هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Error
-
آسِمان آبی
ندارم
هیسنوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده_F_SSU_
اِ -
حبه انگور_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_ فک کنم تا الان خورده شده باشن دیگه
خدا رحمتشون کنه
به بازمانده هاهم صبرعنایت فرمایدنوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده_F_SSU_ ولی آخر قصش اینجوری نبودا
-
_F_SSU_
اِنوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهآسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_
اِاصلا به افتخار من اینطور کردن
بس که مردمی هستم -
_F_SSU_ ولی آخر قصش اینجوری نبودا
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_
اِاصلا به افتخار من اینطور کردن
بس که مردمی هستمنوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده_F_SSU_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_
اِاصلا به افتخار من اینطور کردن
بس که مردمی هستمن بابا خیلی وقته
منم تا چند وقت پیش دسترسی نداشتم -
_F_SSU_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_
اِاصلا به افتخار من اینطور کردن
بس که مردمی هستمن بابا خیلی وقته
منم تا چند وقت پیش دسترسی نداشتمنوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهآسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_
اِاصلا به افتخار من اینطور کردن
بس که مردمی هستمن بابا خیلی وقته
منم تا چند وقت پیش دسترسی نداشتممهم تویی که جای دیگه در خدمتیم
اینجا کسی دیگه ای نیست
بقیه دوستان همه سفر کردن رفتن -
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا...
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو دنیای اطراف ما، با کمال احترام عقل اکثر مردم به چشمشونه
خیلیامون میگیم زود قضاوت نکن، فلان نکن، جاج نکن
ولی چه بخوایم چه نخوایم بقیه رو زود قضاوت میکنیم
اینطور بگم
از طرف محیط اطراف، رسانه، شبکه های اجتماعی، جو دوستان اطرافمون، و هزار تا محل دیگه، یه سری کلیشه هایی توی ذهن من و شما شکل گرفته که باعث میشه ماها با اونا افراد رو قیاس کنیم
مثال میزنم، اگه یه رفتگر به یه ادم عادی بگه آشغال نریز، احتمال زیاد حرفش کمتر جدی گرفته میشه تا اینکه یه دکتر متشخص بخواد این حرفو بزنه!!!
یعنی ماها ناخواسته تو ذهنمون حرف اون آقا رو نسبت به یکی دیگه برتری دادیم، با اینکه حرف هردوشون یکی بوده!!
حالا این یه موردشه
بالفرض، ببین برای کسی که مثلا تفکرات دینی داره، چه قدر ممکنه وضعیت سختتر باشه؟ تا بخواد حرفی بزنه بقیه اونو جدی نمیگیرن یا مسخره میکنن
یا اصن فرض کن یه پسر ۱۷-۱۸ ساله توی خیابون سوار یه ماشین لامبورگینی ببینی، نود و نه درصد میان میگن طرف دزده طرف فلانه طرف اینطوره
این یعنی قضاوت نابجا و زود!
حالا توی انجمن، نمودش چجوریه؟؟؟
اینجا ماها از پروفایل ها و گفتارهای هم دیگه،همدیگرو قضاوت میکنیم، نه اینکه من ترس از قضاوت داشته باشم!
ترس من از اینه که دیگه حرفم خریدار نداشته باشه!
ترس اینه که بخوان پشت سرت چیزایی بگن که اشتباهه!و ناحقه! در حالی که من میتونم جوری رفتار کنم که اینطور نباشه!
گرچه بعضی جاها پیش میاد که این چیزا مهم نیست و یه اتفاقی گاها ممکنه بیوفته که اگه من به مسئله ورود نکنم، ممکنه یه اتفاق بدتری بیوفته، خب اون موقع من میگم به جهنم، من باید کاریو که از نظر عقلم درسته انجام بدم، ولی تا وقتی که میبینم، نیازی به ورود من به مسئله نیست، من حرفی نمیزنم
و اینجاست که یه چیزی به اسم محدودیت پیش میاد! -
شاید باورتون نشه
ولی
شب بخیر داییا
خوب بخوابین
خواب خوب ببینیننوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi شب خوش
-
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
آسِمان آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_F_SSU_
اِاصلا به افتخار من اینطور کردن
بس که مردمی هستمن بابا خیلی وقته
منم تا چند وقت پیش دسترسی نداشتممهم تویی که جای دیگه در خدمتیم
اینجا کسی دیگه ای نیست
بقیه دوستان همه سفر کردن رفتننوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده_F_SSU_
؛ ) -
تو دنیای اطراف ما، با کمال احترام عقل اکثر مردم به چشمشونه
خیلیامون میگیم زود قضاوت نکن، فلان نکن، جاج نکن
ولی چه بخوایم چه نخوایم بقیه رو زود قضاوت میکنیم
اینطور بگم
از طرف محیط اطراف، رسانه، شبکه های اجتماعی، جو دوستان اطرافمون، و هزار تا محل دیگه، یه سری کلیشه هایی توی ذهن من و شما شکل گرفته که باعث میشه ماها با اونا افراد رو قیاس کنیم
مثال میزنم، اگه یه رفتگر به یه ادم عادی بگه آشغال نریز، احتمال زیاد حرفش کمتر جدی گرفته میشه تا اینکه یه دکتر متشخص بخواد این حرفو بزنه!!!
