-
امیررضا فلاح نژاد
اگر جای مروت نیست با دنیا مدارا کن
به جای دلخوری ازتنگ بیرون را تماشاکن
دل ازاعماق دریای صدف های تهی بردار
همین جا در کویر خویش مروارید پیداکننوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۳:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را -
zeinab dehghani
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی رانوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیررضا فلاح نژاد
اینم قبول که بمیرم برآستان
تا نسبتم کنند که خدمتگزار اوست -
امیررضا فلاح نژاد
اینم قبول که بمیرم برآستان
تا نسبتم کنند که خدمتگزار اوستنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
تا شانم نیفتاد صدای تبر از گوش
شد توده در آن باغ سحر هیمه بسیار -
zeinab dehghani
تا شانم نیفتاد صدای تبر از گوش
شد توده در آن باغ سحر هیمه بسیارنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیررضا فلاح نژاد
رنج فراق هست و امید وصال نیست
این "هست و نیست" کاش که زیر وزبر شود -
امیررضا فلاح نژاد
رنج فراق هست و امید وصال نیست
این "هست و نیست" کاش که زیر وزبر شودنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
دردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم -
zeinab dehghani
دردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز همامیررضا فلاح نژاد مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
غنچه خاموش بلبل را به گفتار اورد -
امیررضا فلاح نژاد مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
غنچه خاموش بلبل را به گفتار اوردنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهH_R
دوش دیدم که ملایک در این خانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند -
H_R
دوش دیدم که ملایک در این خانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدندنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیررضا فلاح نژاد
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند -
H_R
دوش دیدم که ملایک در این خانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدندامیررضا فلاح نژاد
دست در دامن مولا زد و در
که علی بگذر و از ما مگذر -
امیررضا فلاح نژاد
دست در دامن مولا زد و در
که علی بگذر و از ما مگذرنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهH_R
روبه پر فریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز -
H_R
روبه پر فریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آوازنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهزگریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است -
زگریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون استنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
تا از نتیجه فلک و طور دور اوست
تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم -
zeinab dehghani
تا از نتیجه فلک و طور دور اوست
تبدیل ماه و سال و خزان و بهار همنوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیررضا فلاح نژاد
میانش را به مو نسبت نباشد لیک دانستم
جهان را بسته با یک مو چوکردم موشکافی ها -
امیررضا فلاح نژاد
میانش را به مو نسبت نباشد لیک دانستم
جهان را بسته با یک مو چوکردم موشکافی هانوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا -
zeinab dehghani
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرانوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیررضا فلاح نژاد
اگر در سرای سعادت کس است
زگفتار سعدیش حرفی بس است
همینت بسنده است اگر بشنوی
که گرخارکاری سمن ندروی -
امیررضا فلاح نژاد
اگر در سرای سعادت کس است
زگفتار سعدیش حرفی بس است
همینت بسنده است اگر بشنوی
که گرخارکاری سمن ندروینوشتهشده در ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
یزدان هزار عذر بخواهد ز روی تو
فردا که هیچ عذر نباشد گناه را -
zeinab dehghani
یزدان هزار عذر بخواهد ز روی تو
فردا که هیچ عذر نباشد گناه رانوشتهشده در ۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۳:۳۷ آخرین ویرایش توسط zeinab dehghani انجام شدهbahar rad
ای غایب از نظر ب خدا می سپارمت
جانم بسوختی و به جان دوست دارمت -
bahar rad
ای غایب از نظر ب خدا می سپارمت
جانم بسوختی و به جان دوست دارمتنوشتهشده در ۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار -
zeinab dehghani
تا بهار است دری از قفس من نگشاید
وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار -
نوشتهشده در ۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۶:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saghi-mortazavi
در میخانه که حافظ سخنش را بسرود
رمز عشقیست کزآن حیدر دردانه زدند