1716636153296983885153997168406.jpg
سلام روزتون بخیر.
ببخشید اینجا انا
داخل ترجمه متوجه نمی شم چطور معنی شده. 2 جا هم برسی کردم همین معنی بود.
این طور نمیشه همانا ما قران را برتو قطعا نازل کردیم؟
داخل ترجمه قران نگاه کردم.
17166363519115495426405647840078.jpg
این طور نوشته بود.
نظر شما چیه این عبارت معنی ش با ترجمه انا چی میشه؟
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@تجربیا @دانش-آموزان-آلاء @ریاضیا
هر چي نكته از عربي تو دلته بريز بيرون
-
نكات منادا :
1️⃣اللهمّ همون ياللهُ هست
در ساختار منادا رايجه كه به جاي يا ، از مّ (ميم مشدد) استفاده بشه : الله + مّ
وقتي معادل ياالله هست يعني الله : مناداي علم - مبني بر ضم - محلا منصوب است
و دقيقا براي اللهم هم همينارو ميگيم
2️⃣يا تك اسم مجرور همون يا اسم ضمير ي متكلم
ياقومِ همون ياقومي هست / يا امِّ همون يا امّي هست
مناداي مضاف ، تقديرا منصوب
3️⃣وقتي يا در جمله نبود ، از كجا بفهميم جمله خبريه يا منادا از لحن جمله
اگر مخاطب باشه لحنش هم مخاطبه مثلا يه ضمير مخاطب يا يه فعل مخاطب مياد يا از يك اسم يه سوال ميپرسه
مثال ١ : الله خلق السماوات والارض : خلق فعل غايب
الله خلقتَ السماوات و الارض : خلقت فعل مخاطب الله منادا -
اعراب فعل مضارع
1️⃣مرفوع(عادي)
2️⃣منصوب(قبلش حروف ناصبه بيان)
3️⃣مجزوم(يا قبلش حروف جازمه بيان يا ادات شرط)
بنابراين اعراب به نقش هيچ ربطي نداره بلكه به حروف قبل از فعل بستگي داره
مثال : كان المسلمون يحاولون في سبيل الله
يحاولون قبلش هيچ حرف جازمه يا ناصبه نيومده مضارع مرفوعه
اما چون خبر كان هست محلا منصوب هم هست
و اين دوتا با هم هيچ تناقضي ندارن -
دوبيتي مش حسن
%(#ff0000)[اَن و لن و كَي ، لِكَي ، إذن] / مش حسن زنگو بزن
تازه حسن نميدونه / %(#ff0000)[حتي و لِـ] جزوشونه
انقدر با مامانم خنديديم سر اين
اينا حروف ناصبه ان
{ اَن - لَن - كَي - لِكَي - إذَن - حتي - لِـ }
لن قبل مضارع معني نخواهد رفت يا هرگز نميرود يا هرگز نخواهد رفت (با هر مصدر ديگه اي)
بقيه شون معني تا، براي اينكه ميدن -
حروف جازمه :
%(#ff0000)[لَم و لمّا ، لِـ و لا] / %(#ff0000)[إن ، ما ، من ، أينما]
ادوات شرطشونه / %(#ff0000)[اذا] هم جزوشونه
در واقع {لم - لمّا - لِـ - لا} حروف جازمه هستن
{اِن - ما - من - أينما - اذا} ادوات شرطن
لم مضارع : نرفت
لما مضارع : هنوز نرفته است
لِـ اينجا ل جازمه يا امر هست : بايد برود
لا اگه بر سر مضارع مرفوع بياد لاي نفي هست بر سر مضارع مجزوم بياد لاي نهي و اينجا همون دومي منظورمونه -
انواع لام:
1️⃣لِـ ناصبه : لِـ + فعل مضارع (هر ١٤ تا صيغه)
2️⃣لِـ جازمه : لِـ + فعل مضارع (فقط غايب ها و متكلم ها)
3️⃣لِـ جارّه : لِـ + اسم يا مصدر (به معني تا، براي)
نكته ي اول : لِـ + مضارع مخاطب ١٠٠٪ ناصبه
نكته ي دوم : لِـ + غائب/متكلم ترجمه كنيم معني بايد بده : جازمه / معني تا، براي اينكه بده : ناصبه -
نكته : ٢تا تا و يا ٢تا بايد ، هرگز در يك جمله نميان
لِاُطالعُ دروسي حتي اَنجحَ
حتي معني تا ميده لِـ اولي ١٠٠٪ جازمه اس (دو تا تا نميتونيم داشته باشيم) معني بايد ميده
علينا اَن نتسلّطَ علي الاعداء لنغلّبهم
علينا معني بايد ميده لِـ نميتونه معني بايد بده لِـ ناصبه تا ، براي اينكه -
️هر موقع لِـ ميبيني ، اول كار معني نكن به اشتباه ميخوري. اول ببين بعد از لِـ اسم يا مصدر داريم يا فعل مضارع
مثلا لِتعليم / لِتوفير ...
