گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
چگونه انتقاد کنیم و نتیجه بگیریم؟
برای اینکه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودی کنیم باید به یک پرسش کلیدی پاسخ دهیم:
اطلاعاتی که می خواهیم به طرف مقابل بدهیم چگونه بیان کنیم که طوری آن را بپذیرد که هم از آن سود ببرد و هم به بهبود روابطمان کمک کند؟
این پرسش مرکز ثقل مساله را از عیب جویی به حل مشکل تغییر می دهد و بر سه کیفیت ضروری انتقاد مثبت و سازنده تاکید می کند:- انتقاد کننده را وادار می کند که به انگیزه هایی که برای طرح انتقاد دارد، با تیزبینی و دقت بیشتری بنگرد.
- بر امکاناتی که برای تغییر و اصلاح رفتار وجود دارد، تاکید می کند.
- طرفین انتقاد را نسبت به موضوع انتقاد متعهد می کند یعنی براین نکته تاکید دارد که هردو طرف در مورد بهبود رفتار مورد نظر مسئولیت دارند.
منظور این است که اگر انتقاد کننده و انتقاد شونده می خواهند به هدف انتقاد سازنده که تغییر رفتار خاصی است دست یابند، باید با یکدیگر همکاری کنند.
برگرفته از کتاب «هیچکس کامل نیست»
به قلم دکتر هندری وایزینگر
-
روزانه حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم.
ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد.
سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و مذهب.برگرفته از کتاب «چهار میثاق»
دون میگوئل روئیز
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
به زعم ما هنرِ نخواندن اهمیت زیادی دارد! یعنی نباید صرفاً به این دلیل که در حال حاضر فلان کتاب توجه اکثریتِ عامه را به خود جلب کرده به مطالعهی آن پرداخت. تألیفاتی چون جزوههای سیاسی و مذهبی و رُمانها و شعر و امثال آن که به یکباره سر و صدایی به راه میاندازند و شاید در اولین سال انتشار به چاپ چندم هم برسند. به خاطر داشته باشید: «آن که برای ابلهان مینویسد همواره مخاطبِ بسیار مییابد.» تنها مدتی محدود و معین را به مطالعه اختصاص بدهید، آن هم مطالعهی اذهانِ بزرگ... عوام فقط دوست دارند آنچه را که چاپِ زیبایی دارد بخوانند و دری وری هایِ لوس و احمقانهی کلهپوکهایِ بابِ روز را مطبوعتر و خوشتر از افکارِ اذهانِ بزرگ مییابند.
برگرفته از کتاب "جهان و تأملات فیلسوف"
به قلم #آرتور_شوپنهاور
-
ما از يك جهان به جهانی ديگر
شبيه به آن سفر كرديم.
فراموش كرديم كه از كجا آمدهايم.
اهميتی نداديم كه به كجا خواهيم رفت. در لحظه زيستيم.فكر می كنی پيش از آن كه
برای نخستين بار به اين انديشه
كه به جز زيستن، خوردن و جنگيدن
و يا قدرت يافتن در فوج،
هدف والاتری هم وجود دارد برسيم،
چند بار بايستی زندگی كرده باشيم؟يك هزار زندگی، ده هزار، و آنگاه يكصد زندگی ديگر تا آن كه فرا گيريم
چيزی به نام كمال وجود دارد،و از نو يكصد زندگی ديگر تا اين كه درباره هدف زندگیمان كه رسيدن به آن كمال و نشان دادن آن است صاحب انديشه شويم.
همان قانون اكنون بر ما حاكم است.
البته جهان بعدی را از آنچه كه در جهان حاضر آموختهايم انتخاب میكنيم.
اگر چيزی نياموزيم جهان بعدی نيز
مانند زندگی فعلی مان خواهد بود.
همان محدوديتهای مشابه و دشواریهايی كه بايد بر آن غلبه كرد...!جاناتان مرغ دریایی #ریچارد_باخ
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
اگر من انتخاب بین عدالت و آزادی، اختیار داشته باشم، من آزادی را انتخاب می کنم.
