هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Yegane Dehqan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Yegane Dehqan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره انقدر خوشحال میشم یه دانشجوی آلایی میبینم
🥲
دانشجوی آلایی هم خووووشحاله از دیدنت جیگر
وووششش
دانشجوی چههه رشته ای هستییییی ؟دانشجو نیستم تموم کردم گلی
مامایی خوندمنوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبهاره ععع به به
عکستُ دیدم حدس زدمااا
هم خودت هم رشتت عالی هستین
کلی نی نی میبینی🥺
-
fatemeh8181
به اینکه با آدمی ککه بلدنیستن آداب اجتماعی داشته باشن یا نحوه درست صحبت کردن رو بلد باشن...
و...
صحبت میکنی🥲
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAmirreza Vafaei Moghadam سلام آقای مقدم قسم خوردم که دیگه دخالتی نکنم ولی من اون روزم بهتون گفتم شما اشتباهتون قبول کردید اصلاحش کردید حداقل به قول فاطمه من بدی ازشما ندیدم نیازیم نیست بابت چیزی که ازش درس گرفتین اینقدر درگیر بشین بیخیالش هرکس حق نداره نظرشو بگه وماام حق داریم اگه درست بود درس بگیرم اگه اشتباه بود بی اعتنا باشیم
بیخیالش واقعا من ندیدم تودلی برای یکی این اتفاق نیوفته چیز عادیه
شماام سعی کنید مواقع که ناراحت شدین از دست کسی یا اصلا جواب ندین که حالا خدایی نکرده سوتفاهمی پیش نیاد یا کلا نت خاموش کنید و...
خیلی راحت الانم گذشته شد یه تجربه بهش فکرکنید ولی زیاد نه -
میدونی چیه تودلی
این یه هفته بدجور دلم گرفت میدونی چرا
چون مثل قبلا وقتی بغضم میگرفت ویسایی که گوش میدادمم نبودن
حتی عکسام نبودن
میدونی تودلی
کاش یه مدت نبودن ولی ولی
من مجبور شدم واسه همیشه اوناروپاک کنم
حالا دارم دق میکنم
حالا دیگه حالم دست خودم نیست
حالا دیگه نمیدونم تنهایی که مث بختک افتاده بجونمو تحمل کنم
نمیدونم دیگه با کدوم حرفا با کدوم صدا
دلمو خوش کنم به این زندگی کوفتی
تودلی نمیدونم
ولی سخترین کار بعد تحمل و صبر این وضعیت پاک کردن اونا بود
یجرویی رو زخمم نمک پاشید
حالا چکار کنم اخه
هیچی
#تودلی
#.........نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۲ آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شدهfatemeh8181 فاطمه اگه آجیتم همیشه گوش دارم واسه شنیدن آغوش برای آروم کردنت هروقت ببین تاکید میکنم هروقت که دلت خواست بیا پیشم اگه آروم میشی من همیشه درخدمتم
قرارمون این بوداز هرچی اذیتمون میکنه بهم بگیم نه؟
فقط من سرش موندم؟ -
@roghayeh-eftekhari
اجی حال ندارم ببخشید منتظرت بودم نیومدی
شبت خوش عزیز دلم
بازم ببخشیدنوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 معذرت میخوام همیشه دیر میرسم بهت
نمیدونم کی میایی ولی من منتظرتم مثل همیشه -
arthur morgan سلام خوبین گفتم میرم شب میام
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari سلام رقیه خانم گل چطور هستید خوب هستید؟چه خبر؟
-
amirh_hmyf
یکینوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amir-bernousi هعی :)))
بهتری داداش؟ -
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
قفلی که رو مورچه خلسه زدم از اون قفلیای سنگینه
-
@roghayeh-eftekhari سلام رقیه خانم گل چطور هستید خوب هستید؟چه خبر؟
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan الحمدالله الان در حال حاضر نگران فاطمهام
سلامتی بعد کلی خوندن فهمیدم صبح تعطیله
شما چه خبر؟
-
arthur morgan الحمدالله الان در حال حاضر نگران فاطمهام
سلامتی بعد کلی خوندن فهمیدم صبح تعطیله
شما چه خبر؟
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari منم خوبم خداروشکر براشون اتفاقی افتاده؟امشب داشتیم باهم حرف میزدیم خیلی خوب بود
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره البته این انیمه هایی ک شب امتحان می بینم یعنی اون درسو توو طول ترم خوندما
