-
Mohsen Taheri مژده ای دل که مسیحا نفسی میاید
که زانفاس خوشش بوی کسی میاید
سلاامنوشتهشده در ۱۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۱:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 در کوی تو معروفم و ز روی تو محرومم / گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده
-
mohammad666666 در کوی تو معروفم و ز روی تو محرومم / گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده
Mohsen Taheri هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی -
Mohsen Taheri هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایینوشتهشده در ۱۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۱:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 یا رب از ابر هدایت برسان بارانی / پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
-
mohammad666666 یا رب از ابر هدایت برسان بارانی / پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
Mohsen Taheri مرا د رمنزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بر بندید محمل ها -
Mohsen Taheri مرا د رمنزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بر بندید محمل هانوشتهشده در ۱۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر / یادگاری که درین گنبد دوار بماند
-
mohammad666666 از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر / یادگاری که درین گنبد دوار بماند
Mohsen Taheri دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبرو با یار وفادار چه کرد -
Mohsen Taheri دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبرو با یار وفادار چه کردنوشتهشده در ۱۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند
-
mohammad666666 در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند
Mohsen Taheri در کوی نیکنامی مارا گذر ندادن
گرتو نمی پسندی تغییر کن قضارا
روز خوش -
Mohsen Taheri در کوی نیکنامی مارا گذر ندادن
گرتو نمی پسندی تغییر کن قضارا
روز خوشنوشتهشده در ۱۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۸:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmohammad666666 ان خدایی که به قلبم غم داد خود او باران داد /زندگی با عطش ثانیه ها میگذرد میشود ثانیه را جریان داد
-
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۳:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آماج عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت/ نسبت دوست به هر بی سرو پا نتوان کرد
-
آماج عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت/ نسبت دوست به هر بی سرو پا نتوان کرد
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۳:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@mary-kh
دیده ی بی نور را نور آمدم
صاحب دستور و مامور آمدم -
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۰ آخرین ویرایش توسط Mohsen Taheri انجام شده
آماج من که در هیچ مقامی نزدم خیمه ی انس/ پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم
-
آماج من که در هیچ مقامی نزدم خیمه ی انس/ پیش تو رخت بیفکندم و دل بنهادم
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsen Taheri
مرغ مینا ، نغمه ای خوش ساز کرد
دشت را سرشار از این آواز کرد. -
Mohsen Taheri
مرغ مینا ، نغمه ای خوش ساز کرد
دشت را سرشار از این آواز کرد. -
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@jahad-20 از در درآمدی و من از خود به در شدم/گفتی کزین جهان به جهان دگر شدم
-
@jahad-20 از در درآمدی و من از خود به در شدم/گفتی کزین جهان به جهان دگر شدم
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsen Taheri مشت آبی میکند خواب گران را تارومار قطره ی اشکی پی ویرانی عالم بس است
-
@jahad-20 از در درآمدی و من از خود به در شدم/گفتی کزین جهان به جهان دگر شدم
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
Mohsen Taheri مشت آبی میکند خواب گران را تارومار قطره ی اشکی پی ویرانی عالم بس است
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@jahad-20
توپولوعم توپولو صورتم مثل هلو... -
نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آماج
وه که دلم چه یاد از آن عهد شکن نمی کند... -
آماج
وه که دلم چه یاد از آن عهد شکن نمی کند...نوشتهشده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۹، ۱۴:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsen Taheri دور از تو مرا عشق تو کرده است به حالی ....