هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چقد قشنگ که درست تو لحظه های بدت یکی بی هوا حالتو خوب کنه..
-
نوشتهشده در ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۱۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط parisa khany انجام شده
Kosar A003 عجیب و زیبا
ریپلای نزدم روی پستت ولی زیادی شرح حالم بود -
نوشتهشده در ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۱۹:۱۰ آخرین ویرایش توسط Masoumeh.sh انجام شده
بعضی اوقات ی نفر پیشم حرف میزنه
صداشو میشنوم تکون خوردن لباشم میبینم ولی نمیفهمم چی میگ یعنی اینگار کلمه های نامفهوم میگ در صورتی ک طرف داره به زبان فارسی و خیلی عادی حرف میزنه
و دیگ ادم روش نمیشه بگ چی گفتی و مجبوری الکی سرتو تکون بدی
نمیدونم شاید ذهنم بدون اینکه خودم بفهمم میره ی جا دیگ و برا همین نمیفهمم :/// -
نوشتهشده در ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
"اگه خیابانی گزارشگر بازی بود با حضور همزمان گاوی و روبرتو میگفت اینا نسبتی با هم ندارن، یکیشون فامیلیش گاویه و اون یکی کل وجودش.
ابرامز "
-
-
ای کاش فقط یبار فقط یبار دیگه به ۳ماه قبل برگرده
-
ای کاش فقط یبار فقط یبار دیگه به ۳ماه قبل برگرده
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۳:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهایلین حیدرزهی شاید یه روزیم برسه که دوست داریم به امروز برگردیم
قدرشو بدون -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۴:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است.
حرف هایم ، مثل یک تکه چمن روشن بود.
من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد.
و به آنان گفتم : سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز ، زیوری نیست به اندام کلنگ .
در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند.
پی گوهر باشید.
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید.
و من آنان را ، به صدای قدم پیک بشارت دادم
و به نزدیکی روز ، و به افزایش رنگ .
به طنین گل سرخ ، پشت پرچین سخن های درشت.
و به آنان گفتم :
هر که در حافظه چوب ببیند باغی
صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند.
هرکه با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود.
آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند
می گشاید گره پنجره ها را با آه.
زیر بیدی بودیم.
برگی از شاخه بالای سرم چیدم ، گفتم :
چشم را باز کنید ، آیتی بهتر از این می خواهید؟
می شنیدیم که بهم می گفتند:
سحر میداند،سحر!
سر هر کوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند.
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد.
خانه هاشان پر داوودی بود،
چشمشان را بستیم .
دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش.
جیبشان را پر عادت کردیم.
خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم.
|سهراب سپهری|
@mitra-ism-rahmani
@Saghi-Mortazavi
این شعر سهراب هم توی اون دسته از شعراش هست ک باید صبح،وقتی آفتاب تازه اومده بالا،برای خودت بخونیش....
یه عود خوشبو هم توی اتاق روشن کنی...
پنجره هم باز باشه تا نسیم ماه شهریور توی اتاق بپیچه.
بعدش هم یه آهنگ آروم بزاری...
مثلن صدای قربانی...
دیگه خیلی بهشتی میشه -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۴:۱۴ آخرین ویرایش توسط zeinab dehghani انجام شده
دلم باران....
دلم دریا...
دلم لبخندماهی ها...
دلم اغوای تاکستان به لطف مستی انگور....
دلم بوی خوش بابونه می خواهد.....
دلم یک باغ پرنارنج....
دلم آرامش ترد و لطیف صبح شالیزار....
دلم صبحی...
سلامی...
بوسه ای...
عشقی....
نسیمی...
عطرلبخندی....
نوای دلکش تار و کمانچه....
ازمسیری دورتر حتی.....
دلم شعری سراسر دوستت دارم....
دلم دشتی پراز آویشن و بابونه می خواهد...
دلم مهتاب می خواهد که جانم را بپوشاند....
دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد....
دلم تغییر میخواهد.....
دلم تغییر میخواهد.....
نیمایوشیج
@roghayeh-eftekhari همون شعرِ نیما ک اون روز صبح گفته بودمش.. -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۶:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نه دوری که منتظرت باشم
و نه نزدیک که به آغوشت کشم.
نه از آنِ منی که قلبم تسکین گیرد
و نه از تو بی نصیبم که فراموشت کنم!
تو در میان همه چیزی=) -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۶:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این روزگار بد کرده با قلبم
کم بوده از این زندگی سهمم
دلیل می بافم برای عشق
برای چیزی که نمی فهمم
از آدمای شهر بیزارم
چون با یکیشون خاطره دارم
به من نگو با عشق بی رحمی
من زخم دارم تو نمی فهمی -
@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بچه ها از سبحان خبری دارین؟
نمیدونم چرا از وقتی خواب بد دیدم دلشوره گرفتمدریا دریایی احتمالا غزاله خبر داره
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۶:۵۵ آخرین ویرایش توسط دریا دریایی انجام شده@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بچه ها از سبحان خبری دارین؟
نمیدونم چرا از وقتی خواب بد دیدم دلشوره گرفتمدریا دریایی احتمالا غزاله خبر داره
حالش خوبه داره میره تهران
گفت بهت بگم امشب رو اصلا خواب نبین کوثر میخواد بره سفر
@kosar_mottaghi -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط Meows انجام شده
وقتی فکر میکنم نکنه تجربه دوران دبیرستانو از دست بدم، روحم خسته میشه و قلبم رنجور
#کرونا
#مجازی_مدرسه -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام
یه تاپیکی بود خانم مدیر زده بود برای عضویت تو گروه های خصوصی مثل ابریشم و آرش و...
لینکش رو اگه کسی داره برام بفرسته یا اونجام تگم کنید بی زحمت@M-an
@دانش-آموزان-آلاء -
@ermia-mirzakhani
سلاام
فعلآنوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani
سلاام
فعلآعه سلام پریسا خانم خوبین؟ خوشین؟
راستی میگم من بهتون پیشنهاد همکاری دادم؟
اون روز که ترکیب خوبی میشدیم؟ -
سلام
یه تاپیکی بود خانم مدیر زده بود برای عضویت تو گروه های خصوصی مثل ابریشم و آرش و...
لینکش رو اگه کسی داره برام بفرسته یا اونجام تگم کنید بی زحمت@M-an
@دانش-آموزان-آلاءنوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهshayan jafari سلام تگتون کردم
چرا تگ نمیشدین -
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@dr-mahh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani اصن من گل نمیخام نفرس اه اچ ایش..
نخیر بگو خدایا شکرتوای ببخش حواسم نبود
بیا گل به وجودت
گل رز قرمز مثلا -
shayan jafari سلام تگتون کردم
چرا تگ نمیشدیننوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهatena abolhasani خیلی ممنون
-
atena abolhasani خیلی ممنون
نوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهshayan jafari خواهش میکنم
-
@ermia-mirzakhani بلع مثه چی ضایع شدم
ولی خب یدف ای نگران شدم
وقتی اخرین بازدیدت دیدم
همه جام گل زرد فرستادم هوفنوشتهشده در ۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-mahh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani بلع مثه چی ضایع شدم
ولی خب یدف ای نگران شدم
وقتی اخرین بازدیدت دیدم
همه جام گل زرد فرستادم هوفواهاییی گل زرد
این صدفه؟
گل زردددد
زیبا بود
نه ضایع چرا
مرسی بابت نگرانیت
گل زردو خیلی خوب اومدی