شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
-
-
-
-
-
-
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻫﻮﯾﯽ ﺩﻭﯾﺪ
ﺁﻫﻮ ﺩﻭﯾﺪ ﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﯿﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ، ﻫﻤﺶ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ، ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺷﯿﺮﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﻣﯿﺨﺮﻩ -
اینایى که تو مهمونیا دارن کباب باد میزنن
وقتى ازشون تشکر میکنى جوگیر میشن تندتر باد میزنن
بارها امتحان کردم، جواب گرفتم -
به نظرم بهتره جوک فرستادنو به احترام این ماه موقتاً کنار بذاریم
-
بدنم ساعت 8 بیدار میشه، مغزم 9 ، حوصله ام 10 و روحم 12
-
دیشب پلیس جلوی ماشینمو گرفت
به پلیس خیلی جدی گفتم:
میدونی من کیم؟
گفت: کی هستی؟
گفتم: یعنی واقعا نمی دونی؟
رنگش زرد شد؛ گفت: نه،کی هستی مگه؟گفتم:
من یه پرندم، آرزو دارم، تو یارم باشی…!
جریمم نکرد!
اشک تو چشاش جمع شد،فقط گفت قرصاتو سروقت بخور