شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
داشتیم صبونه میخوریم مامانم گفت اون نون و بده.
بابام گفت اون خشک شده بذار خودش بخوره.این یکیو بگیر
من نمیدونم اینا بچه نمیخواستن چرا منو اوردن اصن
-
شما برو تو خیابون یکی رو انتخاب کن و به لهجه ی انگلیسیش ایراد بگیر ، بلااستثناء میگه : اون مال لهجه بریتیشه من امریکن حرف میزنم!!!
-
خرمشهر بوديم !
آشپز وكمك آشپز ، تازه وارد بودند و با شوخي بچه ها ناآشنا . آشپز ، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها رو چيد جلوي بچه ها .رفت نون بياره كه عليرضا بلند شد و گفت : (( بچه ها ! يادتون نره ! )) آشپزاومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوي هر نفر ورفت . بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون . كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد . تعجب كرد . تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت ورفت . بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لاي نون هائي كه زير پيراهنشون بود . آشپز و كمك آشپز اومدن بالا سر بچه ها . زل زدند به سفره . بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگي :(( ما گشنمونه ياالله ! )) . كه حاجي داخل سنگر شد و گفت: چه خبره ؟ آشپز دويد روبروي حاجي و گفت : حاجي ! اينها ديگه كيند ! كجا بودند! ديوونه اند يا موجي ؟!! . فرمانده با خنده پرسيد چي شده ؟ آشپز گفت تو يه چشم بهم زدن مثل آفريقائي هاي گشنه هرچي بود بلعيدند !! آشپز داشت بلبل زبوني ميكرد كه بچه ها نونها و كوكوهارو يواشكي گذاشتند تو سفره . حاجي گفت اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند ! آشپز نگاه سفره كرد . كمي چشماشو باز وبسته كرد . با تعجب سرش رو تكوني داد و گفت : جل الخالق !؟ اينها ديونه اند يا اجنه ؟! و بعد رفت تو آشپزخونه ..هنوز نرفته بود كه صداي خنده ي بچه ها سنگرو لرزوند ...
-
ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮدم ﺗﻤﺎم اعضای فامیل ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ رﻓﺘﯽ
ﺍﻣﺎ الان ﮐﻪ بزرگ شدم ، ﻫﯿﭽﮑﺪوم ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ زدن رو ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﻧﻤﯿﮕﯿﺮن!
و ﻣﺮﺗﺒﺎ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﯽ رﻓﺘﯽ !؟ -
ایرانی جماعت یه جور از جمعه و بعد از ظهراش آه و ناله میکنه
انگار باقی روزای هفته تو سواحل هاوایی در حال خوش گذرونین! -
ساعت 3 نصف شب پسر عموم زنگ زده میپرسه:
فیلم جاده های خاکی رو دیدی ؟!
میگم : خدا مرگت بده نه
میگه : پاشو ببین تا آسفالتش نکردن ! -
از جلوی یه رستوران رد میشدم دیدم روی درش نوشته: لورل بیا هاردی برو!
-
صبح ساعت ۷ امتحان داشتم زنگ زدم به دخترخالم میگم
ببین کسی خونه ما نیست خدا وکیلی ۶:۳۰ زنگ بزن به گوشیم منو بیدار کن !
برگشته میگه : ببین من یادم میره یه ریع قبلش یه تک بزن -
بچه که بودم باورم نمیشد دو سوم بدن مارو آب تشکیل میده
تا اینکه این کارتونهای ژاپنی رو دیدم. لامصبا گریه می کنن سیل میاد -
دوستم داشته باش!
نه نه سوتفاهم نشه
یعنی همش دشمن نداشته باش ، دوستم داشته باش ! -
عه عه دستم درد گرفت اینقد جوک واستون نوشتم
دروغ گفتم همش کوپی بود -
ولی بیایید قبول کنید که بچه اول واسه پدر مادر حکم ماشین داغونی رو داره که راننده باید باهاش رانندگی رو یاد بگیره... هی روش های تربیتی رو روش اجرا میکنن دیگه واسه بچه های بعدی دست فرمون پدر مادر عالی شده...
-
-
امروز هوس کردم درس بخونم.....
..
...
..
..
..
...
ولی یادم امد من ادم هوس بازی نیستم
شیطونو لعنت کردم رفتم پای اینستاو تلگرامم -
تلاش برای پول دراوردن با درس خوندن مثل اینه ک انتظار داشته باشی با تف کردن به وزن ایده.الت برسی
-
این پست پاک شده!