهش رو معرفی کنه و بازخورد واقعی بگیره؟»
برای همین کانال «شروع» رو زدم. صرفاً برام بودن یه جایی مثل Hacker News بودن مهمه و هر کسی که این کارو بهتر بلده میتونه بهم بگه تا من کمکش کنم و کلا قید کانالو بزنم.
این کانال رو زدم تا هر کسی که چیز جدیدی لانچ کرد یا میخواست ایدهای رو تست کنه، سریع بازخورد بگیره از یه جامعه واقعی. من میتونم کمک کنم اعضای کانال زیاد بشن، ولی محتوای واقعی و ارزشمند برمیگرده به شما و فعالیتتون.
لینک کانال :https://t.me/IRstartnews
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلام دوستان عزیز ️
بنظرم یه زندگی تک بعدی خیلی بده یعنی اینکه فقط درس هدف زندگیتون باشه ...
اهمیت دادن به ورزش و تناسب اندام و کلی هدف دیگه مثلا خوانندگی دوبلوری و هر استعداد دیگه ای ک دارید در کنار درس باعث میشه ک تک بعدی نباشید و اگه درس رو ازتون بگیرن دیگ حوصله تون سر نمیره و دنبال کارای بیهوده نمیرید چون هدف ( های ) دیگه ای هم دارید :))
اینجا میتونید برای هرکاری ک در این جهت کمکتون میکنه هدف گذاری کنید و پیشرفتتون رو ثبت کنید یطورایی مثل گزارشکار درسی ولی کلی تر ...
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@تجربیا
@ریاضیا
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
بعد مدت ها سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
گاهی وقتا یه ویدئو درسی رو که داخل تلگرام میبینم یه کاری پیش میاد و از تلگرام کامل خارج میشم ولی تل هنچنان تو پس زمینه هست
دوباره که میرم ویدئو رو پخش کنم با وجود این که قبلا نصفشو دیدم
این برام میاد که
برنامه قادر به پخش ویدئو نبود و.....
لطفا اگه راهکاری دارین واسه این که درستش کنم بگید
خیلی از کارام مونده🥲
@دوازدهم @تجربیا @ریاضیا @فارغالتحصیلان_آلا
|
شعردانه




