گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
-
نوشتهشده در ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۵:۰۰ آخرین ویرایش توسط Mahan Xodayi 2 انجام شده
حقیقت این است ...
فرودگاهها..،
بوسه های بیشتری از سالن های
عروسی
به خود دیده اند!
و دیوار بیمارستانها...
بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
هميشه اینگونه ایم...!!!
همه چیز را موکول می کنیم
به زمانی که چیزی در حال
از دست رفتن است!!!چارلی چاپلین
فک کنم کنکوری بوده اینقد قشنگ توضیح داده حال و هوای این روزا رو....
-
نوشتهشده در ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۵:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بقول رنه دکارت
خواندن کتابهای خوب، مکالمه با مردمان شرافتمند گذشته است.
-
نوشتهشده در ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۵:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به یاد یکی از دخترهای کشاورز دهکده افتادم. نوزده ساله بود. با وجود این همین چند روز پیش بچه به بغل به نانوایی آمد. من هرگز به هیچ نوزادی توجه نداشتم ولی وقتی به این بچه نگاه کردم به نظرم رسید که حیرت زده به اطراف نگاه می کند... به این فکر افتادم؛ اگر این کودک میتوانست حرف بزند حتما میگفت که به چه جهان شگفت انگیزی پاگذاشته است. فکر میکردم باید به مادرش به خاطر به دنیا آوردن این بچه تبریک بگویم ولی حقیقت این بود که باید به بچه به خاطر به دنیا آمدنش تبریک میگفتم. باید بر روی شهروند جدیدمان خم میشدم و میگفتم: «دوست کوچولوی من خوش آمدی. تو واقعا شانس آوردهای که به دنیا آمدهای.»
دنیای سوفی
-
نوشتهشده در ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۵:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
انسان در حقیقت حیوانی وحشی و تنفرانگیز است که ما او را فقط در حالت رام و مهار شده می شناسیم، این حالت را تمدن نامیدهاند.
آرتور شوپنهاور
-
نوشتهشده در ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۶:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگر آدمی آنقدر به غذا بی اعتنا باشد که زرد و ناتوان شود، ما نباید او را تحسین کنیم؛ اما مردی که از آگاهی به نیازهای خویش به مرحله ی همدردی با گرسنگان رسیده باشد سزاوار تحسین ما خواهد بود.
(روزه)کتاب فلسفه استاد همه چیز دارن برتراند راسل
-
M maryam111 این تاپیک را در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۴:۲۵ ارجاع داد
-
شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
مهم ، همیشه این است که آدمی چیست و در خود چه دارد:
زیرا شخصیت انسان، او را همواره و در همه جا دنبال میکند و هرچه بر او میگذرد ، رنگ آن را میگیرد.برگرفته از کتاب «در باب حکمت زندگی »
نوشته آرتور شوپنهاور
نوشتهشده در ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Mr-Perfect
غزلیات حافظ
شاهنامه فردوسی
رباعیات خیام
گلستان سعدی
بوستان سعدی
کلیات سعدی
مثنوی مولانا
غزلیات شمس
دیوان صائب تبریزی -
نوشتهشده در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
برای آنچه که اعتقاد دارید،
ایستادگی کنید،
حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد.
آلبر کامو
-
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
احساسات درگروِ عشق و مهربانی است؛
درخور کسانیاست که
اهرم های مثبتی در زندگی شما هستند.
احساسات خود را برای کسانی نگه دارید
که نسبت به شما با مهربانی
و احترام و منزلت رفتار میکنند.
احساساتتان را خرج کسانی که
سعیدرتخریبشمادارندو نمیخواهندبهشمااجازهٔرشددهند،نکنید!
.
.
لیلیان گلاس
درکتابِ
آدمهای سمی
-
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۸:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
« مسئله این نیست که زمان
همه زخمها را تسکین میدهد؛
بلکه گذشت سالهای عمر به ما
اجازه میدهد به روش خاصِ خود
با اندوهمان آشتی کنیم...»
