داشته هامون

[IIAII]

amirreza elahi 0 در خانواده گفته است:

در اتاق رو قفل کن .

موافقم ولی وقتی در بزنن چی؟ اونوقت باید باز کنم و به حرفاشون گوش کنم

[Ansel]

@m-sina سلام
ببین من خودم چند وقت پیش یه تاپیکی تقریبا شبیه همین مشکل شما زده بودم که بعضی از بچه(دستشون درد نکنه)اومدن و راهنمایی کردن منو
به نظر من باید بتونی مشکلتو حل کنی و اولین قدم برای حل مشکلت داشتن ارامش (نه اینکه به فکر خودکشی باشی‍️)
نمیدونم چقدر اعتقاد داری ولی من با نماز اول وقت و حرف زدن با خدا (این حرف زدنه جدا از نماز خوندن ها)اروم میشم
وقتی هم که اروم شدی بشین منطقی با خودت فکر کن ببین کجا کم کاری کردی یا چیکار کردی که مادرت فکر میکنه تو درس نمیخونی
مسلما مادرت هم به نظرم کار درستی نمیکنه که میاد اونطوری بهت راجع به درس خوندن تذکر میده
ولی خب مادره و دلش میخواد بچش بهترین نتیجه رو بگیره
راه حلش وپیدا کن با آرامش تصمیم بگیر
و مشکلت حل کن
و یه جوری درس بخون که هر وقت مادرت اومد در اتاقت باز کرد با افتخار و خیال راحت نگات کنه

[IIAII]

Amirreza Vafaei Moghadam در خانواده گفته است:

@m-sina سلام، وقتت بخیر
ببین اگ حرفاش، حرفای واقع بینانه‌ای هستش، سعی کن ایراداتی ک دربارت میگه رو اصلاح کنی...

می‌تونید برای حل مشکلات یک الی دو جلسه ای پیش یک روانشناس (نه مشاور تحصیلی) خوب هم مراجعه کنید تا تایمتون هدر نره و کمکتون کنه زودتر همگی باهمدیگه کنار بیاید

من حق میدم که مادرم بیاد و نگران باشه. برای همینم میشینم براش توضیح میدم اونم اولش قانع میشه ولی چند دقیقه که میگذره انگار هیچی از حرفامو نفهمیده و دوباره سرکوب هاش شروع میشه!

برای مشاور موافقم

[IIAII]

Amirreza Vafaei Moghadam در خانواده گفته است:

حسین مسلمی
آهنگ گوش دادن باعث پرش فکری توی همه آدم ها میشع و برای تایم استراحت اکیدا کار اشتباهیه

آره بنظر منم راه حل این مشکل نمیتونه باشه
چون من امروز هر کاری که بگید کردم
فیلم دیدم
نقاشی کشیدم
تا الان درس نخوندم

اما هیچ کدوم حالمو بهتر نکرد. راستی یه چیزو امتحان نکردم!
بیرون رفتن! ایندفه وقتی حالمو خراب کرد، میرم توی پارک کنار خونمون ببینم حالم بهتر میشه یانه
نتایجشو اینجا میگذارم

[IIAII]

ساجده نیکویی در خانواده گفته است:

حرف هاشون برات مهم نباشه یا یه بار بشین با مامانت صحبت کن بهشون بگو بگذارید

به خدا قسم بار ها ساعت ها براشون گفتم
بابام از همون اول فهمید چی میگم ولی مادرم اصلا از این رفتارش کم نکرده

[IIAII]

Yazdan Gonabadi در خانواده گفته است:

@m-sina بهترین کار اینه که توجه نکنید میدونم سخته ولی باید بهش فکر نکنید
این خوبه که مادر من بعضی اوقات میگه
تو زندکی به هیچ جا نمیرسی
یعنی مادر شما کنکور رو میگن مادر من کلا میگه زندگی ت هیچی
ولی خب از سر دشمنی نمیگن که از سر دلسوزی هستش و اینکه کاری کنن به خاطر فشار اونا بیشتر بخونبم
به هر حال توجه نکنید ...

