هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@roghayeh-eftekhari من یادم نیس
همون عقیقه در نظر من@infinitie-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari من یادم نیس
همون عقیقه در نظر منآره شرط گرفتن عقیق فرق کرد🥲
-
طوماره فک کنم
@infinitie-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طوماره فک کنم
نه بابا در برابر شما ما اصلا جسارت نمیکنیم
-
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@infinitie-a قبول دارم ولی چیدن تفکرات بدون آزمون و خطاهم فکر نکنم تاثیری داشته باشه درسته؟
نه وقتی که هنوز چیزی واسه چیدن نداری خب
-
@infinitie-a خب تو چی گفتی؟
گفت دو نوع نگرش داریم به مسیر
یکی عاشقانه و عاقلانه
یکی صرفا حس
خب این راه ها زمین تا آسمون فرق دارن
دومی تقریبا و اکثر مواقع بی هدفه!
واولی نه تنها که هدف داره عشق و انگیزه هم با خودش داره خب؟
عشق انگیزه یعنی چی؟؟
یعنی اینکه آقا تو از مسیر لذت ببر تو از عاشقیت از کاری که میکنی لذت ببر بقیش حله
میدونی چرا یه عابد عاشق عشق میکنه با نماز خوندن؟؟
چون دیگه میدونه تو این دنیا داره کاریو انجام میده که خدا خوشش میاد
کاری داره انجام میده که خدا را خوش بیاد نه ملک را
عابدی که به اون درجه برسه فقط یک چیز میترسونتش از دست دادن خدا!
نه با اومدن چیزی بیش از حد خوشحال میشه نه با رفتن چیزی بیش از حد ناراحت
تا اینجا قبول؟؟
حالاتو میگی آقا من میخوام از مسیر لذت ببرم درسته؟؟؟
واکنش هاتو یبار دیگه مرور کن!
مگه نگفتی از مسیر لذت میبرم؟؟یه شهیدی حالا اسمشون به خاطر ندارم میان خونه به مادرشون میگن رتبه اول کنکور شدم بعد همونطور خونسرد میرن کنار حوض وضو میگیرن مادرشون میگن عههه اینهمه بی اعتنایی؟؟ بابا تو رتبه یک کنکور تجربی شدی! میگه خب باشه حالا مگه چیشده؟؟؟
دقیقا یادمه سیری از مسیر از تلاشت از نتیجه ات تو یکی از طومار هات بهش اشاره کرده بودی
سیری از مسیر یعنی چی ؟؟
یعنی اینکه آقا من دارم با عشق درس میخونم
درس میخونم چرا؟ چون امام زمانم دوست داره چون خدام دوست داره چون قرار به جایی برسم که برای مردم و مملکتم مفید باشم و...
درسته؟
اگر اینارو از ته قلبت قبول داشته باشی
دیگه نگران این نیستی حالا من رتبه ام ۲۸ هزار شد یا ۳۲!
دقیقا مثل رفتار شهید
تو تلاش کن شد شد دمتم گرم حالا تو فقط از مسیر لذت بردی کاری که به نفعت بوده رو انجام دادی!
نشدم فدای سرت تو تمام تلاشتو کردی بهترینت رو ارائه دادی اما نشده!
و اینو بی ناراحتی قبولش کن نه با زور
دقیقا حرف قرآن که خودت یادآورش شدی@roghayeh-eftekhari
خب یه جای کار میلنگه️
اون شهید هم شاید شهید مهدی زین الدین بود، که رتبه ۴ کنکور شده
اول از همه یه مقدمه عرض کنم
اسلام میگه، طلب علم فریضه است! یعنی واجب دینیه
شهبد مطهری میگن که این علمی که گفته شده برید دنبالش، صرفا علم دین نیست! و علمیه که. به انسان، به نحوی سود برسونه(البته منفعتی که از نظر دین منفعت محسوب بشه)
دلیل حرفشونم اینه که روایت هست از حضرت علی که میگن علم را بیاموزید حتی اگر شده از کفار (یا حالا مشکرین، دقیق یادم نیست) خب قاعدتا ادم علم دین رو از کافر یاد نمیگیره!
