-
#یک_جرعه_کتاب
ویلی: تو اینجا چکار میکنی؟
-چارلی: خوابم نمیبُرد. قلبم داشت آتیش میگرفت.- خب، معلومه غذا خوردن بلد نیستی. باید یه چیزی راجع به ویتامین و این حرفها یاد بگیری.
- اون ویتامینها چه فایدهای داره؟
- اونا استخوناتو درست میکنن.
- آره، اما قلبِ آدم که استخون نیست ...
مرگ فروشنده
#آرتور_میلر
-
#یک_جرعه_کتاب
یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟"
قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.
چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر".
از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند.
نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند.
" عادت کرده بودند مزیت فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود.
فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر".
انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود.
نوشته بود "عطر حس هایي را در آدم بیدار می کند که فقر آنها را خاموش کرده است".رویای تبت
#فریبا_وفی
-
-
-
بعضی از سوالای ریاضی نهم خیلی گیجم کردن
-
#یک_دقیقه_مطالعه
دو نوع "هیولا" در این دنیا وجود دارد:
آنها که فقط به فکر خودشانند و آنهایی که فقط به فکر دیگران هستند.
به عبارتی، آدمهای "شرور خودخواه" و آدمهای "شرور فداکار"..!گروه اول به لذت و موفقیت خودش بیش از هر چیز بها میدهد. البته با تمام این اوصاف، در بدی به گرد پای گروه دوم هم نمیرسد..!
"شرورهای فداکار" باعث بزرگترین ویرانیها میشوند، چون هیچچیز جلودارشان نیست، نه لذت و نه شکمسیری، نه پول و نه شهرت..
چرا؟ چون "شرورهای فداکار" فقط به فکر دیگران هستند..!
آنها از دایرهی شرارت فردی پا را فراتر میگذارند، به مقامات بالای حکومتی میرسند. "موسولینی"، "فرانکو" یا "استالین" سرشار از احساس رسالتاند.
از نظر خودشان، آنها به چیزی جز "مصالح مردم" فکر نمیکنند. آنها یقین دارند که کار خوبی میکنند، وقتی آزادیها را سلب میکنند، وقتی مخالفانشان را به زندان میاندازند، یا حتی وقتی آنها را اعدام میکنند..!
آنها سهم دیگران را نادیده میگیرند.
آنها سر در آرمانهایشان دارند و پای در خون..آدولفه دو زندگی
#اریک_امانوئل_اشمیت
شرور فداکار....
-
بسیاری از ما بنا بر عادت، راحت طلبی، ترس یا تنبلی به همان انتخاب های پیشین ادامه می دهیم و آنگاه شگفت زده می شویم که چرا نتایج متفاوتی به دست نمی آوریم.
در حقیقت، چنان سرگرم تلاش برای گذران زندگی هستیم که حتی نمی فهمیم انتخاب ها و فعالیت هایمان ترجمان امیدها و رویاهای ما نیستند. ما بیش از حد گرفتار "انجام رساندن" زندگی روزانه هستیم.
هر روز را افتان و خیزان و در حد امکان خود به شب می رسانیم. سپس وقتی بیدار می شویم و درمی یابیم که پس از سال ها کار کردن در جهت همان اهداف و آرزوها هنوز به جایگاه مورد نظر در زندگی نرسیده ایم، یکه می خوریم.سوال های درست
#دبی_فورد
-
چقدر قشنگه و جالب بود .
میگه :- Baby, I don't feel so good
Six words you never understood
I'll never let you go Five words you'll never say (aw)
I laugh alone like nothing's wrong
Four days has never felt so long
If three's a crowd and two was us
One slipped away - عزیزم من احساس خوبی ندارم
شش کلمه که تو هیچ وقت نفهمیدیشون
هیچوقت نمیزارم بری ،پنج کلمه ای که هیچ وقت نگفتیشون
تنهایی میخندم که انگار مشکلی وجود نداره
چهار روز هیچوقت اینقدر طولانی حس نمیشد
اگه یه مثلث عشقی وجود داشته باشه
که دو نفرش ما باشیم
من اون کسی هستم که میره کنار
- Baby, I don't feel so good
-
#یک_دقیقه_مطالعه
"سلامت روان" را می توان در دو عبارت خلاصه کرد:
۱- واقعیت پذیری
۲-مسئولیت پذیریپذیرش واقعیت به این معناست که فرد توانمندی و قدرت پذیرشِ پیامدهای منطقی و طبیعی رفتارِ خود را داشته باشد. این پیامدها بخشی از دنیای واقعیست و هنگامی که ما پیامدهای رفتار و تصمیماتمان را نمی پذیریم، در واقع واقعیت را انکار می کنیم.