یعنی وقتی اینو میشنوی حالت بد نمیشه؟ به خودت چی میگی که ازکنارش میگذری؟
آخه یه غریبه که اینو نگفته! نزدیک ترین و عزیز ترین کس اینو بهت گفته!

[fatemeh8181]

@m-sina سیلام
اول بگم که شما باید این فکرو بکنید که شما تنها کسی نیستید که از مادرتون این حرفارو میشنوید دوم تنها کسی هم نیستید که وابسته مادرتونید راستشو بخواید
بیشتر مادرا نگران اینده بچشونن
مشکل ن از شماست ن از مادرتون
شما هردو به مسیله با نگاه متفاوت نگاه میکنید
مثل اینه که هر دو به عدد 9 لاتین نگاه کنید یکی اون رو شش میبینه یکی 9
هردو از زاویه دیدی که درحال نگاه کردنید درست میگید و حق با شماست
و
و
و
خودکشی که مخالف بدجورم شما با خودکشی کاری میکنید که مادرتون با اون همه زحمت له بشه
دوم اینکه با اصل کار مشکل دارم 4تا انتقاد درسی اگه شمارو به این فکر بندازه در اینده مسایل بزرگتری در زندگی هست
اگه شما اینقدر راحت ب این فکر پناه ببری خیلی رک بهت بگم برادر من باید قید ایندتو بزنی
شما پزشکم بشی کلی مشکل قرارع پیش روت باشه
قرار نیس رو یه جاده صاف همیشه بری کع
جاده که دست انداز نداشته باشه ادم خوابش میگیره
همیشه دست اندازای زندگی بد نیستن
با حرفای مادرت کنار بیا
تمرکز کن و ادامه بده
و
و
و یه نکته به همه کسایی ک میخون
اگه از این دست مشکلات و افسردگی و پایین بودن عزت نفس وبی ارزشی وهزارتا چیز دیگه از این مدل دارید پیشنهاد میکنم پیج علی میرصادقی رو نگاه کنید بسیار مفیده و خیلی از مسایل حل کرده
ali_mirsadeghi
خودم شخصا خیلی از این دست مشکلات رو حل کردم پیج روانشناسی و مشاوره زیاد داشتم ولی انقدر تاثیر گزار و واقع بینانه نبودن

موفق باشید.

[Yegane Dehqan]

@m-sina عجب
والا اینچیزایی بود که به ذهنم رسید و بهت گفتم .
یا اینکه جلوشون زیاد از گوشی استتفاده نکن و هر موقع اومرن پیشت مشغول درس خوندن باش و تلاش کن .

به هر حال خوبی تو رو میخوان .
نمیدونم دیگه چی بگم فقط بگم که ان شاءالله حل شه مشکلت رفیق

[IIAII]

Yegane Dehqan در خانواده گفته است:

@m-sina عجب
والا اینچیزایی بود که به ذهنم رسید و بهت گفتم .
یا اینکه جلوشون زیاد از گوشی استتفاده نکن و هر موقع اومرن پیشت مشغول درس خوندن باش و تلاش کن .

به هر حال خوبی تو رو میخوان .
نمیدونم دیگه چی بگم فقط بگم که ان شاءالله حل شه مشکلت رفیق

ممنون ولی مادرم گیر به این میده که چرا فیزیک نخوندی بجاش ریاضی خوندی و... میده نه اینکه گوشی دستمه یا نه

[Yegane Dehqan]

@m-sina بگو خب فردا که کنکور نیسسست!
برای همه درس ها وقت میزارم نگران نباش .
بگو که ان شاءالله ۱۴۰۱ من به هدفم میرسم و خدا بهخواد همنجوری هم میشه .

[IIAII]

fatemeh8181 خیلی ممنونم. بله در آینده مشکلات بیشتری هست ولی من آماده ی مواجه شدن با این مشکلاتو ندارم
نمیدونم چطوری مدیریت بحران کنم. درواقع نمیتونم نه اینکه ندونم

[IIAII]

Yegane Dehqan در خانواده گفته است:

@m-sina بگو خب فردا که کنکور نیسسست!
برای همه درس ها وقت میزارم نگران نباش .
بگو که ان شاءالله ۱۴۰۱ من به هدفم میرسم و خدا بهخواد همنجوری هم میشه .

