گلچینی کوتاه از کتاب های معروف

[ML h 0]

قصه داره ارمی یه بار چیز شد باید اینو میخوندم
قصش باشه دفه بعد

[Potato]

ML h 0 عهاوکیه

[ML h 0]

ببین تا نری نمیرم میبینی؟!

[Potato]

ML h 0 عهچن تا منشن دیگ دارم تو برو خواب نمونی فردا

[Gharibe Gomnam]

@Ermia-Mirzakhani
خواهش میکنم لطف دارید

[ML h 0]

@Ermia-Mirzakhani باشه
فعلن سوم

[ML h 0]

@Ermia-Mirzakhani موفق باشی ارمیا

[Gharibe Gomnam]

گریه ام گرفته

[Gharibe Gomnam]

واقعا که واقعا که

[Potato]

ML h 0 مرسی تو هم
فعلا🤍

[Potato]

@kosar-mottaghi
سهلاام عاق ناظممممم چه عجب ازین طرفااا
مرسی بابت منشن داخل ترین ها
من اینجا میگم اگه میشه
عاق ناظم ترین/سخت گیره ترین/از من بزرگتره ترین /قرار بوده عیدی بده ترین/نمیدونسته امسال کنکوریم ترین/کم پیداست ترین/دوست ساقی خانم ترین/نمیدونم چرا حس میکنم آروم ترین/فک کنم رنگ مورد علاقشون بنفش باشه ترین/انشاءالله همیشه موفق باشه ترین/یکی از بهترین افرادی که اینجا میشناسم ترین

[Sharllot]

@roghayeh-eftekhari
عار میبینم آخه استفاده نمیکنی
صدرا اون موقع المپیادی بود فقط شیمی می‌خوند
فک کنم ۳برابرِ اعتبار خودت اعتبار دادی به بقیه
چون مال منم بیشتر از اعتبار خودمه

[Potato]

@Saghi-Mortazavi
سهلاام ساقی خانم مرسی بابت منشنتون داخل ترین ها بسی خوشنود گشتیم منم با اجازتون اینجا بنویسم.
اول فک میکردم ساقی لقبشه ترین/رو اسمش حساسه ترین/ مازندرانی ترین/رو شهرشون غیرتی ترین/من سنمو بش دروغ نگفتم با اینکه براشون مهم نبوده ترین/عیدیمو بم نداد ترین/حس میکنم خیلی شبیه خواهرمه برا همین براشون احترام و ارزش قائلم ترین/ قبلا انجمن باهاش خیلی خوش میگذشت ترین/رئیس سربداران ترین/منشن همینجوریا میکنه ترین/حس میکنم مغرور ترین/ انشاءالله همیشه موفق باشه ترین/مث من یهو رفت دیگه کمتر میاد ترین/

[Sachli]

Sharllot نه باورکن اصلا ندارمش
هاااا میگم این حجم از شیمی خوندن بعیده
۱۰۰هزارتا درمجموع
زیاد نیست

[Sachli]

Sharllot چندتا؟

[خانوم]

عیدتون مبارک
باتاخیر
گذری
با کلی دلتنگی برای اینجا

[Sachli]

@fatemeh-Ma

[Sharllot]

@roghayeh-eftekhari
۱۰۰ هزار تااااا
من ۶۰کا

[Sharllot]

_____
عههه فاطمهههه
عید توام مبارک شکلاااات
چه خوبه اینجایی

[Sharllot]

@danial-hosseiny در خــــــــــودنویس گفته است:

سقوط

لب درهٔ فکر ایستاده بودم پایم لیز خورد افتادم توی دره غلت غلت غلت خوردم یادم آمد که چقدر دورم شلوغ بود و خوش بود دلم لم لم داده بودم روی مبلِ گوشهٔ حیاط و کتاب تاب تاب تاب عباسی سی سیصد هزار بار گفتم اگر میخواهی بروی اصلا نیا یا یااااااادم هست که چطور قولِ بیخود خود خودم کردم که لعنت بر خودم باد باد بادِ سردی می‌وزد زد زدم؟ نمیدانم ولی زدی جای خنجرت هنوز نوز نوزده بار زنگ زدم جوابم این نبود بود بودم بودم بودم ولی تو حتی برای یک لحظه کنارم بودی؟ بودی؟ بووودی؟ دی دییییدی گفتم آخرش یک روز خسته می‌شوی؟ وی ویار حلیم بادمجان زن همسایه چیست دیگر نصفه شبی بی بیست هزار آرزو بود مرا پیش ازین زین زینهار که دارم می‌میرم و تو نوش دارو رو روی خوش سکه را ببینم؟ سکه‌ام دو رویش یکیست کیست کیست که به در می‌کوبد این وقت شب شب شبی باز از آن کوچه گذشتم تم تماااااااام شده‌ام دیگر اثری از من نیست نیست نیست شدم افتادم گوشهٔ زندگی گی گیر بی‌خود ندهم؟ من که سکوت کوت کوته‌نظری باشد رفتن به گلستان‌ها ها ها می‌کنم روی شیشه یک قلب قلب قلبم در آمد از پا پا پایم را از زندگی‌ات بیرون بکشم؟ باشد شد شَدهٔ مویت چه می‌کند با دل غمگینم نم نمِ باران می‌زند کوچه خیس شده زمین لیز لیز لیز خوردم افتادم توی دره غلت غلت غلت غلت غلت غلت خوردم آنقدر که وقتی بلند شدم سرم سرم سرم چقدر درد می‌کند از تمام بلند حرف‌نزدن‌های بلندِ مکرر در سرم سرم سرم انگار به سنگ خورده، گیج گیج گیج می‌رفت تار تار تار می‌دیدم. تاریک ریک ریک بود و فریاد یاد یاد زدم دم دم. صدا دا دا می‌پیچید چید چید و انگار گار گار دیگر جز من من من آنجا جا جا هیچ شخص دیگری ری ری نبود بود بود...
نبود بود بود...
نبود؟ بود؟ بود؟...
‌
...سید دانیال حسینی...
10 اسفند 1400

من عاشق متنای این مدلی‌ام
خیلی زیاااد
حالا همین، تبدیل به پادکست هم بشه دیگه آخ :))))