هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Ali-Valicheki
ولی ی مدت ترک کرده بودم برا آزمون تیزهوشان الان چون کلاس و مشاور و اینا هست نمیشه اونموقعا نبود دادم مامانم دگ نتونستم پس بگیرم -
arthur morgan
مویتاد شدم@سمیه-صادقلو
عجب باید کم کم ترک کنید
-
@Ali-Valicheki
برا تیزهوشان بیشتر از کنکور درس خوندم من🥲
نه اصلا وقتی نمیده یعنی نمیده بکشی خودتو هم دگ نمیده بت🥲 -
@Ali-Valicheki
برا تیزهوشان بیشتر از کنکور درس خوندم من🥲
نه اصلا وقتی نمیده یعنی نمیده بکشی خودتو هم دگ نمیده بت🥲 -
خب بچه ها همگی خدااااافظ
من ب ادامه ترکم برسم🥲
-
سلام دوستان ، وقت بخیر
-
@سمیه-صادقلو عع اومدی ک🥲
سلام خوش اومدی 🥲 -
سلام دوستان ، وقت بخیر
mahdi shokry سلام همچنین
-
arthur morgan ینی نمیشه؟
-
z Gheibi به زور چیه
حضوری بهترهامتحانا هم حضوری باشه ،مجاری هیچی نمیفهمیم
پشت سیستم میشن از اول تا آخر میگن@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
z Gheibi به زور چیه
حضوری بهترهامتحانا هم حضوری باشه ،مجاری هیچی نمیفهمیم
پشت سیستم میشن از اول تا آخر میگنزوری دیگه
نه من خیلی مجازی دوست دارمالبته شاید راحتی مجازی تاثیر خوبی داشته باشه رو نظرم
البته ترم قبل هم امتحانات مون حضوری بود -
z Gheibi
سلام بر دکتر شما هم که مثل من در رفت و آمدیElham Hoseni سلام
خوبی؟ خوش میگذره؟
بله روزی چند بار -
arthur morgan ینی نمیشه؟
Alireza Varamanzar نمیدونم من سعی کردم نشد
-
Elham Hoseni
من کجا گفتم ناراحت شدم. عجبااااااا
حرف تو دهن ما میذارین
خوش برگشتین.@danial-hosseiny
ای وای استاد استیکرتون که ناراحت بود اصلا یه اشکی داخل چشماش حلقه زده بود شدید
ممنونم از شما -
Elham Hoseni سلام
خوبی؟ خوش میگذره؟
بله روزی چند بارz Gheibi
ممنون آره اصلا اینقدر خوش می گذره جای شما خالی
حضوری شدین ؟ -
همیشه ، تو هرنوع رابطه ای ، من اونی بودم که تمومش میکرد آخرشم کلی غر سرش بود
ولی هیچوقت نفهمیدم که چرا خودشون به این درک نرسیدن که همونا باعث شدن من نخوام ادامه بدم!!
خیلی زیاد داشتم رابطه هایی رو که بخاطر درگیری های سطحیم که توانایی گفتنش به کسی رو نداشتم ، عصبانیتم رو رو اون بیچاره ها خالی میکردم تهشم میگفتم اصلا نمیخوام باهات صحبت کنم!
فقط خودمو خدا میدونیم که هربار بعد از رفتارای بچگانم چقدر پشیمون بودم از کارم ولی خب فایده ای نداشته منم سعی کردم باهاش کنار بیام ، تهش اگه یارو خیلی برام با ارزش بود یه طوری برای نزدیک شدن دوباره بهش تلاش میکردم و این بار من بودم که باید برای شکل گرفتن دوباره ، صبوری میکردم!
اما واقعا ناراحت میشدم وقتی میدیدم با دلیل منطقی ( منطق خودم ) توضیح میدم که خب شخصیت تو مورد علاقه من نیست و من دلم نمیخواد همچین آدمی توی حیطه آدمای اطراف من باشه ، بره داستان رو پشت سر من طوری عوض کنه که ذهنیت بقیه رو نسبت به من تغییر بده!
از نظر من این کار اصلا درست نیست و کاملا مسخره اس!
اینکه من بودن 90 درصد اطرافیانم رو بطور فیزیکی کنار خودم حس نکردم و بدون وجود هیچ لمسی ، جایی تو قلبم براشون گذاشتم که هیچوقت از بین نمیره خودش نشون میده که برای شناخت ، لازم نیست صرفا کنارشون باشم و قابلیت اینو داریم که از دور همدیگه رو دوست داشته باشیم!
این خیلی قشنگه که ذهن بقیه رو نسبت به منی که همه غر و ناراحتیات واسه من بود رو نری خراب کنی . منی که فقط کافیه برم یه جمله از تو به همون آدما بگم تا متوجه بشی که اوناهم انتخابشون مثل من میشه!
شاید این دفعه نوبت من باشه که به نقل قول از سید بگم :
در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی
نکته اینجاست که من رازنگه دار ترم ...! -
تازه فهمیدم تقریبا چی شده و چیا کشیدی :))
من ازت معذرت میخوام :))