همین کارم کردم. اونم 3 تا جمله ی بالارو بهم گفت و رفت

[ارمیتا عبدالعظیمزاده]

@m-sina
به قول بابام (رتبه ۱۳۰ کنکور تجربی سال ۹۳) اگر لباسات موقع درس خوندن حواستو پرت میکنه لخت درس بخون!
به شوخی نگیرین جدی میگه و به نظرم کاملا حق میگه
راستش من عاشق المپیاد بودم ولی خب المپیاد ادمای خاص می خواد هر بار پدرم اینو بهم میگفت انقدر گریه میکردم که گلودرد میگرفتم! بالاخره عاشق المپیاد بودم خب!
ولی یه روز به خودم رجوع کردم و دیدم من آزمونایی که برای المپیاده رو خیلی خوب نمیزنم ولی آزمون آزمایشی های کنکورو بالای ۸۰!
تصمیم گرفتم بیخیال المپیاد بشمو بچسبم به کنکور الانم سال دهمم و از درسم راضیم
خلاصه که به حرف مادر پدرتون گوش کنید بدتونو نمیخوان من خودم همیشه به حرفای پدر و مادرم جبهه می گرفتم و عصبی میشدم ولی بالاخره به خودشناسی رسیدم و سعی کردم با خودم روراست باشم
راستی خودکشی هم کار آدمای ضعیفه""
موفق باشی دوست من♡

[Yegane Dehqan]

@m-sina یا حل کن موضوع رو به یه روش خیلی خوب یا اهمیت نده .
ولی باید موضوع رو حل کنی .
نمیدونم دیگه چی بگم

[IIAII]

ارمیتا عبدالعظیمزاده یه سوال! بابات چطوری سال 93 کنکور داده و تو الان دهمی؟!
مگراینکه مثلا لیسانس داشته و بعد دوباره کنکور داده

[IIAII]

Yegane Dehqan در خانواده گفته است:

@m-sina یا حل کن موضوع رو به یه روش خیلی خوب یا اهمیت نده .
ولی باید موضوع رو حل کنی .
نمیدونم دیگه چی بگم

مرسی

[ارمیتا عبدالعظیمزاده]

@m-sina دقیقا پدرم فوق لیسانس بیهوشی داشتن ولی خب عاشق دندان پزشکی بودن و بخاطر علاقه‌شون دوباره کنکور دادن

[ATY]

@m-sina
سلام
میفهمم و تا حدودی درکتون میکنم بیشتر مادرا اصولا از این تکنیک استفاده میکنن که به بچشون میگن تو هیچی نمیشی تا به خودشون بیان و برای اینکه ثابت کنن سخت در اشتباهه مادرشون تلاش میکنن
که این تکنیک رو خیلیا جواب میده و رو خیلیا نه و بدتر باعث تضعیف روحیه میشه
شما چند روز هرچی قوا داری بزار و با وجود حرفای مادرتون کلا درس بخوانید مادرتون وقتی تلاش هاتونو ببینه صد درصد این ماجرا که هیچی نمیشی خاتمه پیدا میکنه و دیگه روحیه شما تضعیف نمیشه و متونید عالی ادامه بدید
یا سعی کنید به همراه پدرتون منطقی با مادرتون صحبت کنید که این روش بدتر روحیه منو تخریب میکنه
و در آخر اگر موق نشدید قانع کنید به روانشناس مراجعه کنید

[fatemeh8181]

