|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@f-seif-0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کرانچی آرد سفید تخم مرغ پنیر موزرالا اگه خواستین ژامبون ورقه ای آرد سوخاری
میشه پنیرسوخاری:)))))
-
Mehdi خیلی خوب بود مرسی
اهنگ کامل هم داده بیرون؟amir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi خیلی خوب بود مرسی
اهنگ کامل هم داده بیرون؟نه
-
یعنی هرکی فست فود خورد به خصوص پیتزا اگه جای منم نخورد خییییلی ناراحت میشم
من که نمیتونم بخورم ولی جای من بخورید
خودمم زیاد نمیخوردم
ولی خب دلم میخواد
-
@سجاد-ذوالفقاری
شاید اگه نبودن یک نفر که دوسش داشتم الان پیشم بود
بدم میاد ازشون
البته جسارتا -
بعد میگه یادته حواسم نبود زیرچشمی نگام میکردی؟
حواسم بود
-
gomnam gharib
اها
متسفامدرسته من تنها چیزی که بدم میاد ملخه
@سجاد-ذوالفقاری
نه بابا اشکالی نداره
من ازتمامی حشرات بدم میاد
و البته ازمار
رفته بودیم کوه یه بار
خالم رو نار نیش زد مار افعی -
@سجاد-ذوالفقاری
نه بابا اشکالی نداره
من ازتمامی حشرات بدم میاد
و البته ازمار
رفته بودیم کوه یه بار
خالم رو نار نیش زد مار افعیزهرش وحشتنااااکه
اگه بندازیش تو اتیش ؛ اتیش شعله میکشه
بعد خیلی پرش داره خیلی
میتونه دومتر بپره -
اونجا که قمیشی میگه
"هیچکسی هنوز تو دنیا مثل من که دل نداده"
میخوام بزنم رو شونش بگم من اقای قمیشی...منِ احمق!... -
فاطمه جانم خواهرگلم
از دست رفتی -
مرد
نرسید به بیمارستان
راهمون دور بود
تموم کرد -
فاطمه جانم خواهرگلم
از دست رفتی -
بعد میگه تقاضا دارم که فقط پمپاژ خون به کارش ادامه بده و وارد حاشیه نشه..
-
@سجاد-ذوالفقاری
نه بابا اشکالی نداره
من ازتمامی حشرات بدم میاد
و البته ازمار
رفته بودیم کوه یه بار
خالم رو نار نیش زد مار افعی -
زهرش وحشتنااااکه
اگه بندازیش تو اتیش ؛ اتیش شعله میکشه
بعد خیلی پرش داره خیلی
میتونه دومتر بپره -
سخته واقعاپس حقم دارید که بدتون بیاد ازشون
امیدوارم با خوشحالی های بعدی یه ذره کمتر بشه غمش
خدایا خداوندا نمیخوام ناشکری کنما
یا جو رو غمگین
اخه شادی عزیز چرا انقدر ناز میکنی؟
مبادا خودت بیای سمت ما
همش باید نارتو بکشیم
اخرشم غم رو میفرستی واسمون
خاک برسرت
محبت بهت نیومده -
کاش تو صدا بودی
من یه نوار پر شده از تو... -
اها ای بابا
تو منطقه کوهستانی زندگی میکنید؟طبیعتشون همینه دیگه ...
من پیتون گرفتم دستم ولی افعی تا الان از نزدیک ندیدم
@سجاد-ذوالفقاری
نه تو مازندران هستیم
ولی رفته بودیم سمت کوه های اطراف
الان حالشون خوبه
داستان اینجوری بود میخواست خالم مایع ظرفشویی رو ازکنار سنگ برداره نار نیشش زد پسرداییم اومد اول یک مقدار ازهمون قسمت رو برید بعد با پارچه محکم بستش که سم به جای دیگه سرایت نکنه
ولی خب سردردای گاه و بیگاه خالم ازاون نیش مار براش موند -
خدایا خداوندا نمیخوام ناشکری کنما
یا جو رو غمگین
اخه شادی عزیز چرا انقدر ناز میکنی؟
مبادا خودت بیای سمت ما
همش باید نارتو بکشیم
اخرشم غم رو میفرستی واسمون
خاک برسرت
محبت بهت نیومده -
@f-seif-0
نه
ولی واقعا از دست رفتی
