|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
fatemeh8181 والا تازه از خواب بیدار شدم گفتم ی چک کنم و برم دوباره
هعی زخمم مگه خوب میشه خانومِ_دوست_داشتنی
چه زخمی؟ -
عزیزم یه چنتا کلمه میگی هرچی که میاد تو ذهنت الان خانومِ_دوست_داشتنی
fatemeh8181 فعلا ذهنم یا درسه یا کلا بی اعصابه چیزای خوبی توش نیست
موضوع بده -
fatemeh8181 فعلا ذهنم یا درسه یا کلا بی اعصابه چیزای خوبی توش نیست
موضوع بدهخانومِ_دوست_داشتنی
بگو همون بدا بجز فحشارو -
خانومِ_دوست_داشتنی
چه زخمی؟fatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه
-
HADAF MAN میگذره
خبری نی والا
اره نبودی
مثلا خیلی یادمه -
خانومِ_دوست_داشتنی
بگو همون بدا بجز فحشاروfatemeh8181 اُمید ، نور ، آینده ، پایداری ، زندگی ، غم ، ترس ، از دست دادن ، زندگی دوباره ، فرصت ، زمان ،عشق ، احترام ، دید متقابل ، صبر و صبر و صبر
-
fatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
fatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://این خیلی حال بدیه
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه
-
-
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
fatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://این خیلی حال بدیه
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه
fatemeh8181 نه بابا حالا کراشم نبود بیشتر من به شوخی گرفته بودم ولی خوشم میومد ازش
دیشب هم عصبانی شدم هم خندم گرفته بود
نزدیک بود بزنم لهش کنم -
fatemeh8181 اُمید ، نور ، آینده ، پایداری ، زندگی ، غم ، ترس ، از دست دادن ، زندگی دوباره ، فرصت ، زمان ،عشق ، احترام ، دید متقابل ، صبر و صبر و صبر
خانومِ_دوست_داشتنی
مرسی خوشگلم
-
HADAF MAN توهم بگو هرچی کلمه به ذهنت میا
fatemeh8181 میخوایی متن بنویسی؟
-
fatemeh8181 نه بابا حالا کراشم نبود بیشتر من به شوخی گرفته بودم ولی خوشم میومد ازش
دیشب هم عصبانی شدم هم خندم گرفته بود
نزدیک بود بزنم لهش کنم -
خانومِ_دوست_داشتنی
ولی این واقعا درد دارهfatemeh8181 پَ نَ
-
fatemeh8181 میخوایی متن بنویسی؟
خانومِ_دوست_داشتنی
اره دارم فکر میکنم ولی ذهن خودم خستست قفل کرده
میدونم تا ننویسم اروم نمیشه ولی نمیتونه رو یه موضوع تمرکز کنه -
خیلی سخته اینکه تمرکزندارم واسه هیچکاری داره اذیتم میکنه میخوام منظمش کنما ولی خیلی سخته و شلوغ
-
خانومِ_دوست_داشتنی
اره دارم فکر میکنم ولی ذهن خودم خستست قفل کرده
میدونم تا ننویسم اروم نمیشه ولی نمیتونه رو یه موضوع تمرکز کنهfatemeh8181 نوشتن خیلییییییی خوبه خیلییییییی
وقتی خستس ذهنت ی برگه بزار همشو خط خطی کن
من وقتایی ک کاری از دستم برنمیاد و خیلی عصبانیم اینکارو میکنم
بعد خود ب خود متنتم میاد -
fatemeh8181 نوشتن خیلییییییی خوبه خیلییییییی
وقتی خستس ذهنت ی برگه بزار همشو خط خطی کن
من وقتایی ک کاری از دستم برنمیاد و خیلی عصبانیم اینکارو میکنم
بعد خود ب خود متنتم میادخانومِ_دوست_داشتنی
خیلی این کارو انجام دادم همیشه همین بوده
ولی فک کن بعد این همه صفحه سیا کردن هنوز اروم نشده
:))تو دنیایی که میتونی هرچیزی باشی مهربون باش🖤🌵🧠
-
خانومِ_دوست_داشتنی
خیلی این کارو انجام دادم همیشه همین بوده
ولی فک کن بعد این همه صفحه سیا کردن هنوز اروم نشده
:))fatemeh8181 میفهمم:))
-
این مدت انقدر ننوشتم ، خواب دیدم توی خواب دارم شعر مینویسم
برای دوستم تعریف کردم ، میگفت: "روحت قلم دستش گرفته:)) "
توصیف جذابی بود برام..!خانومِ_دوست_داشتنی
اوهم خیلی جالبه