یا اینکه پیامبر میگه علم رو حتی اگر در چین باشه، برید یاد بگیرید! خب چین نه اون زمان و نه این زمان، مرکز تحصیل علوم دینی نبوده، بلکه گویا اون زمان، چین به صنعتی که داشته معروف بوده
این هم میگن که علومی که الان ما داریم میخونیم، هدف نیستن، بلکه وسیله ان!
خب حالا اینو من باید بگم که
بله خب حرفای شما درسته، ما مامور به تکلیفیم و نباید نتیجه گرا باشیم، تکلیف گرایی مهمه
ولی به چیزی این وسط هست
اونم اینه که، معیار تلاش برای هرکس فرق داره
یعنی من میبینم (من میبینم یعنی اینکه تفکر درست اینه، حالا اینکه من اجراش میکنم یا نه یه بحث دیگس)
که علم وسیله است، برای اینکه من بتونم به نحو گسترده تری به اسلام و البته جامعه کمک کنم، چجوریش هم واضحه، کسی مثل شهید احمدی روشن، بیشتر به کشور تونسته خدمت کنه، تا یه کسی که در حد بخور نمیر زندگی میکنه و دینش هم داره!
حالا این تفکر، باعث میشه که من از رتبه کنکورم ناراحت بشم، نه بخاطر اینکه صرفا نتونستم پزشکی قبول شم، بلکه به این دلیل که نتونستم درست تکلیفمو انجام بدم که خودم راضی باشم!(حالا نه اینکه کلا بگیم پزشکی بده، نه ولی در راستای همدیگه باشن این اهداف، گرچه اگر فقط هدف درستتر باشه، بهتره)
و برای بالا شدن رتبه ام هم همینطور!!
حالا بحث اینه که من اول بحثم گفتم، معیار هرکس فرق میکنه
یه نفر به همون نماز بسنده میکنه و میگه من واجبمو انجام دادم
یه نفر نه در حدی که یه دانشگاه قبول بشه درس میخونه و میگه من واجبمو انجام دادم
یه نفر دیگه هم این چیزا براش خیلی مهمتره و محوریت کارهاش رو بر اساس اون میزاره!
و تا وقتی که خودش راضی نشده از انجام واجبش دست بر نمیداره!
ببین منظور شما درسته، شما میگی همین که من انجام بدم تکلیفمو کافیه، بله کافیه ولی من میگم این تکلیف مقدارش برای هرکس فرق میکنه! اگر من در حدی تکلیفمو انجام دادم، که راضی بودم، بله اونوقت دیگه نتیجه تا اونجایی که دست منه، تغییرش میدم و اونجا که دست من نیس به خدا میسپارمش و اگرم نتیجه. من حاصل نشد، نه اینکه ناراحت نمیشم، چرا ناراحت میشم! چون یه جای کار می لنگیده که نتیجه حاصل نشده!
واس همین ادم خوشحال یا ناراحت میشه
البته اینم بگم، هر ادمی، از جمله من، حتما طومار بالارو کامل انجام نمیدیم
من در تلاشم که عملم اینطور باشه
اینکه چرا نمیشه دیگه ضعف منه، نه اینکه تفکر بالا غلط باشه -
چقد نوشتم
-
@infinitie-a خب تو چی گفتی؟
گفت دو نوع نگرش داریم به مسیر
یکی عاشقانه و عاقلانه
یکی صرفا حس
خب این راه ها زمین تا آسمون فرق دارن
دومی تقریبا و اکثر مواقع بی هدفه!
واولی نه تنها که هدف داره عشق و انگیزه هم با خودش داره خب؟
عشق انگیزه یعنی چی؟؟
یعنی اینکه آقا تو از مسیر لذت ببر تو از عاشقیت از کاری که میکنی لذت ببر بقیش حله
میدونی چرا یه عابد عاشق عشق میکنه با نماز خوندن؟؟
چون دیگه میدونه تو این دنیا داره کاریو انجام میده که خدا خوشش میاد
کاری داره انجام میده که خدا را خوش بیاد نه ملک را
عابدی که به اون درجه برسه فقط یک چیز میترسونتش از دست دادن خدا!
