هرچی تودلته بریز بیرون۶

[پرهام خرازی زاده]

اگه قرار باشه برگردم عقب (با تفکرات الانم) قطعا سه سال راهنمایی رو به جای سردرگمی وقت گذاشتن برا ورزش و این داستانا مینشستم المپیاد شیمی میخوندم یکمم رو انتخاب دوستام دقت میکردم

[Nafiseh Gol]

تو سه سال راهنمایی،به جای این که شب و روز درس بخونم،سعی میکردم بیشتر از زندگیم لذت ببرم.واین که،درست انتخاب رشته میکردم سال نهم!

[Maryam Nateqi]

مهران خیاط

[zahra thd]

مهران خیاط سلام
قبل اینکه به آخر متنتون برسم(که گفتید نمیخوام به عقب برگردم)به این فکر کردم که اصلا حاضر نیستم به عقب برگردم حتی برای جبران خطاهام
چون بنظرم ادم باید یه سری خطاهای کوچیک رو بکنه که در آینده فرصت های بزرگ ترو از دست نده
شاید الان یکم از درسا عقب باشم ولی به شدت از الان خودم راضیم خداروشکر

[مهران خیاط]

fatemeh bf خیلی جالب گفتین

[مهران خیاط]

zahra thd
اصلش همینه . من خودم در خیلی از درس ها عقبم ولی معتقدم که وقتی حالم خوب باشه و با حال خوب درس بخونم ، قطعااااا به موفقیت میرسم اگه خدابخواد .
این وسط خیلی از دوستای صمیمی در تلاش هستن ک بهتون انرژی منفی بدن . حداقل دوستای من اینجوری شدن امسال .
پس نگران نباشین و ادامه بدین
من اطمینان دارم که خدا عادل ترینه . پس نگران عقب موندگی ها نیستم

[مهلا سلمانی]

اگر بر میگشتم به گذشته خیلی بیشتر قدرمادرمو میدونستم، غیر از این کاری با گذشته ندارم...

[بهار غنی]

خودمو

[زهرا بنده خدا]

مهران خیاط خودمو...

[Mahdi Jafari 1]

من اگر بر میگشتم عقب قطعا خیلی کارهای اشتباهی که انجام دادم از تابستون رو انجام نمیدادم ولی یادتون باشه که بحران بخشی از زندگیه رفقا
اگر از کوچکترین بحران زندگیمون که کنکوره نتونیم عبور کنیم احتمالا توی بحران های خیلی بزرگ تر زندگی هم به مشکل میخوریم. برای موفق نشدن توی کنکور کسی یقه ادمو نمیگیره و توبیخمون نمیکنه اما نداشتن توانایی برای کنترل بحرانای بزرگ تر میتونه خیلی به ضررمون تموم بشه
پس بنظرم اگر تا الان از روند خودتون راضی نبودید، از مغزتون استفاده کنید و یه راهی برای خلاص شدن از این وضعیت پیدا کنید.
فکر کنید که از هر فکر کردنی میشه نتیجه های خوبی بدست اورد.
در کنار فکر کردن تاب اوری خودتون رو هم بیشتر کنید. پارسال الا یه پستی گذاشته بود نزدیک کنکور 99 بخواطر اون داستانایی که پیش اومد که تعریف تاب آوری رو میگفت:
تاب آوری به طور خلاصه یعنی توی شرایط سخت بتونیم اول از همه خودمون رو کنترل کنیم و با فکر کردن و با استفاده از ابزارهایی که داریم بهترین عملکرد ممکن رو داشته باشیم
یا بقول خود آلا: انعطاف پذیری و حفظ آرامش در برابر شرایط نا مساعد، خطر ها و ناملایمات و سازگاری با محیط
همیشه راهی هست
به امید موفقییت هممون
@دانش-آموزان-آلاء
@ریاضیا
@تجربیا

[jana bin]

من تو گذشته زندگ نمی کنم ولی اگه قرار باشه برگردم:
1 با دوست های منفی نگر و اونایی که هی غر میزنن و انرژی منفی میدن اصلا دوست نمیشم
2 کتاب غیر درسی رو ازسن کم شروع به خوندن می کنم
3 بیشتر از زندگیم لذت میبرم
4 سال کنکورم بیشتر درس میخونم و اصلا حس یاس به خودم راه نمیدم

[مهران خیاط]

Mahdi Jafari 1 کاملا باهاتون موافقم . حرف اصلی منم همین بود . نمیگم گذشته رو فراموش کنین ، میگم که از گذشته درس بگیرین و تا تو آزمون آینده ، دوباره اون سوالایی رو که قبلا اشتباه زدیم رو اشتباه نزنیم .
اصطلاحا => به امید فردا های بهتر

[Succinate]

مهران خیاط سلام به همگی
خب من هیچ وقت تو گذشته زندگی نمیکنم فقط تجربه می گیرم
ولی اگر بر میگشتم عقب سر چیزایی که الکی حرص خوردم و گریه کردم رو اصلا بهشون فکر نمی کردم
زمانم رو هدر نمی‌دادم
دهم تشریحی نمیخوندم فقط
به حرف های الکی افراد توجهی نمیکردم
ناامید نمی‌شدم
سعی میکردم بهم بیشتر خوش بگذره قبلا خیلی سخت می گرفتم به خودم

[ایلین حیدرزهی]

ای کاش هم میتونستم برم.
اگه میرفتم.خیلی کارا میکردم مثلا بجای لج بازیام
به حرف پدر ومادرم گوش میکردم. .
ولی بازم مهم نیست برام چون یک تجربه برام شد که همیشه به حرف پدرم و مادرم گوش کنم.
خداروشکر اصلا از گذشته خودم پشیمون نیستم

[Arian Abedi]

اصلا به عقب برنمیگشتم. به همینی که هست راضیم

[حسین نادری]

من اگه به گذشته میرفتم انسانی میرفتم چون بهش علاقه دارم

[sarnisa6]

مهران خیاط من اگه بر میگشتم بیشتر لذت میبردم از لحظه هام از بودن کنار ادما قدر بودن بابا بزرگمو بیشتر میدونستم .. از دست اون روزای بد کمتر شکایت میکردم .. کمتر به خودم غر میزدم و کمتر از دست خودم عصبانی میشدم .. سال دوازدهم از همون اولش بیشتر میخوندم جدی میخوندم
و تمام ...
ولی نمیخوام برگردم

[Super nova 0]

مهران خیاط

فقط بازی میکردم🧸🧩

[fatemeh bf]

مهران خیاط حقیقته

[فاطمه خورشیدی]

هیچی رو تغییر نمی دادم ،چون زندگی هرکس باید فرازونشیب های داشته باشه وگرنه زندگی بی مزه می شد