توفير تلفظش تَوْفير هست بر وزن تفعيل مصدر اسم لِـ جارّه
حالا اگه فعل بود ، اگه مضارع مخاطب بود ١٠٠٪ ناصبه ، در غير اين صورت بايد معني كنيم
دو تا نكته ي بالا هم يادمون نره (دو تا تا يا دو تا بايد نمياد / ف + ل + مضارع) -
نحوه ي پذيرش اعراب در فعل هاي مضارع
صيغه هاي %(#ff0000)[١ ، ٤ ، ٧ ، ١٣ ، ١٤] اعراب %(#ff0000)[اصلي] (مرفوع ـُ ، منصوب ـَ ، مجزوم ـْ )
صيغه هاي %(#ff0000)[٦ و ١٢] (نون ضمير دارن كه ثابته) اعراب %(#ff0000)[محلي]
%(#ff0000)[بقيه صيغه ها] (نون اعرابي دارن) مرفوع به %(#ff0000)[ثبوت نون] ، منصوب/مجزوم به %(#ff0000)[حذف نون] -
اينو قبلا هم گفتم براي تاكيد دوباره : فقط در صيغه هاي %(#ff0000)[١ ، ٤ ، ٧ ، ١٣ ، ١٤] فعل هاي %(#ff0000)[اجوف] و %(#ff0000)[ناقص] در %(#ff0000)[مجزوم] حرف %(#ff0000)[عله ، حذف] ميشود.
يقولُ لم يقُل
يسعي لم يسعَ
️در مورد اجوف ها نميگن مجزوم به حذف عله بلكه به خاطر التقاي ساكنين عله حذف شده
️در مورد فعل ناقص : مجزوم به حرف عله -
ساختار شرط
1️⃣ادوات شرطفعل شرط(چسبيده به ادوات) ......................جواب شرط(ممكنه فاصله باشه يا نباشه)
ادوات شرط : ان (اگر) - ما (هرآنچه) - م َن (هركس) - اينما (هركجا) - اذا (هرگاه)
️اذا غيرعامله (ساختار شرط ميسازه ولي مجزوم نميكنه)
️ادوات شرط يا ساختار شرط نميسازن و فعل رو مجزوم نميكنن يا اگه قرار باشه مجزوم كنن دوتا فعلو مجزوم ميكنن نه يك فعل رو
️فعل شرط و جواب شرط هردو مجزوم
️ترجمه : بزني ميزنم (خواهم زد)
مثال : ماتفعلوا من خير يعلَمْهُ الله
تفعلوا در اصل تفعلون بوده ، فعل مجزوم به حذف نون اعرابي
يعلمْ جواب شرط مجزوم به اعراب اصلي
ـه ضمير متصل نصبي كه از بيرون به چ چسبيده و مفعول به هست
2️⃣**ادوات شرطفعلفَـيك جمله فعليه يا اسميه كه جواب شرطه و محلا مجزوم)
من يتوكل علي الله فهو حسبه
فهو حسبه : جواب شرط و محلا مجزوم
(اينجا جمله اسميه جواب شرط بود ممكن بود فعل باشه) -
ساختار شرط يه بحث بين الملليه (اصطلاح اقاي ناصح زاده)
مضارع مرفوع و مجزوم فقط مخصوص فعل مضارع بود اما توي ساختار شرط ميتونه فعل شرط و جواب شرط يا حتي يكي از اينا ماضي بياد و بازم ساختار شرط برقرار باشه
من حفر بئراً لاخيه وقع فيها
حفر فعل شرط - ماضي - %(#ff0000)[محلا مجزوم]
وقع جواب شرط - ماضي - محلا مجزوم
ترجمه اين ميشه : هركس براي برادرش چاهي بكند در ان مي افتد (خواهد افتاد)
پس چاهي كند - در ان افتاد غلطه
(اينو اقاي ناصح زاده گفتن ١٠٠٪ غلطه ولي من تو كتاب درسيم دارم نميدونم چرا اونجا ماضي ترجمه كرده )
