هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@نگین-محمدیان
اینکه اهنگ سپیده داره براخودش میخونه..
چی باید بگم!؟ -
0-0ftm قبلا اسمت اول اول لیست بود..
ازبس همه بهت گفتن چشم خوردی اومدی پایین تر
چقدر بهت گفتم از این ایموجی چشم زخما یادت نره!؟
پ.ن:خانومم مقنعت -
@Ermia-Mirzakhani
فقط بدلیل یهویی ها که خوبن،تگ میشی مسترارمیا
پ.ن:جواب دادن طومارگونه ایی در برابر این تگام میخام
پرتوقع هم خودتونید -
حالا هی قدررمنو ندونین
-
اهنگ الهه ی ناز...
ای الهه یِ ناز..بادلِ من بساز..کین غمِ جان گداز...برود زبرم... -
ولی اینکه تو دبیرستان پنجشنبه جمعه ها کلاس تست داشتیم...
برایِ من یکی خیلی زور داشت.
انگاری بهم میگفتن باید بری از سرچشمه اب بیاری برا چاییهمینقدر مزخرف و حرص درار..
حاضر بودم درطی شنبه تاچهارشنبه بعدازظهرام تا ساعت یازده شب رو کلاس باشم ولی پنجشنبه جمعه طبق برنامه خودم باشم. -
دوشب قبل از امتحان نهایی حسابان دوازدهم هم استادمون ساعت ده و نیم تا دوازده شب برامون کلاس رفع اشکال گذاشت.
و اینقدر همه هیچی بلد نبودن که یک ساعت درس داد و بعدش سوال حل کرد.
با اینکه اون وظیفش نبود ک بیاد آموزش بده..
مردِ مشتی ایی بود..
همیشه هم شوخیش این بود که خوبه مجازیه و خودتون میدونید درس میخونید یانه!؟ اگه حضوری بود من باید بیشتر حرص میخوردم ک نکنه با کله کچل من حواستون پرت خنده و مسخرگی باشه و نفهمین!؟
نصیحت مون هم کرد مثل همیشه
اون شبا با اینکه استرس کنکور و امتحانای حضوری گلومون رو سفت چسبیده بود و هرلحظه از زندگیمون اماده انالله شدن بودیم...ولی اون دبیر بهمون با درس دادنش تشر میزد که :آهای بچه جون! زندگی کن.
خدا قسمتتون کنه از این مدل دبیرا و استادا رو.
حیفه اگه یه بار تجربشون نکنید -
@mitra-ism-rahmani
این یکی ایمیل بسی سنگینه
به قول خودت باید برم دکل مخابرات رو بیارم بزارم تو حیاطمون بلکه بتونه ارسال بشه
جالب تریش اونجاییه ک من این همه تایپ کردم و هنوز دوبند دیگه از جواب ایمیلت مونده:)
پ.ن:ارههههه. دلِ بقیه سوز که کسی رو ندارن ک باهاشون اینجوری بلندبلند حرف بزنه -
https://forum.alaatv.com/topic/35954/هرچی-تو-دلته-بریز-بیرون-5/141312?_=1645065320350#
خواستم بگم خیلی وقته ندیدمت..
بیا هرجاکه خواسی
H_R -
Z zeinab dehghani این تاپیک را در ارجاع داد
-
https://forum.alaatv.com/topic/11918/هرچی-تو-دلته-بریز-بیرون-4/32156?_=1645065320357#
دکتر علی ف
درجواب پستتون گفتم ک نشانکش زدم
و الان بگم ک از سومین نوشته برترای حافظه نویسمه.
پ.ن:حال و احوالتون خوش هرکجا ک هسین. -
اون کیه ک دیشب سر یه مشکلی باخودش کلنجار میرفت!؟
و تصمیم داشت اون مساله رو حل کنه!؟
ولی بعدش گفت خب حالا ک شبه بزار فردا هم روز خداست.
و ازساعت ۵تاحالا ک روز خدا براش شروع شده..هنوز باخودش کنار نیومده!؟
ویه ساعته ک اومده تو انجمن و ول نمیکنه!؟
افرین
زینبی
پ.ن:وقتی میخای فرار کنی -
تازه ساعت ۸هم برنامه درسیش رو قراره شروع کنه!؟
-
وی به جزوه ی استاتیک نیگاه میکند...
صدای تیک تیک ساعت را میشنود...
ونگاهی به اتاقش می اندازد که ب وسایلش قول نظافتی جانانه داده است....
و نیم نگاهی هم به رختخوابش..
اخر کدام یک از نگاه ها بر زینبی فائق میشوند!؟
خدامیدونه.
-
پنج دقیقه به هشت
قول میدم یه دقیقه به هشت میرم -
شاعر میگه....
به راه بادیه رفتن به از نشستنِ باطل
که گر مراد نیابم به قدر وسع کوشم
..
شاعرمون هم همون سعدیِ جانِ خودمونه:") -
شد سه دقیقه به هشت
-
_خدایااااا
اخه کی زمان اینقدر زود میگذشت که الان داره میگذره!؟
+بنده جانم!
موقع کنکورت -
ولی نگاهِ جزوه ی درسی جذاب تره
پ.ن:خودتونو گول بزنید و برید پادرس و مشقتون.
اینا نون و اب نمیشه واستون
میدونم سخته...ولی من انجام ندم کی انجام بده!؟ -
شد یه دقیقه به هشت
-
HADAF MAN در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
زندگیتون به همین رنگی رنگی ای :")
@roghayeh-eftekhari
F Seif
@Saghi-Mortazavi
ramses kabirچقدر آرامش بخش و نشاط آور:)
واقعا کاش زندگیامون رنگی رنگی باشن
مرسی آرزوی زیبات
به توان بی نهایت این آرزو برای خودت