نه با اومدن چیزی بیش از حد خوشحال میشه نه با رفتن چیزی بیش از حد ناراحت
تا اینجا قبول؟؟
حالاتو میگی آقا من میخوام از مسیر لذت ببرم درسته؟؟؟
واکنش هاتو یبار دیگه مرور کن!
مگه نگفتی از مسیر لذت میبرم؟؟یه شهیدی حالا اسمشون به خاطر ندارم میان خونه به مادرشون میگن رتبه اول کنکور شدم بعد همونطور خونسرد میرن کنار حوض وضو میگیرن مادرشون میگن عههه اینهمه بی اعتنایی؟؟ بابا تو رتبه یک کنکور تجربی شدی! میگه خب باشه حالا مگه چیشده؟؟؟
دقیقا یادمه سیری از مسیر از تلاشت از نتیجه ات تو یکی از طومار هات بهش اشاره کرده بودی
سیری از مسیر یعنی چی ؟؟
یعنی اینکه آقا من دارم با عشق درس میخونم
درس میخونم چرا؟ چون امام زمانم دوست داره چون خدام دوست داره چون قرار به جایی برسم که برای مردم و مملکتم مفید باشم و...
درسته؟
اگر اینارو از ته قلبت قبول داشته باشی
دیگه نگران این نیستی حالا من رتبه ام ۲۸ هزار شد یا ۳۲!
دقیقا مثل رفتار شهید
تو تلاش کن شد شد دمتم گرم حالا تو فقط از مسیر لذت بردی کاری که به نفعت بوده رو انجام دادی!
نشدم فدای سرت تو تمام تلاشتو کردی بهترینت رو ارائه دادی اما نشده!
و اینو بی ناراحتی قبولش کن نه با زور
دقیقا حرف قرآن که خودت یادآورش شدی@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینو بی ناراحتی قبولش کن نه با زور
مشکل همین جاست
که من قراره به خودم سخت بگیرم
اگر قراره سخت بگیرم، باید برم دنبال اشکالم
اگر نتیجه حاصل نشده، یعنی یه جای کار من اشکال داشته
بله یه جاهاییم واقعن دست آدم نیست، ولی غالبا دست خوده ادمه
من نمیخوام از اون آدمایی باشم که برای توجیه اشتباهاتشون، دیگران رو مسئول میدونن و نه خودشونو! حتی اگر قرار باشه به خودم سخت بگیرم! -
@roghayeh-eftekhari
خب یه جای کار میلنگه️
اون شهید هم شاید شهید مهدی زین الدین بود، که رتبه ۴ کنکور شده
اول از همه یه مقدمه عرض کنم
اسلام میگه، طلب علم فریضه است! یعنی واجب دینیه
شهبد مطهری میگن که این علمی که گفته شده برید دنبالش، صرفا علم دین نیست! و علمیه که. به انسان، به نحوی سود برسونه(البته منفعتی که از نظر دین منفعت محسوب بشه)
دلیل حرفشونم اینه که روایت هست از حضرت علی که میگن علم را بیاموزید حتی اگر شده از کفار (یا حالا مشکرین، دقیق یادم نیست) خب قاعدتا ادم علم دین رو از کافر یاد نمیگیره!
یا اینکه پیامبر میگه علم رو حتی اگر در چین باشه، برید یاد بگیرید! خب چین نه اون زمان و نه این زمان، مرکز تحصیل علوم دینی نبوده، بلکه گویا اون زمان، چین به صنعتی که داشته معروف بوده
این هم میگن که علومی که الان ما داریم میخونیم، هدف نیستن، بلکه وسیله ان!
خب حالا اینو من باید بگم که
بله خب حرفای شما درسته، ما مامور به تکلیفیم و نباید نتیجه گرا باشیم، تکلیف گرایی مهمه
ولی به چیزی این وسط هست
اونم اینه که، معیار تلاش برای هرکس فرق داره
یعنی من میبینم (من میبینم یعنی اینکه تفکر درست اینه، حالا اینکه من اجراش میکنم یا نه یه بحث دیگس)
که علم وسیله است، برای اینکه من بتونم به نحو گسترده تری به اسلام و البته جامعه کمک کنم، چجوریش هم واضحه، کسی مثل شهید احمدی روشن، بیشتر به کشور تونسته خدمت کنه، تا یه کسی که در حد بخور نمیر زندگی میکنه و دینش هم داره!