در اين حالت ايا ساختار شرط برقراره؟
ايا فعل شرط و جواب شرط باز هم مجزوم ان؟
ايا بايد بگيم حفرْ و وقعْ يعني اعرابشون اصليه؟ ماضي ها چون مبني هستن توي ظاهر تغيير نميكنن و محلا مجزومن
اين مورد تنها جاييه كه فعل ماضي { مضارع يا مستقبل } معني ميشه
يه مثال ديگه از ساختار شرط
من يعملْ مثقال ذرة خير يره
چون يعمل مجزوم شده پس من ، ادات شرطه و ادوات شرط نميتونن يك فعل رو مجزوم كنن . يا مجزوم نميكنن يا جواب شرط رو هم مجزوم ميكنن. درنتيجه مطمئن ميشيم كه يري مجزومه
حالا اگه ساكنو نذاشته بود، حتما فعل دوم رو بررسي ميكرديم چون از يعمل بدون ساكن نميشه فهميد مجزوم شده يا نه
يري فعل معتل ناقص از صيغه ١ ؛ گفتيم ناقص ها و اجوف ها صيغه ١ ، ٤ ، ٧ ، ١٣ ، ١٤ حرف عله شون بايد حذف شه
اينجا هم حذف شده مطمئن ميشيم كه مجزوم هست -
اگر مبتدا اسم اشاره باشه و کلمه بعدش اسمی با ال باشه اون کلمه خبر نیس بلکه بعدیش خبره
مثل : هذه الطالبه ناجحه
اینجا هذه مبتدا و ناجحه خبره -
اسم ها بعد از کلماتی مثل کل بعض قبل بعد امام عند فوق تحت بین جنب و ... مضاف الیه هستن
مثال: المومن الصبور عند بلا -
اگر فاعل اسم ظاهر باشد:
جایگاه ان در جمله بعد از فعل است
فعل ان در ابتدای جمله حتما سوم شخص مفرد می اید حتی اگر فاعل مثنی یا جمع باشد
فعل از نظر جنس از فاعل پیروی میکند -
وصف و اضافه
تركيب اضافي تشكيل شده از اسم (هسته گروه اسمي و مضاف) + اسمي كه معني صفتي نميده (مضاف اليه و مجرور)
حالا اگه بعدش قرار باشه يه مضاف اليه ديگه اضافه شه مضاف اليه اولي مضاف واقع ميشه
ويادمون هست كه مضاف ال ميپرونه/ مضاف نون ميپرونه / مضاف تنوين پرونه
️اسم هاي دائم الاضافه
يعني اسمهايي كه حتما بعدشون مضاف اليه مياد شامل : %(#ff0000)[كل ، بعض ، جميع ، احد ، ظرف هاي مكان و زمان و...]
️اسم هاي ممنوع المضاف
يعني اسم هايي كه در جايگاه مضاف به هيچ عنوان قرار نميگيرن شامل : %(#ff0000)[ضميرها ، اسم اشاره ، اسم موصول]
اين جمله با ايراده غلطشو بايد پيدا كنيم :
تأخر أحد المعلمون المدرسة في المسجد
كي تاخير كرد(فاعل) ؟ يكي از معلمان مدرسه
هسته هميشه توي عربي اسم اوله أحد فاعل
المعلمون مضاف اليه و مجرور المعلمون المعلمين
از طرفي المعلمين مضاف هم هست چون المدرسة هم مضاف اليهه ( مضاف ال ميپرونه ، مضاف نون ميپرونه ) معلمي
حالا أحدُ يا أحدٌ ؟ هر اسمي توي جمله يا ال ميگيره يا مضاف واقع ميشه يا تنوين بايد بگيره
مضاف تنوين پرونه أحدُ
پس شد تأخر أحدُ معلمي المدرسةِ في المسجد