مسئولیت پذیری، یعنی فرد مسئولیت ارضای نیازهای شخصیش را به عهده می گیرد، و در راستای این هدف به نیازهای دیگران تعدی نمی کند و یا اینکه نیازهایش را به هزینه ی دیگران رفع نمی کند.
#ویلیام_گلاسر
-
.
#بخوانیممن اینجا هستم تا فقط یک چیز به شما بگویم، یک چیز بسیار ساده و معمولی:
بشناسید که کیستید.زیرا من میدانم که شما پیشاپیش بزرگ هستید.
و وقتی میگویم که تو بزرگ هستی،
هیچ تشویقی از آن برداشت نکن!
زیرا هر کس دیگر همانقدر بزرگ است که تو هستی ــ نه یک ذره کمتر، نه یک ذره بیشتر.چنانکه من دنیا را میبینم، هر انسانی منحصر به فرد است؛ بطور غیرقابل قیاسی منحصربه فرد است.
نیازی نیست که با هیچکس رقابت کنی،
نیازی نیست که چیزی را اثبات کنی.
تو پیشاپیش اثبات شده هستی!
تو وجود داری؛
جهانهستی تو را پذیرفته است،
تو را زاییده است.
خداوند پیشاپیش در تو منزل کرده است.
و خداوند عشق است
که سراپایت را پر کرده است...#اشو
-
@ROYA78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
No_one در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
برای تو
اینمواسه تو
مرسییی
-
.
#بخوانیمواسه کائنات اندازه مطرح نیست. کائنات کار خودشو بدون هیچ تلاشی انجام میده. چمن برای رشد تلاش نمی کنه. به زحمت نمی افته، صرفا این مدلی طرح شده. کائنات هم همینطوره!مساله اینه توی ذهنت چی میگذره. کائنات زمان و اندازه سرش نمیشه. آشکار کردن یک دلار یا یک میلیون دلار براش یکیه و البته آسون! روندش مشابه همه و تنها دلیلی که یکی از اون ها زودتر و اون یکی دیرتر پدیدار میشه
اینه که تو خیال میکردی یک میلیون دلار کلی پوله ولی یک دلار چیزی نیست.راندا برن
-
#کارگاه_نویسندگی
️
_" از خون میترسم خانم دکتر! خیلی میترسم. وقتی خون میبینم انگار اون خون میجوشه اینقدر میجوشه که همه رو غرق میکنه."
-"یادت میاد اولین دفعه کی از خون ترسیدی؟"
-"یادم میاد اما کاش یادم نبود. داروی فراموشی نداری خانم دکتر؟"
-"آروم باش و از اولش تعریف کن با همه جزئیات."
_" تنها بودم. دلم کاکا میخواست. میدونی کاکا یعنی چه؟ یه روز ننهام یه جوجه برام آورد؛ گفت:" اینم باشه کاکای تو."
جوجه ده روزه شد کاکام! پابهپام میاومد. فقط تو دست من دونه میخورد. شبا میاومد رو لحاف من، روسینهام چشماشو میبست و میخوابید. تموم روز چشمم بهش بود که گربه نبردش. تموم شب حواسم بود که غلت نزنم و لهش نکنم.
بابام می گفت:" ول کن این جوجه لعنتیو." میگفتم:" لعنتی که نیست کاکامه."
یه لیوان آب میخوام خانم دکتر!
مثل بقیه خروسا نبود. ننهام میگفت:" خروس لاریه." پاهاش بلند بود. سر یکی، دو سال قدش رسید به کمرم. همه ازش میترسیدن. خروس نبود؛ شیر بود کاکام، اما همین که بهش میگفتم کاکا، میاومد کنار پام میخوابید. پراش سفید بود عین قو."
_"ادامه بده؛ بعدش چی شد؟"
_"سه سال بعد از اومدنِ کاکا، مادرم یه پسر زایید. بابام میگفت:" دست وبالم خالیه براش گوسفند زمین بزنم."
میشه اینجا سیگار بکشم خانم دکتر؟"
_"بذار پنجرهرو باز کنم."
_"من فقط هفت سالم بود که بابام چاقو رو گذاشت رو گلوی کاکام!
از خون می ترسم خانم دکتر! خون میجوشه اینقدر میجوشه تا همه رو غرق کنه."
_"تو چیکار کردی؟"
_" من هفت سالم بود."
_" گریه؟ فریاد؟ ...."
_" نه، من فقط ترسیدم از بابام، از دستاش که خونی بود.