خب تو بچه درس خونی فرق داری با من
من هییییچوقت نتونستم درس خون باشم و این واقعا بده کلا نمیتونم رو یه کتاب بند شم .... تو تمام زندگیم انقدر که وقت واسه پیچوندن و نخوندن گذاشتم رو هیچی وقت نذاشتموای من ادای درس خوندنو انقدر خوب درمیارم که نگو
یاد مامانم افتادممم
اخی
به جایی رسیده بود میگفت تورو خدا اصلا کتاب دستت نگیر میدونم دروغه عذابم میدیکتاب بگیری دستت آتیششون میزنم
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبهاره ولی بهاره به خودت امیدوار باش رفتیم پرسه بعد یکی از فامیلا اومد جلوی اون خانواده فوت شده برداشت خدا بیامرزتتون عمرتون بقای زندگی بقیه ان شاءالله غم آخرمون باشه
و اینقدر جدی اینارو بیان کرد که اصلا دهن هممون باز مونده بود -
@roghayeh-eftekhari منم خوبم خداروشکر براشون اتفاقی افتاده؟امشب داشتیم باهم حرف میزدیم خیلی خوب بود
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan نه اتفاقی براش نیوفتاده همینجوری دلم شوره میزنه نمیدونم چرا
️ آره خوندم چتاتون
-
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بهاره
ولی ما استادامون یه جوری مورو از ماست می کشن بیرون که همه بیوفتن
هر افتاده ی شهریه پرداز ۲۰ میلیون به نفع دانشگاست
️
اوه چه زیاد
-
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هووف نمیشه بحث نکنید؟
بابا جواب ندین اعصابتون خیلی آرومتره -
arthur morgan نه اتفاقی براش نیوفتاده همینجوری دلم شوره میزنه نمیدونم چرا
️ آره خوندم چتاتون
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari نگران نباشید برید بیرون ورزش کنید تا افکار پلید از ذهنتون بره بیرون
-
@roghayeh-eftekhari نگران نباشید برید بیرون ورزش کنید تا افکار پلید از ذهنتون بره بیرون
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan نصف شب یخ میزنم که
-
arthur morgan نصف شب یخ میزنم که
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari رو خودتون الکل بریزت یخاتون اب میشه
-
@roghayeh-eftekhari رو خودتون الکل بریزت یخاتون اب میشه
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهarthur morgan اونموقع چیزی از خودم نمیمونه
-
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
fatemeh8181 در خــــــــــودنویس گفته است:
#ولادت
کمی به سحر مانده رویایی به سراغم امد. در ناکجا ابادی سر گردان بودم
مِه غلیظی دیدم را مشکل می ساخت.
نمی توانستم قدم از قدمی بردارم ترس و اظطراب در تک تک سلول هایم سر زده به میهمانی امده بودند.
طلوع صدایی گرم و صمیمی باعث شد یخ افکارم ذوب شود.
به دنبال صاحب صدا سرچرخاندم که چشمانم به بوته گلی افتاد که گلهایش مهربانی را فریاد میزدند.
دستم را برای نوازش گلبرگ هایش بردم اما بی خبر از آن همه ظرافت
تعدادی از گلبرگ هایش بر روی زمین سرد جا خوش کردند.
تا آمدم زبانم را بچرخانم وطلب بخشش کنم با صدای گرمش به سکوتی عجیب دعوت شدم.
درصدایش لطافت همچون موج های ارام گرفته در ساحل بود.
پیغامی برایم از میلاد کسی داشت.
فردی که تا آن زمان برایم نا اشنا بود.
او از قدم نهادن فردی به دنیا مرا باخبر ساخت که مهربانیش زبان زد خاص و عام است.
کسی که با امین بودنش دشمنانش را هم به تعریف و تمجید از خود وا میدارد .
کسی که بشارت دهنده ی یگانگی هستی بخش بوده است.
هنگامی که فارغ از عالم رویا شدم.
باخودزیرلب زمزمه کردم:
درود خداوندبرتو باد آنگاه که قدم برجهانی نهادی که در باتلاق تاریکی و ظلمت فرورفته بود.
وانگاه که با کلام بشارت دهنده به حق وسوگند به واحدیت خالق هستی نجات دهنده ی بشریت شدی....ولادت حضرت محمد بر شما مبارک!
عالییییییی بود
بر توهم همچنین
میلاد آقامون مبارک باشه -
@roghayeh-eftekhari رو خودتون الکل بریزت یخاتون اب میشه
نوشتهشده در ۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شدهarthur morgan راستی میلاد آقامون حضرت محمد (ص) مبارک باشه