هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
این بشر حالا هی اف میشه
-
بساطی شد
-
-
@mitra-ism-rahmani نه نه یه بشر دیگه
-
@mitra-ism-rahmani
شام نوش جان
عار هنوز تو مشکله -
@mitra-ism-rahmani چی بازی کنیم
-
@saghi-mortazavi خاله بازی
ما یه بازی تو مدرسه میکردیم اسمش امیر کبیر بود و خب وقتی ما بازی میکردیم بشدت وحشیانه بود شمام چنین بازی ای دارین ؟@mitra-ism-rahmani
امیر کبیر چیه
نه نمیدونم چجوره؟ -
اونقدری وحشیانه که سه تا از بچه ها مصدوم شدن
یکی سرش محکم خورد تو دیوار
دو تا هم سراشون خوردن بهم
یکی هم از رو نیمکت هل دادنش افتاد وسط کلاس
@mitra-ism-rahmani
#باغ وحش -
سلام
-
@saghi-mortazavi این بازی مخصوص دوران امتحان بودی ما 6 نفره بازی میکردیم ولی خب حداقل 3 یا 4 نفرو میخواد مجازی هم نمیشه
هر کی اسم یه گل را انتخاب میکرد رو 4 تا کاغذ کوچیک مینوشت بعد همه کاغذ های همه اعضا را باهم قاطی میکردن و تصادفی بدون اینکه وسط کاغذا و اسمشونو بخونن 4 تا برمیداشتن
بعد شیوه نشستن هم دایره ای بود تو مرکز اون دایره به تعدا یدونه کمتر از اعضا خودکار میذاشتیم
بازی اینجوری شروع میشد که اون 4 تا کاغذی که تصادفی برداشتیمو باز میکردیم جوری کع بقیه نفهمن تو کاغذا چی نوشته اونوقت شروع میکردیم از ینفر شروع شدن که یکی از اون کاغذا را بده کناریشون و کناریش هم یه کاغذ بده بغلی و تا جایی که اولین نفری که 4 تا کاغذی که داشت اسم یه گل باشه
اون یکی از خودکارای وسطو برمیداشت و میگفت امیرکبیر ( قسمت جالب و باحال ماجرا ) بقیه هم هجوم سمت خودکارا و چون تعداد خودکارو یدونه کمتر از اعضا بود به یکی نمیرسه و اونی که بهش نمیرسه میبازه -
@دختر-بهار سَلِی خوفی؟
-
@saghi-mortazavi این بازی مخصوص دوران امتحان بودی ما 6 نفره بازی میکردیم ولی خب حداقل 3 یا 4 نفرو میخواد مجازی هم نمیشه
هر کی اسم یه گل را انتخاب میکرد رو 4 تا کاغذ کوچیک مینوشت بعد همه کاغذ های همه اعضا را باهم قاطی میکردن و تصادفی بدون اینکه وسط کاغذا و اسمشونو بخونن 4 تا برمیداشتن
بعد شیوه نشستن هم دایره ای بود تو مرکز اون دایره به تعدا یدونه کمتر از اعضا خودکار میذاشتیم
بازی اینجوری شروع میشد که اون 4 تا کاغذی که تصادفی برداشتیمو باز میکردیم جوری کع بقیه نفهمن تو کاغذا چی نوشته اونوقت شروع میکردیم از ینفر شروع شدن که یکی از اون کاغذا را بده کناریشون و کناریش هم یه کاغذ بده بغلی و تا جایی که اولین نفری که 4 تا کاغذی که داشت اسم یه گل باشه
اون یکی از خودکارای وسطو برمیداشت و میگفت امیرکبیر ( قسمت جالب و باحال ماجرا ) بقیه هم هجوم سمت خودکارا و چون تعداد خودکارو یدونه کمتر از اعضا بود به یکی نمیرسه و اونی که بهش نمیرسه میبازه@mitra-ism-rahmani
وای جه بامزست بازی
دلم خواست کع🥲🥲🥲🥲
اقاااااا دیدیم همدیگه رو بازی کنیم نمیشه 🥲
نشااانک زدم
اون قسمت وحشیانه رفتن روی خورکارا ینی یکی باید خودکار میرفت تو چشش وگرنه بازی حال نمیده