هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
maryam111
جدددی داری وسوسم میکنی -
amir ahmadi
یه لحظه بیا__chakisaldva__ یه لحظه وایس
-
maryam111
جدددی داری وسوسم میکنی__chakisaldva__ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
maryam111
جدددی داری وسوسم میکنیعجب
زینب رو برم ببینم احتمالا -
z Gheibi به همین سوی چراغ اگه جز این باشه
هیچی منظورم وقتیه که شایدخیلی الکی بگذره حداقل الان وقتش نیست ولی حتمااااااا
جدا مرررسی -
@saghi-mortazavi باشه قول میدم دیگه زود و بدون خدافظی و شتابان نرم
-
باز خوبه اینجا پیویا بازه
-
آسِمان آبی پس نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیچ کس باهاش رفیق نبود تنها نشسته بود تو چارچوب
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی پس نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیچ کس باهاش رفیق نبود تنها نشسته بود تو چارچوب
:man_facepalming_lig
کاش تنها بود
الان با دونفر دیگ تو اتاق سوت و کور خوابگاه نشسته ایم به در نگاه میکنیم
بلکه این غذا برسه
باور کن اینجا دراش که هیچی دیواراشم باهات حرف میزنن از سکوت بسیار -
@saghi-mortazavi قربان شما
دیگه دیدم جانت داره میره گفتم بیام قول بدم که هستم نگرانیت برطرف بشه -
__chakisaldva__ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
maryam111
جدددی داری وسوسم میکنیعجب
زینب رو برم ببینم احتمالاmaryam111 خانم غیبی هم یزده؟
-
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی پس نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیچ کس باهاش رفیق نبود تنها نشسته بود تو چارچوب
:man_facepalming_lig
کاش تنها بود
الان با دونفر دیگ تو اتاق سوت و کور خوابگاه نشسته ایم به در نگاه میکنیم
بلکه این غذا برسه
باور کن اینجا دراش که هیچی دیواراشم باهات حرف میزنن از سکوت بسیارآسِمان آبی خوابگاهی تو هم؟
سلام البته -
@saghi-mortazavi قربان شما
دیگه دیدم جانت داره میره گفتم بیام قول بدم که هستم نگرانیت برطرف بشه -
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی پس نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیچ کس باهاش رفیق نبود تنها نشسته بود تو چارچوب
:man_facepalming_lig
کاش تنها بود
الان با دونفر دیگ تو اتاق سوت و کور خوابگاه نشسته ایم به در نگاه میکنیم
بلکه این غذا برسه
باور کن اینجا دراش که هیچی دیواراشم باهات حرف میزنن از سکوت بسیارآسِمان آبی میشه یه لحظه شیر گاز رو چک کنی؟
دارم نگرانتون میشم
سه نفری چی از در میخواین؟ -
آسِمان آبی خوابگاهی تو هم؟
سلام البتهmaryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی خوابگاهی تو هم؟
سلام البتهسلام
بلی متاسفانه و بدبختانه -
maryam111 خانم غیبی هم یزده؟
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
maryam111 خانم غیبی هم یزده؟
نه
زینب دهقانی رو میگم -
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
maryam111 خانم غیبی هم یزده؟
نه
زینب دهقانی رو میگمmaryam111 چند نفرین کلا؟
بگم صدرا ماشین بیاره -
maryam111 خانم غیبی هم یزده؟
amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
maryam111 خانم غیبی هم یزده؟
ناراحت میشین من یزد باشم؟
-
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی خوابگاهی تو هم؟
سلام البتهسلام
بلی متاسفانه و بدبختانهآسِمان آبی
خوبه
رشتت چی بود یادم رفت🥲؟
متاسفانه و بدبختانه چرا بد میگذره؟ -
@narjes-hashemi ببین خیلیا ذاخل سن های خیلی بالا اینا رو فهمیدن و تونستن باهاش کنار بیان
اول راهی...
یه سری پذیرفتن و سبک جدید زندگی رو پیش گرفتن و راضین
یه سری کامل نپذیرفتن و دارن تو باورهایی که واقعا بهشون اعتقاد ندارن حل میشن
یه سریا هم که حرف حرف خودشون که هیچ...
تو اون وسطی اگه خیلی بمونی داخلش حل میشی
واقعیتو قبول کن حتی اگه به ضررت باشه حتی اگه تلخ باشه
وقتی کامل قبولش کنی شروع میکنی باورهاتو خودت میسازیو و ایندفعه درک میکنی همه چیزایی که میپذیری
و البته اینبار طوری میچینی که اگر به خلاف باورهات برخورد کردی انعطاف داشته باشی و سقوط نکنیamir ahmadi تازه یادم افتاد
بهت گفتم مترجم اون کتابو بگو ناز کردی مثل بچه ها باهام حرف زدی
وجدانن شانست گفت حس تایپ کردن نبود اون لحظه وگرنه نه تنها کرایه اسنپ بلکه دوا دکتر نیز گردن خودت بود
سییییچهههه؟؟؟
خو الان دیگه بحث اصلی:من کلا مشکل با درک و فهمش دارم وگرنه خیلی چیزا حل میشد...وشاید الان جز همون آدما بودم که حداقلش یه عقایدی برا خودشون داشتن و پذیرفته بودنش حتی به غلط
درست میشه حتمااا
مرسی!!