شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
چند وقت پیش یه جا مهمونی رفتیم سر شام یهو دیدیم زن صابخونه هی سرفه میکنه و نفس بالا نمیاد داد میزنه :
"فاضلاب,فاضلاب,فاضلاب"
ما همه نگاهمون رفت سمت دستشویی و حموم گفتیم حتما فاضلابش زد بالا خواستیم در ریم سمت ما نیاد که یهو دیدیم شوهرش براش آب ریخت گفت بخور عزیزم!
نگو طرف داشت شوهرشو که اسمش"فاضل"بود صدا میزد که براش آب بریزه.
فاضل آب
بدبخت غذا تو گلوش گیر کرده بود! -
وقتی یهویی دوربین جلو باز میشه -
┗
دقت کردین فیلم ترسناک رو وقتی بادوستات میبینی میشه کمدی
فیلم رمانتیک رو وقتی بامامان وبابات میبینی میشه ترسناک -
-
دخترو پسرپشت چراغ قرمز -
-
ترم یک دانشگاه بودیم
گفتیم همه بریم خونه کلاس تشکیل نشه
یه پسره با هیبت رضازاده بلند شد گفت
اگه به والدین اطلاع بدن چی؟؟
-
عاقا دیشب ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ،
گفتم بزا یکی رو اسکل کنمﺑﻪ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻣﻦ ﺟﺴﺪ رﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ !
به همین قبله ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ ﺩﻓﻨﺶ ﮐﻦ
ﻓﻘﻂ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻗﻄﻊ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺎ مطمئن شم ﮐﺸﺘﯿﺶینی کرک و پرم ریخت گوشیمو ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ از ترس سیم کارتمو دراورم قورت دادم