چرا که در یک جامعه آزادِ غیر عادلانه، من آزادی دفاع از عدالت را دارم،
ولی در یک جامعه که به نام عدالت، آزادی مرا گرفته باشند، اگر عدالت محقق نشود، من آزادیِ اعتراض را هم ندارم.برگرفته از کتاب "جامعه باز و دشمنان آن"
اثر "کارل پوپر"
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
نصف اشتباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم، احساس میکنیم و وقتی که باید احساس کنیم، فکر میکنیم!
برگرفته از کتاب "به آواز باد گوش بسپار"
اثر #هاروکی_موراکامی
-
این پست پاک شده!
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
متاسفانه فرهنگ ارتباطی رایج بین ما ایرانی ها غالبا فرهنگ شفاهی است. علاقه ای به رد و بدل کردن یک صفحه کاغذ نداریم که بعدا اگر خواستیم به آن مراجعه کنیم و ببینیم چه گفته ایم.
این ننوشتن، باعث میشود سوای بحث مسئولیت نپذیری، حتی مسائل شخصی خودمان را هم که مثلا فردا باید چه کار هایی بکنیم و کجاها برویم، حتی این را هم عادت نکنیم که شبی دو دقیقه روی یک تکه کاغذ آن هم برای خودمان، بنویسیم. این فرهنگ شفاهی، مستقیما ازهمان مسئولیت نپذیرفتن ما نشات گرفته.
وقتی مسئولیت آنچه را که به عهده داری نپذیرفتی، آن وقت طبیعی است که آن را باید جای دیگر جبران کنی و این مسئولیت را به جای خودت هم که شده، از کس دیگری بخواهی. توقعت را از دولتت و حکومتت زیاد کنی.برگرفته ازکتاب«جامعه شناسی خودمانی»
اثر حسن نراقی
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
در میان انواع هنرهایی که تاکنون شناخته شده است، هنر سخن گفتن به گونه ای که نقص در آن وجود نداشته باشد، از هر هنر دیگر برتر و بالاتر است؛ ولی به حکم اینکه سخن گفتن بدون گوش فرا دادن تحقق پذیر نمی گردد، می توان گفت که هنر گوش دادن، برترین هنرها به شمار می آید.
کسی که از توانایی و تحمل گوش دادن به غیر خود بی نصیب است، از قدرت نقدپذیری و انتقاد کردن نیز محروم خواهد بود و البته کسی که با مسئله نقد و انتقاد سروکار ندارد، راه رسیدن به حقیقت نیز به روی او مسدود خواهد بود.برگرفته از کتاب «کیمیای عشق»
اثر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
انسانی که شخصیت متعادل و نرمی دارد، می تواند در شرایط محقرانه نیز خشنود باشد، در حالی که کسی که شخصیتی آزمند، حسود و شریر دارد، با ثروت فراوان نیز خشنود نیست. اما به خصوص آن کس که مدام از لذت شخصیت فوق العاده و ذهن برجسته ای برخوردار است، بیشتر لذت هایی را که عموم مردم در پی آن اند، نه تنها زاید بلکه فقط مزاحم و آزار دهنده می یابد. از این رو سقراط هنگامی که چشمش به اشیاء تجملی افتاد که برای فروش چیده بودند گفت: چه فراوان است، آنچه بدان نیازی ندارم.
برگرفته از کتاب #در_باب_حکمت_زندگی
اثر #آرتور_شوپنهاور
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
... من رمز خوشبخی واقعی را یافته ام. باید حال را دریابی، نه اینکه همیشه افسوس گذشته را بخوری و فکر آینده باشی. باید قدر لحظاتی را که در اختیار داری بدانی. مثل کشاورزی: آدم، هم می تواند در یک زمین پهناور بذر بپاشد، هم می تواند کشاورزی خود را به یک قطعه زمین کوچک محدود کند و از همان قطعه ی کوچک نهایت استفاده را ببرد. من هم میخواهم کشت و کارم را به یک قطعه ی زمین کوچک محدود کنم. میخواهم از لحظه لحظه ی عمرم لذت ببرم و بدانم که دارم لذت می برم.
