-
Mahan Xodayi 2
وسوسه
در راه عشق وسوسه اهرمن بسیستپیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
-
@Zeinab-Evazi
دشمن
بالتونیهست او کنون رزمجوی
سوی جنگ دشمن نهادست روی -
Mahan Xodayi 2
جنگ
در کمینگاه نظر با دلِ خویشم جنگ استز ابرو و غمزهٔ او تیر و کمانی به من آر
-
@Zeinab-Evazi
درویش
قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت
منظری از چمن نُزهَتِ درویشان است -
Mahan Xodayi 2
من باید برم معذرت.... -
Mahan Xodayi 2
منظر
به چشم و ابروی جانان سپردهام دل و جانبیا بیا و تماشای طاق و منظر کن
-
@Zeinab-Evazi
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد
|حافظ| -
zeinab dehghani
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد. -
@Zeinab-Evazi
دریایم ونیست باک از طوفان
دریا همهعمر خوابش آشفته است -
@Zeinab-Evazi
دل و دینم به فدای قد و بالای نگاری؛ که همی بنده نواز است و حقیقت نه مجاز است●♪♫
چه بگویم؛ که چنین قصه دراز است…●♪♫
جهانی به درش؛ غرقِ نیاز است…●♪♫
نماز است؛ جواز است به دلم سوز و گداز است…●♪♫
منم آن… منم آن… منم آن ریزه خورِ خوانِ کریمش؛ که به کس کار ندارم به جز آن یار ندارم●♪♫
به کسی کار ندارم؛ ثمنی غیرِ دلم، بر سرِ بازار ندارم●♪♫
منِ نالایقِ ناقابلِ نالان، چه کنم؟ با همه درماندگی و دوری و شرمندگی و بندگی و بی ثمری…●♪♫پیش همان شه که کریم است و رحیم است و همان یار قدیم است●♪♫
جهانگیرِ جهاندار و به دل، دلبر و دلدار و وفادار و هوادار و بهین سرور و سردار وُ…●♪♫
کس و کار و به دل یار و جهانی به کرم هاش بدهکار وُ…●♪♫
چه میشد؛ دلِ غم دیده ی من را بشود، باز خریدار؟●♪♫ -
zeinab dehghani
تواضع ز گردن فرازان نکوست
گدا گر توضع کند خوی اوست