هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Dr.agon]

پارسال اومدم واسه تولدم رمانتیک بازی دربیارم
چشمامو بستم ارزو کنم
تاباز کردم دیدم بابام داره کیکم و می خوره

[Dr.agon]

بابام ی مدته یاس زیاد گوش می ده
دیشب بهش گفتم کنترل تلویزیون و بده بزنم 3 فوتبال داره
میگه : کنترل دست تو ینی بمب اتم دست داعش
بهتره ک این کلید بمونه دست صاحابش

[Dr.agon]

ساعت 3 شب زنگ زدم خونه ب بابام گفتم چیزی نمیخواید دارم می یام خونه بخرم؟
گفت اگ جایی باز بود از این پلاستیکا ک جسد رو توش میندازن بخر

[Dr.agon]

داشتم با دوس دخترم چت می کردم یهو گف دیش دیش
گفتم چی میگی ؟
گف دارم بهت چک میزنم!
اینو خودم بلاک کردم خیلی تو نقشش فرو رفته بود ://

[Dr.agon]

دیشب داداشم و با سر و صورت خونی بردیم بیمارستان
دکتر گف چی شده
بابام گف کباب و پیاز خورده دکتر گف چ ربطی داره؟بابام گف چون سهم من بود

[Dr.agon]

بابام با چشمای پر از بغض اومد تو اتاقم یهو سرنگ و قاشق هرویینش و دراورد
گفت غم رفتن مرحوم مارادونا رو فقط مرور خاطراتش پاک می کنه
پسرم ی اتیش بده روشن شیم.گفتم بابا من ک فندک ندارم.
زنگ زد عموم گفت این اشغال تسلیم نمی شه بگو همه رسانه ها خبرا رو پاک کنن

[Dr.agon]

این قسمت : من و بابام

[AmirBarsam]

همه از مرگ میترسن
من از این جمله که :
بسته اینترنت شما رو به پایان است

[AmirBarsam]

یکی از بزرگترین شانس هایی که تو زندگیم آوردم
اینه که اونایی که ازم آدرس پرسیدنو دوباره ندیدم

[AmirBarsam]

آشنامون سگش گم شده،واسش یه میلیون مژدگونی گذاشته
اون وقت من به بابام میگم اگه من بچه بودم گم میشدم چی کار میکردی؟
برگشته میگه:خونمونو عوض میکردم که دیگه پیدا نشی

[AmirBarsam]

آقای خنده > و دوستش به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید ! < آقای خنده > میگه: مگه خودت نمیخوای بیای

[AmirBarsam]

به < آقای خنده > میگن چرا سی دیت انقدر خش داره میگه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم !

[AmirBarsam]

یارو 10 کالری از خوردن یه رانی وارد بدنش میشه ، ولي حاضره 12 كالري بسوزنه اون دو تا تیکه میوه باقیمونده ته قوطی و در بیاره

[AmirBarsam]

من نميدونم اين مامانا که وسايل خودشون رو يه جايي ميزارن,بعد خودشونم يادشون ميره کجاس ... چه جوريه که تو پيدا کردن وسايليکه ما به اصطلاح تو 7 تا سوراخ موش قايم ميکنيم تبحر خاصي دارن

[AmirBarsam]

سيب تا حالا 3تا کار مهم کرده!!
اول حوا رو گول زد،
بعد نيوتن رو از خواب بيدار کرد،
و در آخر نظر آقاي استيو جابز - رئيس کمپانيAppLe - رو به خودش جلب کرد

[AmirBarsam]

امروز یه پشه یه ربع بی حرکت

نشسته بود رو میز ناهار خوری

منم سریع زدم لهش کردم!!

بعد از چن دقیقه یه پشه دیگه اومد بالا سرم گفت:

بی وجدان اون معلول بوود

لامصب داغون شدم با حرفش

[AmirBarsam]

سر ناهار دستم خورد به بطری آب همش ریخت تو غذای بابام.

هر کی بود یه چک میخوابوند زیر گوش بچه ش.....

ولی بابام نزد....

.

.

.

بشقابشو با بشقابم عوض کرد....

[AmirBarsam]

مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت:باید چیزی را به تو بگویم

زن:لازم نیست

مرد:اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد

زن:باشه بگو

مرد:من زن دوم دارم

زن با خونسردی گفت :

میدونم همین امروز فهمیدم ...

حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه...

[AmirBarsam]

پدربه دختر:پاشو دخترم یه لیوان آب واسه بابا بیار

دختر:ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم. حال ندارم

دختر کوچیکتر:بابا ولش کن این خیلی بی تربیته پاشو برو خودت بخور

برای منم بیار

[AmirBarsam]

ساعت 3 نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی میگشتم

بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت:یه لیوان شیر هم بخور

من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه

پرسیدم چرا؟؟؟

.

.

.

.

.

.

گفت:تاریخش تا امشبه