هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
.
.
. -
.
.
..
-
حسرت نبرم به خواب آن مرداب
که میان دشت شب خفته است
دریایم و نیست باکم از طوفان
دریاهمه عمرخوابش آشفته است... -
اخه چطور این حجم از بیشعوری درت جا شده نمیدونم
-
وای از اون موقعی که
به یکی لقب بد بدی
در حالی که داری دقیقا همونکار چند درجه بدترشو میکنی -
-
این پست پاک شده!
-
عیب یکیو میکنی تو چشش
فک میکنی خودت بی عیبی
وای
خب تو خودتم همینی که
-
باز امشب غزلی كنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هيچ كسی تلخی لبخند مرا درک نكرد
های های دل ديوانه ی من پنهانی است
-
چ اسمای سختی گذاشتن
مرکالی چیه اخه ؟!! رفتم اشتباه نوشتم کامرولیهر چی هم فکر کردم با این کلمه ها ی کلمه جدید بسازم نشد
-
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدملیلیوش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم
-
نمیدونم چی بگم دیه
-
خب به درک اصلا
-
بسی زیبا گفته شاعر
به خاطر مردم است که میگویم
گوش هایت را کمی نزدیک دهانم بیاردنیا
دارد از شعرهای عاشقانه تهی میشود
و مردم نمیدانند
چگونه میشود بی هیچ واژه ای
کسی را که این همه دور است
این همه دوست داشت -
لیاقتت قدش کوتاس
بما چه اصن -
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
یک دو روزی صبر کن، اي جانِ بر لب آمده
-
زآنکه خواهم در حضور دوست، بسپارم تو را
-
نمے شود
دوستت نداشت
لجم هم ڪـہ بگیرد از دستت
نهایتش این است ڪـہ
د؋ـتر چـہ ے خاطراتم
پر از ؋ـحش هاے عاشقانـہ مے شود …