هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
انگشتتو چندثانیه بذار روی عدد مورد نظرت بعد کوچیک میشه اونو بعنوان توان استفاده کن مثلا 3²
@zahra-o نمیشه که!
-
منم، دل تنگ دل تنگم،
منم، يک شعر بي رنگممنم، دل رفته از چنگم،
منم، يک دل که از سنگممنم، آواز طولاني،
منم، شب هاي بارانيمنم، انساني ام فاني،
خداوندا تو مي داني …منم، در متن يک دردم،
منم، برگم، ولي زردممنم، هستم، ولي سردم،
منم، مُرده ام، منم مُرده اممنم، يک بغض ِ پُر باران،
منم، غم هاي بي سامانمنم، هستم دراين زندان،
منم، زخم هاي بي درمانمنم، دارم تب و تابي،
ز تنهائي، ز بي تابيمنم، رفته به گردابي،
مرا بايد که دريابي!!!منم ، يک آسمان دردم ،
منم ، دريا شود قبرممنم ، دنيا شود جبرم ،
منم ، پايان شده صبرممنم ، يک ذره گردم ،
منم ، خواهم کسي همدممنم ، برخود ستم کردم ،
دلم خون ميشود هردممنم ، از عشق گويانم ،
منم ، دردست درمانممنم ، آمد به لب جانم ،
خداوندا ! بميرانم ! -
روزی از روزها ،
شبی از شب ها ،
خواهم افتاد و خواهم مرد ،
اما می خواهم هر چه بیشتر بروم .
تا هرچه دورتر بیفتم ،
تا هرچه دیرتر بیفتم ،
هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .
نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،
پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،
افتاده باشم و جان داده باشم ،
همین .
-
يک دنيا دل تنگي...
چشمي پر از انتظار....
خدايا کي انتظار را پايان مي دهي...
رسمش نيست اين دوري...
سختست اين غم...
خدايا اميدم به توست نگارم را مي خواهم...
شايد....
و اميدم....
اندکي صبر.....
تا شقايق هست...
هنوز هم...
و چه شيرين انتظاريست....
اندکي صبر...
عشقه من اندکي صبر...
-
تاريخ را كنار بگذار !
جغرافيا مهم تر است !
تو كجايي ؟!
-
بي تو هر شب عاشقي باراني ام
لاله پژمرده و زنداني ام
بي تو در كنج همه دلواپسي
بي تو من آغاز يك ويراني ام . . .
-
كتاب سرنوشت براي هركسي چيزي نوشت
نوبت به ما كه رسيد قلم افتاد...
ديگه هيچي ننوشت!
خط تيره گذاشت و گفت:
تو باش اسير سرنوشت...
-
كتاب سرنوشت براي هركسي چيزي نوشت
نوبت به ما كه رسيد قلم افتاد...
ديگه هيچي ننوشت!
خط تيره گذاشت و گفت:
تو باش اسير سرنوشت...
-
یا حسین در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سلام دوستان گلم حالتون خوبه ؟؟؟؟؟؟؟
سلام . ممنون شما خوبین؟
از اینورها... -
در جستجوی ظرفی هستم
تا دلتنگی هایم را در آن بریزم! -
-
كتاب سرنوشت براي هركسي چيزي نوشت
نوبت به ما كه رسيد قلم افتاد...
ديگه هيچي ننوشت!
خط تيره گذاشت و گفت:
تو باش اسير سرنوشت...
mohammadhassan
بااینک خیلی اینو خوندم اماقشنگه

-
زندگی تفسیر سه کلمه است:
خندیدن، بخشیدن، فراموش کردن،
پس تا می توانی،
بخند، ببخش، فراموش کن.

-
mrz
همچنین


|
شعردانه





سلام