#دیوید_بالداچی -
نوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
رمان دن کیشوت: به کدام دچاری؟ جنونی خردمندانه یا سلامت عقلی ابلهانه؟
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
بدترین عیب های انسان، پوشیده بودن آن عیب ها از خود اوست. هر کس که از عیب خود آگاه نیست از هنر و حس دیگران نیز غافل است. کسی که از عیب خود خبر ندارد نه عیبش رفع می شود و نه حس و هنر دیگران را به دست می آورد.
برگرفته از کتاب « آیین کامیابی»
نوشته دیل کارنگی
-
نوشتهشده در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
این انصاف نیست! دنیا آنقدر کوچک باشد که آدمهای تکراری را روزی هزاربار ببینی و آنقدر بزرگ باشد که نتوانی آنکس را که دلت میخواهد، حتی یکبار ببینی.
بهومیل هرابال
تنهاییِ پرهیاهو
-
نوشتهشده در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۷:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بزرگترین ترس ما در برابر مرگ درد نیست!
آنچه ما را میترساند این است که باید کسانی را که دوست داریم بگذاریم و بهتنهایی راهی سفر شویم.- کتاب استاد پترزبورگ
-
نوشتهشده در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگر یاد بگیریم به خودمان متکی باشیم به نحوی که دیگر وابسته تایید دیگران نباشیم میتوانیم از شدت احساس تنهاییمان بکاهیم.
- کتاب فلسفه تنهایی
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۸:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
آدمی که نمی خواند، یا کم می خواند، یا فقط پرت و پلا می خواند، بی گمان اختلالی در بیان خواهد داشت. این آدم بسیار حرف می زند، اما اندک میگوید؛ زیرا واژگانش برای بیان آنچه در دل دارد بسنده نیست. اما مسئله تنها محدودیت کلامی نیست؛ محدودیت فکر و تخیّل نیز در میان است. مساله، مساله ی فقر تفکّر نیز هست؛ چرا که افکار و مفاهیمی که ما به واسطه ی آنها به رمز و راز وضعیت خود پی می بریم، جدا از کلمات وجود ندارند.
ما سخن گفتن درست، پرمغز، سنجیده و زیرکانه را از ادبیات و تنها از ادبیات خوب می آموزیم!برگرفته از کتاب «چرا ادبیات»
نوشته ماریوس بارگاس یوسا
-
نوشتهشده در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۲۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نمیشودبه عقب برگشت وگذشتهرا از نو ساخت،فقط میشود با آن کنار آمد- ریچارد براتیگان
- کتابِ در رویای بابل
-
نوشتهشده در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۲۰:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بدیِکار این است که دروغهای خودم راباور میکنم-
فیودور داستایفسکی
-
کتاب شیاطین
-
-
نوشتهشده در ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۲۰:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هفتهی دیگه تنهاییت تموم میشه،از انفرادی میای بیرون،نظرت چیه؟
دوست داشتم توی صورتش بخندم:چهطوری تنهایی آدم تمام میشود؟خندهدارتر از این نشنیده بودم..- کتاب شاگرد قصاب
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱ خرداد ۱۴۰۱، ۱۶:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هرروزحداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
چیزهایی هست خیلی بدتر از تنهایی.
اما سال ها طول می کشد تا این را بفهمی
وقتی هم که آخر سر میفهمی اش،
دیگر خیلی دیر شده.
و هیچ چیز بدتر از
خیلی دیر نیست...!برگرفته از کتاب "سوختن در آب، غرق شدن در آتش"
اثر "چارلز بوکفسکی"
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱ خرداد ۱۴۰۱، ۱۶:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هرروزحداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
آیا تا به حال به اجبار به دستشویی عمومی رفته اید که بوی بد بدهد به طوری که حالت خفه شدن به شما دست بدهد؟ دقت کرده اید که بعد از 5 دقیقه، دیگر به آن شدت بوی بد را احساس نمی کنید؟! و اگر تصادفا یک ساعت آنجا گیر بیفتید ممکن است بگویید: انگار اصلا بوی بدی نمی آید!
قانونی در این جا داریم که صادق است ما به محیطمان عادت می کنیم.
...اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می شوید و آن را طبیعی می دانید. اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگویید؛ و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.
اگر با آدم های خوشحال و پرانگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است. تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوید...برگرفته از کتاب "یکروز را 365 بار تکرار نکنیم"
اثر "اندرو متیوس"