یعنی ماها ناخواسته تو ذهنمون حرف اون آقا رو نسبت به یکی دیگه برتری دادیم، با اینکه حرف هردوشون یکی بوده!!
حالا این یه موردشه
بالفرض، ببین برای کسی که مثلا تفکرات دینی داره، چه قدر ممکنه وضعیت سختتر باشه؟ تا بخواد حرفی بزنه بقیه اونو جدی نمیگیرن یا مسخره میکنن
یا اصن فرض کن یه پسر ۱۷-۱۸ ساله توی خیابون سوار یه ماشین لامبورگینی ببینی، نود و نه درصد میان میگن طرف دزده طرف فلانه طرف اینطوره
این یعنی قضاوت نابجا و زود!
حالا توی انجمن، نمودش چجوریه؟؟؟
اینجا ماها از پروفایل ها و گفتارهای هم دیگه،همدیگرو قضاوت میکنیم، نه اینکه من ترس از قضاوت داشته باشم!
ترس من از اینه که دیگه حرفم خریدار نداشته باشه!
ترس اینه که بخوان پشت سرت چیزایی بگن که اشتباهه!و ناحقه! در حالی که من میتونم جوری رفتار کنم که اینطور نباشه!
گرچه بعضی جاها پیش میاد که این چیزا مهم نیست و یه اتفاقی گاها ممکنه بیوفته که اگه من به مسئله ورود نکنم، ممکنه یه اتفاق بدتری بیوفته، خب اون موقع من میگم به جهنم، من باید کاریو که از نظر عقلم درسته انجام بدم، ولی تا وقتی که میبینم، نیازی به ورود من به مسئله نیست، من حرفی نمیزنم
و اینجاست که یه چیزی به اسم محدودیت پیش میاد!نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@infinitie-a @roghayeh-eftekhari
یادم رفت منشن کنم -
تو دنیای اطراف ما، با کمال احترام عقل اکثر مردم به چشمشونه
خیلیامون میگیم زود قضاوت نکن، فلان نکن، جاج نکن
ولی چه بخوایم چه نخوایم بقیه رو زود قضاوت میکنیم
اینطور بگم
از طرف محیط اطراف، رسانه، شبکه های اجتماعی، جو دوستان اطرافمون، و هزار تا محل دیگه، یه سری کلیشه هایی توی ذهن من و شما شکل گرفته که باعث میشه ماها با اونا افراد رو قیاس کنیم
مثال میزنم، اگه یه رفتگر به یه ادم عادی بگه آشغال نریز، احتمال زیاد حرفش کمتر جدی گرفته میشه تا اینکه یه دکتر متشخص بخواد این حرفو بزنه!!!
یعنی ماها ناخواسته تو ذهنمون حرف اون آقا رو نسبت به یکی دیگه برتری دادیم، با اینکه حرف هردوشون یکی بوده!!
حالا این یه موردشه
بالفرض، ببین برای کسی که مثلا تفکرات دینی داره، چه قدر ممکنه وضعیت سختتر باشه؟ تا بخواد حرفی بزنه بقیه اونو جدی نمیگیرن یا مسخره میکنن
یا اصن فرض کن یه پسر ۱۷-۱۸ ساله توی خیابون سوار یه ماشین لامبورگینی ببینی، نود و نه درصد میان میگن طرف دزده طرف فلانه طرف اینطوره
این یعنی قضاوت نابجا و زود!
حالا توی انجمن، نمودش چجوریه؟؟؟
اینجا ماها از پروفایل ها و گفتارهای هم دیگه،همدیگرو قضاوت میکنیم، نه اینکه من ترس از قضاوت داشته باشم!
ترس من از اینه که دیگه حرفم خریدار نداشته باشه!
ترس اینه که بخوان پشت سرت چیزایی بگن که اشتباهه!و ناحقه! در حالی که من میتونم جوری رفتار کنم که اینطور نباشه!
گرچه بعضی جاها پیش میاد که این چیزا مهم نیست و یه اتفاقی گاها ممکنه بیوفته که اگه من به مسئله ورود نکنم، ممکنه یه اتفاق بدتری بیوفته، خب اون موقع من میگم به جهنم، من باید کاریو که از نظر عقلم درسته انجام بدم، ولی تا وقتی که میبینم، نیازی به ورود من به مسئله نیست، من حرفی نمیزنم
و اینجاست که یه چیزی به اسم محدودیت پیش میاد!نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@infinitie-a قبول دارم
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@roghayeh-eftekhari خداروشکر
-
@infinitie-a @roghayeh-eftekhari
یادم رفت منشن کنمنوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@infinitie-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@infinitie-a @roghayeh-eftekhari
یادم رفت منشن کنمعیبی نداره
-
@roghayeh-eftekhari خداروشکر
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شده@infinitie-a بهله
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هعی
-
هعی
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@infinitie-a همه رفتن؟
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@roghayeh-eftekhari نگفتم هستی که
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۲۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیر شد ولی تموم نشد