هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
تو این محوطه، کی مُردده؟
یه نردبون صاف، به قعر گورستان -
@Saghi-Mortazavi
من اینو همشه تصور می کردم
کل شعره رو تصور می کردم -
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
یا حبس موندگار
یه نسل خونه زاد و بیم شکم
یه پُل رو بُهت و وحشت جمعیت -
صدای فیلم ستایش 1 تو گوشم داره می پیچه...
-
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ماشین مشتی ممدلی
نه بوق داره نه صندلی
-
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
یه نردبون شعلهور تو مرکز قرنیهت
به لطف مُهر افسر امنیت
فقط سقوط آزاده با حداکثر ظرفیت -
@Kosar-Mortazavi
وای چه با حال
-
قشنگ احساس میکنم سِر شدم...
-
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
از خودم بیشتر از همه ترسیدم
اون طفل معصومی
که شده حضرت معصیت -
عاقا
نمیشد نگم
ولی وقتی داری میگی
«درکت نمیکنم »
پس نظر نده️
تامام -
همونقدر ک از اخراج شدن بعضیا خ ناراحتم
همونقدرم از اخراج شدن بعضیا ب شدتتت خوشحالم
-
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
این سرودههای ناب
لحظههای سکوت رو
به مغز تبریک بگو
به قلبم تسلیت -
arthur morgan
خوبه وسط امتحان دلتون خوش شه -
@Saghi-Mortazavi منم سیانوباکتری هستم خوشبختم (خواستم مفید باشم )
یعنی بیشتری؟زیادی مهربون شدی قبلا میگفتیم بالا چشمت ابروعه کم بود به دو نیم تقسیممون کنی خبریه؟ -
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
من در پی کنج پنهان
واسه حدس این سرنوشت موجپیما
نه دیگه مرغ شیدام
نه تو عمق میدان -
@Kosar-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
ماشین مشتی ممدلی
نه بوق داره نه صندلی
ایییی آرهههههه
-
sina bigdelireplied to sina bigdeli on ۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
sina bigdeli
تنها نور باقی از هر نقطه پیداست
یه رخ بنما به ما تا برهنهتر
ببینی چهارستونت
رفت به رهن ترس -
@Saghi-Mortazavi
دقیقا
وای من صندلی که می گفت نداره
جاش یک میله آهنی فرض می کردن که آدم بشینه روش بره پایینش چیزی نباشه بیفته
آخه این جه شعري بود -
من کتابهای شعر بچگیمون حفظ بودم الان یادشون افتادم... آخییی
358519/1000113