هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Kosar A003]

@saghi-mortazavi
ساقی فردا بیا اونور

[Saghia]

Kosar A003 همین الان بگو بابا

[Kosar A003]

چراغ تودلی خاموش انشالله
شب شیعک
چسبید واقن مودم عوض شد

[Saghia]

منو نزار تو خماری لنتی

[Saghia]

ای بابا

[Infinitie. A]

Kosar A003 شبتون خوش

[Saghia]

Kosar A003 یه منگوی تمام عیاری عزیزم
شبت طوفانی

[Saghia]

اییییییشه

[Infinitie. A]

[Saghia]

آخيش

[Saghia]

شبتون آروم ️

[Negin_M]

میدونم قرارم این بود تودلی نیام که وقتم گرفته نشه
ولی انگار خواستم بیام حرف بزنم
نمیدونم با کی ولی مخاطب خاصی ندارم فقط میخوام بگم
نهم که بودم خیلی درس میخوندم خیلی زیاد
واسه مدرسه نمونه میخوندم قلمچی میرفتم
تو مجله آزمون مصاحبه رتبه برترا رو میخوندم
اون تک رقمی هاشون
خفن ترین ها
همشون میگفتن میدونستیم رتبمون این میشه انتظارش رو داشتیم
برام جالب بود
همیشه دلم میخواست منم یه روز تو موقعیت اونا باشم
راستش رو بگم به حالشون غبطه میخوردم
فکرش رو بکن همیشه تک رقمی بشی و مطمئن باشی کنکور هم خوب میدی
نمیدونم ولی حال خیلی خوبیه حس قشنگی داره
گذشت....
دهم
یازدهم
حالا هم دوازدهم
چقدر کمال گرا بودم چقدر انتظارم از خودم بالا بود
چقدر اعتماد به نفس داشتم
میدونستم که یه چیز خوبی قراره بشم
ولی الان باید از خودم بپرسم
نگین واقعا چیز خوبی میشی؟؟
نمیدونم
جوابش رو واقعا نمیتونم بگم
فقط امیدوارم
به خدای بالا سرم و تلاشای هرچند کم و کوچیک خودم
دوران تحصیلیم داره تموم میشه
من چند وقت دیگه دیپلم میگیرم
ولی همیشه این آرزو برام میمونه
که یه بار عالی ترین عملکرد خودم رو داشته باشم
یه بار مثل این تک رقمی ها بشم
فقط یه بار
هعی شاید کلیشه ای باشه
شاید الان بیان بگن تک رقمی ها رتبه برترا هم مثل ما آدمن
میدونم خودم میدونم
ولی....
میگما
کسی هست تو این برهه از سال از خودش راضی باشه
واقعا خوشحال باشه بدونه که همه تلاشش رو کرده
آره قطعا هست
من الان به حالش غبطه میخورم
خیلی زیاد
من الان دلم خیلی چیزا میخواد
دلم میخواد زمان برگرده عقب
تا خیلی کارا بکنم
و خیلی کارا رو نکنم
فقط میخوام بشه
ولی نمیشه
دنیا مطابق میل من نیست
من باید باهاش کنار بیام
بسه فکر کنم خیلی حرف زدم
#اولین_تودلی

[Negin_M]

شب همتون پر از آرامش

[Zahra.tg]

این پست پاک شده!

[aynaz masoumi]

09:09 ㋛♡

[ftm.dh]

10:50

[zeinab dehghani]

@mitra-ism-rahmani در شروع جلسه 33 گفته است:

zeinab dehghani زینب زیست تو خونته
همون ریزپرزه

سلام میتراجان!
میدونی من دیروز صبح این پستتو دیدم و خب همون موقع هم لایکش کردم و مطمئن هم هسم ک خودت هم دیدی....
ولی میدونی از دیروز دودل بودم ک چی بگم!!
اصن حرفی ک دارم رو بزنم یانه؟!
اماساعت 5صبح امروز داشتم یه سوالی حل میکردم و ازخستگی پناه بردم به دستنوشته هام و چیزی رو دیدم ک وادارم کرد ک وقتی اومدم انجمن بیام و حرفم رو بگم...
میدونی تو اولین نفری نبودی ک این حرف رو بهم گفت...وبه قطع آخرین نفرهم نیستی...
خودم هم نمیدونم پشیمون میشم یانه!!
ولی بی لطفی هست اگه ازت تشکرنکنم بابت حرفی ک گفتی
خیلیییییی ممنونم ازت دوستِ من

[مهشید حسن زاده 0]

chichak am

[zeinab dehghani]

سالها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید‏
‏‏انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
..........
روحشون شاد
برای من ک یکم آشناشدن باهاشون خیلییی ارزشمند بود(=

[مهشید حسن زاده 0]

chichak am