برگرفته از کتاب «بابا لنگ دراز»
اثر جین وبستر
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
اگر قصد تو خودنمایی برای آدم های سطح بالاست، آن را فراموش کن. آن ها در هر صورت تو را تحقیر خواهند کرد و اگر برای آدم های سطح پایین است، باز هم فراموش اش کن. آن ها فقط به تو غبطه خواهند خورد. موقعیت اجتماعی، تو را به جایی نمی رساند. فقط داشتن قلبی مهربان به تو اجازه می دهد که در موقعیتی برابر میان همه آدم ها جایی به دست آوری.
برگرفته از کتاب «سه شنبه ها با موری»
اثر «میچ آلبوم»
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
اولین قدم برای یاد گرفتن شنا، نترسیدن از آب و رها شدن است.
مربی همیشه می گوید: "بپر، خودتو رها کن، زیر آب چشماتو باز کن، بعد خودت آروم آروم برمی گردی به سطح آب".
شرط اول، همان دست و پا نزدن است.
گاهی باید واقعا بیخیال شد و رفت گوشهای نشست. باید بیخیالِ دست و پا زدن شد.
گاهی باید بگذاریم زندگی کارش را بکند.
شاید بعدش آرام آرام برگشتیم به سطح آب ... به زندگی ... بی خفگی.برگرفته از نمایشنامه "اتوبوسی بنام هوس"
اثر "تنسی ولیامز"
-
شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
هرچه بیشتر نسبت به ادراک مفاهیم واقعی دانشمند ، بی علاقگی نشان میدهیم ، او ما را در برابر بنای خیره کننده تری از معرفت قرار میدهد.
#برتراند_راسل
#جهان_بینی_علمی
-
شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
آنچه مهم است این است که تاب بیاوریم
و صبر کنیم
تا به چشم خود ببینیم
که استعداد بی همتای انسان در اوج
تلاش و کوشش،
چگونه یک پایان غم انگیز را
به پیروزی عظیم
و یک وضعیت بحرانی را
به فتحی پیروزمندانه بدل می کند.#ویکتور_فرانکل
#انسان_در_جستجوی_معنا
-
شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
چیزی که به آن فکر می کنید،
همان چیزی است که
احساس می کنید و
چیزی که احساس می کنید،
همان چیزی است که
جذب می کنید...راز
️ راندا برن
-
شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
دو نوع جهل داریم:
جهل عاميانه كه پيش از تحصيل دانش وجود دارد و جهل عالمانه كه بعد از كسب دانش گريبانگير انسان مى شود.
اولى مربوط به كسانى است كه اصلا بى سوادند و كتاب نمى خوانند.
دومى جهل كسانى است كه كتاب هاى فراوانى را بد خوانده اند.
اينها به قول الكساندر پوپ «آدم هاى بى هوش و فاقد بينشى هستند كه مغزهاى آنها از كتاب هايى كه بدخوانده اند انباشته شده است».چگونه کتاب بخوانیم
️مارتيمر جى دلر
-
شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
پس از مرگ مادرم، من فهرستی فراهم کردم از وقت هایی که مادرم حمایتم کرد و وقت هایی که من از مادرم پشتیبانی نکردم. غم انگیز بود. هیچ توازنی وجود نداشت.
فقط يك روز بيشتر
️میچ آلبوم
-
شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
من می گویم جای مردم در نوشته های تو خالی است، انسان ها هستند که مهم هستند، انسانیت مهم است نه یک شخص خاص. شاهکارهای بزرگ را بخوان، يک فکر بزرگ، يک فلسفه مردمی پشت کارهایشان هست. نویسندگان بزرگ وقتی به اوج خلاقیت خود رسیده اند که در کنار مردم بوده اند.
ترلان
️فریبا وفی
-
شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست . انسان ها می گویند که اگر خوش شانس باشی بهتر است . اما من ترجیح می دهم که هوشیار باشم .چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید از دستش نخواهم داد ...
برگرفته از کتاب «پیرمرد و دریا»
نوشته ارنست همینگوی