@m-sina شما نمیتونی بگی من اماده نیستم دنیا که نمیگه اوکی اماده نیسی من صبر میکنم تا اماده بشی
باهیچکس شوخی نداره
اگه شما فقط س روز متوالی اینو شنیدی بنده هروز میشنوم
همین دیشب بابام گفت
من به تو اصلا اعتماد ندارم بخاطر همین هم تو هیچی نمیشی
یا مادرم هر روز میگه تو اگه یه چیزی شدی من اسممو عوض میکنم
قضاوت غریبه ها کمتر ادمو میسوزونه تا خانواده ولی
خب قبلا روم خیلی تاثیر میزاشت و نتیجع کنکور امسالم قربانی گوش کردن به این حرفا شد
اشک و گریه مداوم که اینا چرا اینطوری میکنن با من
و هزارتا دلیل دیگه
اما امسال یه فرق بزرگ کردم باهاشون راه اومدم با اینکه الان سرکوب قبول نشدن هم اضافه شده ولی من از رفتارم از فکرم راضیم
چون نمیخوام دوباره تگرار بشه
شما خودت میتونی بزرگ ترین تغیرات رو روی خودت ایجاد کنی
راستش راه حل نداره
فرار کردن ب پارک بغل خونه
گوش دادن موسیقی برای نشنیدن
و هزار نوع فرار
فقط وقتتومیگیره و اونارو تشدید میکنه
چارش کنار اومدنه
یه چیزی میگم شاید کمکت کنه
وقتی مادرت میاد و شروع میکنه
حرفاشو خوبب گوش کن همین که رفت یه برگه سفید بزار کنار دستت و اونارو بنویس و بگو مثلا ساعت 10شب ب حرفای مادرمفکر میکنم
بعد دوباره شروع کن ب خوندن
این روش باعث تمکزم میشه
بجز حرفای مادرت اگه چیزی هم باعث از بین رفتن تمرکزت میشه بنیس و ساعت ده انارو بخون و تفکیک کن
اینطوری هم کنار میای هم وقتت نمیره

[سارا M 0]

سلام
حرفی ک میخوام بزنم بر اساس فکر و فلان و بهمان نیست یا بهتره اینجور بگم ک نیومدم بگم از نظرِ من!
اومدم ی تجربه‌ بگم همین..
بهترین کار اینه ک شما وقتی میبینی با منطقی صحبت کردن متاسفانه مادرتون باز هم حرفای خودش رو تکرار میکنه....بهتره دیگه بیخیال باشید، اهمیت ندید، اصلا سکوت کنید در برابر حرفای مادرتون، یک بار بگید ک حرفاشون رو توجه میکنید و برای اینکه تمرکز داشته باشید دیگه تکرار نکنه! همین!! اگر نشد دیگه کلا بیخیال حرفای ایشون! شما نگاه و فکرت به کتاب باشه مادرتون هم قطعا دیگه بیخیال میشه وقتی میبینه شما اهمیت نمی‌دید و سرتون تو کتابه.... صحبت با مشاور هم گزینه خوبیه ک با مادرتون صحبت کنه...البته اگه زیادی کش پیدا کرد این قضیه حتی در صورت اهمیت ندادنِ شما...
ببینید من از خودم در نمیارم این حرفو..! الان شاید خیلیا ک پست من رو میخونن بگن این دلش خوشه و خانوادش تا حالا تحت تنش قرارش ندادن، اومده گفته بیخیال!
اتفاقا اگه بخوام منم مشکلات خودم رو توی این پست ردیف کنم تا فردا طول میکشه! منم قطعاااا بوده موقع هایی که خانوادم از روی محبت با من صحبت کردن در حالی ک صحبتشون برای من سرشار از محبت نبود...سرشار از استرس بود! بوده روزهایی ک اینقدر ری اکشن نشون دادم...اینقد هی گفتم اینطور و اونطوری و فلان و...
دیدم عه اینجوری فقط به خودم استرس وارد کردم و اعصابم خورد شد...وقتم هم هدر رفت!
نه تنها مادرتون...بلکه در همه جنبه های زندگیتون گاهی اهمیت ندادن بهترین چیزه! نه برای طرف! بلکه به خاطر آرامش و اعصاب خودتون.
خلاصه این چیزی بود ک من توی زندگی بهش رسیدم...واسم اصلا مهم نیست ک بقیه بهش عمل کنند یا ن...فقط اومدم به عنوان ی تجربه‌ گفتمش، همین....وگرنه گاهی آدم تا خودش به چیزی نرسه ممکنه درک حرفای من براش سخت باشه.
موفق باشید:))