-
@m-an
انتخاب میکنم بعد میزنم اندوختن تغییر بعد میگه مسیر صفحه اصلی نا معتبر است -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیر -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چ قشنگه برف
-
-
romisa
ادمین هم سوپرایز شد -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
romisa
سلام سلام -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
-
H_R
خواهش
برو تو پروفت قسمت تنظیمات
مسیر اختصاصی خودت رو تغییر بده
چندتا دسته رو غیر فعال کردیم شاید تو از اونا انتخاب کرده بودی
این رو چک کن اگر نشد اطلاع بده@m-an درست شد
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
romisa
سلام سلامنوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
-
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
یه بار همین طوری که برف اومده بود
یه تایمی بود کلاس نداشتم
بعد با دوستم داشتیم بازی می کردیم
گوله برفی دستمون بود
بعد یه پسری از روبه رو میومد این کلاه و شال حسابی خودش رو پوشش داده بود
بنده خدا فکر کرد می خواییم بزنیم به اون گفت خواهش می کنم من سرما خوردم نزنیدمن چقدر خندم گرفته بود
گفتم با شما کاری نداریم بیا برو -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
یه بار همین طوری که برف اومده بود
یه تایمی بود کلاس نداشتم
بعد با دوستم داشتیم بازی می کردیم
گوله برفی دستمون بود
بعد یه پسری از روبه رو میومد این کلاه و شال حسابی خودش رو پوشش داده بود
بنده خدا فکر کرد می خواییم بزنیم به اون گفت خواهش می کنم من سرما خوردم نزنیدمن چقدر خندم گرفته بود
گفتم با شما کاری نداریم بیا برو@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
یه بار همین طوری که برف اومده بود
یه تایمی بود کلاس نداشتم
بعد با دوستم داشتیم بازی می کردیم
گوله برفی دستمون بود
بعد یه پسری از روبه رو میومد این کلاه و شال حسابی خودش رو پوشش داده بود
بنده خدا فکر کرد می خواییم بزنیم به اون گفت خواهش می کنم من سرما خوردم نزنید -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
0-0ftm منم تمم مشکیه............ولی برف نیست........
منم برف میخواااااااااااااااااااام -
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
یه بار همین طوری که برف اومده بود
یه تایمی بود کلاس نداشتم
بعد با دوستم داشتیم بازی می کردیم
گوله برفی دستمون بود
بعد یه پسری از روبه رو میومد این کلاه و شال حسابی خودش رو پوشش داده بود
بنده خدا فکر کرد می خواییم بزنیم به اون گفت خواهش می کنم من سرما خوردم نزنیدمن چقدر خندم گرفته بود
گفتم با شما کاری نداریم بیا برونوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۵:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@m-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
کاش حضوری بود
تو دانشگاه برف بازی می کردیم
یادش به خیرمیدونی یاد چی افتادم با این حرفت
یاد چی؟
یه بار همین طوری که برف اومده بود
یه تایمی بود کلاس نداشتم
بعد با دوستم داشتیم بازی می کردیم
گوله برفی دستمون بود
بعد یه پسری از روبه رو میومد این کلاه و شال حسابی خودش رو پوشش داده بود
بنده خدا فکر کرد می خواییم بزنیم به اون گفت خواهش می کنم من سرما خوردم نزنیدمن چقدر خندم گرفته بود
گفتم با شما کاری نداریم بیا برو
دانشگاه ما همنوکه کوهه
بیشتر روزای زمستون بخبندون و برفی و سرسره ایه