حالا این تفکر، باعث میشه که من از رتبه کنکورم ناراحت بشم، نه بخاطر اینکه صرفا نتونستم پزشکی قبول شم، بلکه به این دلیل که نتونستم درست تکلیفمو انجام بدم که خودم راضی باشم!(حالا نه اینکه کلا بگیم پزشکی بده، نه ولی در راستای همدیگه باشن این اهداف، گرچه اگر فقط هدف درستتر باشه، بهتره)
و برای بالا شدن رتبه ام هم همینطور!!
حالا بحث اینه که من اول بحثم گفتم، معیار هرکس فرق میکنه
یه نفر به همون نماز بسنده میکنه و میگه من واجبمو انجام دادم
یه نفر نه در حدی که یه دانشگاه قبول بشه درس میخونه و میگه من واجبمو انجام دادم
یه نفر دیگه هم این چیزا براش خیلی مهمتره و محوریت کارهاش رو بر اساس اون میزاره!
و تا وقتی که خودش راضی نشده از انجام واجبش دست بر نمیداره!
ببین منظور شما درسته، شما میگی همین که من انجام بدم تکلیفمو کافیه، بله کافیه ولی من میگم این تکلیف مقدارش برای هرکس فرق میکنه! اگر من در حدی تکلیفمو انجام دادم، که راضی بودم، بله اونوقت دیگه نتیجه تا اونجایی که دست منه، تغییرش میدم و اونجا که دست من نیس به خدا میسپارمش و اگرم نتیجه. من حاصل نشد، نه اینکه ناراحت نمیشم، چرا ناراحت میشم! چون یه جای کار می لنگیده که نتیجه حاصل نشده!
واس همین ادم خوشحال یا ناراحت میشه
البته اینم بگم، هر ادمی، از جمله من، حتما طومار بالارو کامل انجام نمیدیم
من در تلاشم که عملم اینطور باشه
اینکه چرا نمیشه دیگه ضعف منه، نه اینکه تفکر بالا غلط باشه@infinitie-a نه نمیدونم اینو مطمئنم رتبه ۱ بوده حالا نمیدونم شاید
فقط یک سوال دارم
چرا خدا گفته هرکسی با خودش میسنجم و همونقدر ازش انتظار دارم؟؟؟؟
قیامتو نمیگم که با ائمه و... سنجیده میشیم که اونم باز فقط یه معیار خدا با توجه به خودت صحیح میکنه نامه اعمالتو -
یک سوال دیگ
فرض کن رسیدی به یک موقعیت حالا پزشکی یه دستاورد بزرگ داشتی نوبل گرفتی بابتش و حالا اون جایزه ای که هست
ولی میدونی اونی که حذف شد به شدت به این جایزه نیاز داره و اینکه اگه نگیرتش به شدت براش بد میشه
حالا تو چکار میکنی؟؟
حاضری موقعیتت رو بهش بدی؟؟راه درستو ازت نمیخوام جواب قلبیتو میخوام بی رودروایسی
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
راه درستو ازت نمیخوام جواب قلبیتو میخوام بی رودروایسی
این جواب، خیلی بستگی به شرایط داره
ولی در کل اینکه، خب من در حال حاضر شاید تو راه درست نباشم ولی از نظر خودم دارم بهش نزدیک میشم
خب دیگه اینجا معنی نداره نظر قلبیمو بگم
بعد اصن چرا نظر قلبی رو جدا از راه درست گرفتی؟
ممکنه من همین الان نظر قلبیم با راه درست یکی باشه -
@roghayeh-eftekhari در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
راه درستو ازت نمیخوام جواب قلبیتو میخوام بی رودروایسی
این جواب، خیلی بستگی به شرایط داره
ولی در کل اینکه، خب من در حال حاضر شاید تو راه درست نباشم ولی از نظر خودم دارم بهش نزدیک میشم
خب دیگه اینجا معنی نداره نظر قلبیمو بگم
بعد اصن چرا نظر قلبی رو جدا از راه درست گرفتی؟
ممکنه من همین الان نظر قلبیم با راه درست یکی باشه