هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
یار من آن که لطف خداوند یار اوست
بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوستدریای عشق را به حقیقت کنار نیست
ور هست پیش اهل حقیقت کنار اوستدر عهد لیلی این همه مجنون نبودهاند
وین فتنه برنخاست که در روزگار اوستصاحبدلی نماند در این فصل نوبهار
الا که عاشق گل و مجروح خار اوستدانی کدام خاک بر او رشک میبرم
آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوستباور مکن که صورت او عقل من ببرد
عقل من آن ببرد که صورت نگار اوستگر دیگران به منظر زیبا نظر کنند
ما را نظر به قدرت پروردگار اوستاینم قبول بس که بمیرم بر آستان
تا نسبتم کنند که خدمتگزار اوستبر جور و بی مرادی و درویشی و هلاک
آن را که صبر نیست محبت نه کار اوستسعدی رضای دوست طلب کن نه حظ خویش
عبد آن کند که رای خداوندگار اوستInfinitie. A
آخرش شبیه اون امضات که >>عقل من دانی که بردس آنکه صورت مینگارد<< باهاش قرابت دارهمیخواستم شعردانه بذارمش ولی انگار گفتی بودی اونجارا هاید کردی |||:
-
اینفینیتی سبز شده
سبز شدنت مبارک مشکین
فکنم دفعه بعدی که برم و بیام رشد کرده درخت پروفش سیب قرمز داده
دفعه بعد منتظر رنگ قرمزم Infinitie. A -
خوشم میاد همیشه اونی که گند زده میشه کسی که داره نصیحت میکنه
اگه دیشب اونطور خودتو به کوچه علی چپ نزده بودی
اون بحث پیش نمیومد
ببین دیشب خودتو زدی به اون کوچه ولی بهت باید بگم بن بسته
زیاد نمیتونی اونجا باشی
متاسفم واسه این جور ادما
و تاسف میخورم که باهات هم کلام شد و شدم
همین
#تودلی -
__chakisaldva__ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
البته نمیدونم برا چند دقیقه پیشه
استرس و هیجان ...این یعنی جام جهانی سال دیگه س ؟
فکر میکردم تا قبل کنکور ما تموم میشه -
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@f-seif-0 سلام خوبم ممنون
تو چطوری ؟
کمتر میام دیگه کنکورو ...
خوبه ولی به حدی که میخواستم ایندفعه نرسیدمنم خوبم شکر
اره بهتره اینجوری
اشکال نداره گلی بهتر تر میشه -
بازی اول ایران را یادم نیس با کجا بود ندیدمشم چون بابام نبود
ولی یادمه میگفتن گل به خودی زدن
بازی دوم انگاری با پرتغال بود که اونو تو ماشین با رادیو گوش دادیم
داشتیم میرفتیم خونه آقاجونم
بازی سوم هم خونه آقاجونم بودیم با اسپانیا بود
قشنگ یادمه شب بود آقاجون و مامان جونم خوابیده بودن منو بابامم داشتیم فوتبال میدیدم بعد موقعیت های حساس سرمو هل میدادم تو بالشت جیغ میزدم
خصوصا اونجا که دم دروازه ایران یه هجوم وحشتناکی بود جیغ میزدم و به حالتشون میخندیدم