بعد از اون همیشه از دستاش میترسیدم؛ میگفتن خوابنما شدم اما دستاش همیشه خونی بود. هرچی بیشتر میشست خونیتر میشد. به هرچی دست میزد؛ خونی میشد.
بیست سال از دستاش ترسیدم. روزیم که مُرد، دستای خونیش از گور بیرون بود. من داد میزدم دستاشو خاک کنید ولی اونا شربت گلاب تو دهنم میریختن."
_"بیا برگردیم عقب، به بیست سال قبل، بابای تو کاکا رو نمیکشه. کاکا پیرشده. دیگه رمقی نداره. روی سینهات چشماشو میبنده. چیکار میکنی؟"
_"گریه می کنم؛ میرم تو بغل بابام و گریه میکنم خانم دکتر!"متن برگزیده متعلق به #صدیقه_کوهگرد
-
MAHAk در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
وقتی ذهنمون درگیره یه موضوعه چطوری بهش فکر نکنیم
شبیه بعضیا باشین....
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلام بچه ها خوبین؟...
یکم کمک میخواستم ازتون...
من کنکور 1403 بودم و خب سال اول داغون کردم کنکورمو ...در حد اینکه 100 هزار شدم
و خب امسالم فک کنم رتبم زیر 10 هزار شه ...و خب قراره دوباره بمونم پشت کنکور برای 1405
خلاصه بگم من تابستون سال 1402 عاشق پسرعمم با 7 سال اختلاف سنی شدم ( پرستاره و خواهر و برادرشم دندونپزشکن )...
و خب با اینکه تیزهوشان بودم گند زده شد به کنکورم....
و خب من رفتم به ایشون ( هر دومون مذهبی هستیم ) پیام دادم تابستون 1403 ناشناس که دوسشون دارم
پسرعمم فهمید منم ولی خب به روی خودش نیاورد...بعد یسری اتفاقا افتاد(طولانیه) که موقع اعلام نتایج سال پیشم خانوادش فهمیدن که من به پسرشون پیام دادم ...و خب سیمکارتشو ازش گرفتن تو تمام اکانتاشن و خب بجاش میان پروفایل میزارن ازش( طولانیه تعریف کنم چجوری فهمیدم..) که اگه من احیانا پیام بدم دوباره ،ابرو ریزی کنن و خب این پروفایل گذاشتنا هم بخاطر اینه که من حواسم از روی کنکور پرت میشد(که موفقم شدن )....و خب خانواده عمم اینجورین که نمیخوان کسی از بچه هاشون بهتر باشه و خب اره ... منم سال اولی که کنکور داشتم چون وضع درسیم عالی بود ( تابستونش به یه بنده خداهایی گفتم من میخوام شهر دیگه قبول شم و خب این کلا همه جا پیچید ) و خب موقع اعلام نتایجم همه رتبمو فهمیدن شما بخونین جار زدن ( بخاطر اینکه تو اموزش پرورش اشنا داشتن و خب میشه کارنامه های کنکورو دید ....).... کمکی که ازتون بچه ها میخوام اینه که چیکار کنم فراموشش کنم ...دیگه نمیتونم همش حس افسردگی گرفتم درس نمیخونم ...حس حماقت دارم نسبت به تک تک کارام دارم از خودم متنفر میشم....میخوام کنکور سال بعدمو درست بدم ...گند زده شده به زندگیم همش تو خونه ام نه مهمونی میرم که مبادا کسی با نگاه تحقیر امیز نگام کنه ...یک ساله خودمو حبس کردم و بازم گند زدم ... بچه ها میگید چیکار کنم ...در ضمن خانواده عمم با ما اوکی نیستن یعنی هیچ جوره شما بگیرین نمیشه با پسرعمم بعدا جور شم فقط میخوام فراموشش کنم ....امسالم همه قراره بهم بخندن........نمیخوام دیگه سال بعد کبریت بکشم روی یه سال از زندگیم
سلام سلام سلام سلام
Your browser does not support the audio element.
از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم
شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم
ایشالا که نترکیم صلوات.. ...
اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم
هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم...
سمدونی جالبی میشه....
اهاااا اهالی فن بفرمایید:
@Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor
@Zahra-HD @نویسنده-کوچولو
@officer-k _k @آدمک
@erfanyy @M-Shajarian
@Hhh-Hh Hh
@f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi
و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من
اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن
زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون
یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه
دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته
حالا چیکارش کنم؟
تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام
اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام روزتون بخیر.
یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه
میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟
حتی هوش مصنوعی
ممنون میشم اگه میدونید بگید
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی