هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@zahra-zahraii جزوه حسابان استاد ثابتی رو باز کن تضمینی 3 دقیقه بعد صدا خروپوفت بلند میشه
-
ارغوان جان آخرش هم نگفتی این چه رازیست که هر بار بهار با عزای دل ما میآید؟
» نارنجی«
-
شبتون پرکابوس
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
من محالم،تو به ممکن شدنم فکر نکن
و به آلودگیِ پیرهنم فکر نکنگر چه رو زخمی ام و دست کج و تند زبان
به سر و صورت و دست و دهنم فکر نکنبخت نامرد بزن ، بد به دلت راه نده
به غم انگیزی فرزند و زنم فکر نکننفسی تازه کن و ارّه بکش ، شاخه بریز
به غم جوجه کلاغی که منم فکر نکنشک نکن بی من از این ورطه گذر خواهی کرد
به نشانی که نماند از بدنم ، فکر نکنمن که از منطق و دستور حقیقت گفتم
به مضامین مجازی تنم فکر نکن@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
من محالم،تو به ممکن شدنم فکر نکن
و به آلودگیِ پیرهنم فکر نکنگر چه رو زخمی ام و دست کج و تند زبان
به سر و صورت و دست و دهنم فکر نکنبخت نامرد بزن ، بد به دلت راه نده
به غم انگیزی فرزند و زنم فکر نکننفسی تازه کن و ارّه بکش ، شاخه بریز
به غم جوجه کلاغی که منم فکر نکنشک نکن بی من از این ورطه گذر خواهی کرد
به نشانی که نماند از بدنم ، فکر نکنمن که از منطق و دستور حقیقت گفتم
به مضامین مجازی تنم فکر نکنباز با اینهمه هر وقت غمی شیهه کشید/من همین نبش چنار و چمنم ، فکر نکن
یا که خاکی به سر آینه بکر کنید/یا از اینجا به غبار سخنم فکر کنید -
@zahra-zahraii جزوه حسابان استاد ثابتی رو باز کن تضمینی 3 دقیقه بعد صدا خروپوفت بلند میشه
مجتبی ازاد چرا
-
شبتون پرکابوس
-
مجتبی ازاد چرا
@zahra-zahraii نمیدونم بخدا . ولی خوابت میگیره .
-
مجتبی ازاد چرا
@zahra-zahraii میگم تا کی بیداری یک چند تا سوال بپرسم ازت
-
@zahra-zahraii میگم تا کی بیداری یک چند تا سوال بپرسم ازت
مجتبی ازاد عجب
حله -
@zahra-zahraii میگم تا کی بیداری یک چند تا سوال بپرسم ازت
مجتبی ازاد تا 3 بیدارم معمولا
-
هر که تو را دید زمین گیر شد
سخت به جوش آمدو تبخیر شددرد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم جوانی من -
مجتبی ازاد عجب
حله@zahra-zahraii رشتت ریاضی هست ؟ یا تجربی ؟
-
@zahra-zahraii رشتت ریاضی هست ؟ یا تجربی ؟
مجتبی ازاد تجربی
-
هر که تو را دید زمین گیر شد
سخت به جوش آمدو تبخیر شددرد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم جوانی من@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
هر که تو را دید زمین گیر شد
سخت به جوش آمدو تبخیر شددرد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم جوانی مناز همه ی کودکی ام درد ماند
نیم وجب بچه ولگرد ماندحال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر سیگار پرساز سر شب تا به سحر سوختن
حادثه را از دو سه سر سوختنخانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست -
مجتبی ازاد تجربی
@zahra-zahraii هوووم . خب عیب نداره .
ببین من این راه ابریشم رو سه دی گرفتم یک ر.ز بعدش هم امتحاناتم شروع شد و به صورت خیلی چرتی تا امروز صبح ادامه داشت و تموم شد . حالا من یک 20 رو رفت هوا . الان موندم بشینم چجوری این تخصصی ها رو که گرفتم ببینم تموم بشه بره . از اینور هم امروز ک 5شنبه هست سه آ دارم میخوام بدمش فرداش هم گزینه دو . اگر بشینم مثل بچه ادم از اول راه ابریشم ببینم و تمومش کنم قشنگ یک 6 تا ازمون رو میزنم اب یاری میکنم . ولی خب اون 7 امی رو نه درصد بالا تحویل میدم . سمت خانواده هم ک فشار صد در صدی . اچمز موندم این وسط برا ازمونا بخونم یا به این دور بی نهایت نفهمیدن پایان بدم با صفر تا صد رفتن . نظر داری ممنون میشم راهنمایی کنی -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
هر که تو را دید زمین گیر شد
سخت به جوش آمدو تبخیر شددرد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم جوانی مناز همه ی کودکی ام درد ماند
نیم وجب بچه ولگرد ماندحال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر سیگار پرساز سر شب تا به سحر سوختن
حادثه را از دو سه سر سوختنخانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
هر که تو را دید زمین گیر شد
سخت به جوش آمدو تبخیر شددرد بزرگ سرطانی من
کهنه ترین زخم جوانی مناز همه ی کودکی ام درد ماند
نیم وجب بچه ولگرد ماندحال مرا از من بیمار پرس
از شب و خاکستر سیگار پرساز سر شب تا به سحر سوختن
حادثه را از دو سه سر سوختنخانه خرابی من از دست توست
آخر هر راه به بن بست توست"با همه ی بی سر و سامانی ام ... باز به دنبال پریشانی ام"
مرد فرو رفته در آیینه کیست ؟ ... تا که مرا دید به حالم گریست
ساعت خوابیده حواسش به چیست ؟ ... مردن تدریجی اگر زندگی ست
"طاقت فرسودگی ام هیچ نیست ... در پی ویران شدنی آنی ام"
من که منم جای کسی نیستم ... میوه ی طوبای کسی نیستم
گیج تماشای کسی نیستم ... مزه ی لبهای کسی نیستم
"دلخوش گرمای کسی نیستم ... آمده ام تا تو بسوزانی ام"
خسته از اندازه ی جنجال ها ... از گذر سوق به گودال ها
از شب چسبیده به چنگال ها ... با گذر تیر که از بال ها
"آمده ام با عطش سال ها ... تا تو کمی عشق بنوشانی ام"
شعر اگر خرده هیولا شدم ... آخر ابَر آدم تنها شدم
گاه پریشان تر از این ها شدم ... از همه جا رانده ی دنیا شدم
"ماهی برگشته ز دریا شدم ... تا تو بگیری و بمیرانی ام"