هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Zahra.tg]

chichak am گفتن که تو روبیکا هستن

[chichak am]

@دختر-بهار کی؟

[_Biliifti_]

آقا من یه سوال از شما ناظم های محترم دارم
چرا وقتی میاین همه باهم میاین؟😂نه جدی سواله برام

[zeinab dehghani]

ابوالفضل ریسی نه خب همین دیگه..اون تایمی ک میریم و میایم....
حله ممنونم ازتون

[chichak am]

حواستون باشه حرفی نزنین ک بعدا نتونیین جبرانش کنید:/

[M.ba78]

zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

ناظم که خوبه...
دیشب همشون جمع شده بودن...
زیرآبیای خوب و ماهری هستنا:face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy:
تاریخ هیچوقت فراموش نمیکنه:face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy:

😐

[ابوالفضل ریسی]

zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

ابوالفضل ریسی نه خب همین دیگه..اون تایمی ک میریم و میایم....
حله ممنونم ازتون

همون دردسره😬
خواهش میکنم کاری نکردم😁🌹💮

[Zahra.tg]

این پست پاک شده!

[M.ba78]

@narjes-hashemi در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

آقا من یه سوال از شما ناظم های محترم دارم
چرا وقتی میاین همه باهم میاین؟😂نه جدی سواله برام

دفه بعدی شیفت بندیش میکنیم🤔

[chichak am]

@دختر-بهار
اها حواسم نبود ممنون عزیزم

[مهشید حسن زاده 0]

chichak am خداکنه تومثه الان من نباشی:)
خداکنه هیشکی شبیه الان من نباشه...

[_Sajjad_]

@m-ba78 شما ان شاءالله ئش رو بگید ، امید به خدا میشه :)

[Succinate]

@narjes-hashemi
جلو من از دلقک حرف نزن😂
نخوندمش نمیدونم چطوره
ولی نوبل گرفته حتما عالیه
تو چه سبکیه؟ در مورد چی هست؟

[zeinab dehghani]

آقا ارمیا..شما اندکی از زیرآب بیا بیرون بگو ببینم چرا دیشب جاگذاشتی رفتی؟!
نموندی ببینی نزدیک بودمن گند بزنم....:face_with_tears_of_joy: :face_without_mouth:
شایدم بودی....ولی زیرآب
@Ermia-Mirzakhani

[_Biliifti_]

zeinab dehghani نه جدی فکر کنم رفت😂

[Infinitie. A]

سلام

[M.ba78]

_Sajjad_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:

@m-ba78 شما ان شاءالله ئش رو بگید ، امید به خدا میشه :)

ان شا الله هرچی که میخواین خدا بهتون رقم بزنه🌿

[Infinitie. A]

@Ermia-Mirzakhani
دیشب ناراحت شدی؟😶

[Potato]

نه ندیدمتون🤣✋🏻
خدا دوستون داشته که نذاشته ضایع شدنتونو ببینم....
کلی مسخره میکردم اگه بودم🤣🤣👀
انگشتم درد گرف رفتم😐✋🏻

[maryam111]

قشنگ دلم میخواست الان کلاس چهارم ابتدایی بودم
بدون هیچ دغدغه ای
فردا امتحانام تموم میشد برمیگشتم خونه زیرباد کولر ساعتها میخوابیدم
بعدم با خیال راحت میوه های تابستونی رو میزدم بر بدن و روح و جان رو تازه میکردم
همه تابستون هم دغدغم این بود که به بابام بگم کدوم خوراکی رو واسم بخره و اینکه کلاس بسکتبالم با کلاس خطم و کلاس زبانم باهم تداخل نداشته باشه😐
ولی دقیقا از همین الان تا تابستون سال آینده فرصت هیچگونه تفریح با خیال راحتی نیست
میون آشفته بازار ذهن و کار باید لبخند بزنم و ادامه بدم : )