|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
من یه همکلاسی داشتم سال نهم بهش میگم یعنی تو واقعا نمیدونی به چی علاقه داری چه رشته ای میخوای بری؟
میگفت واقعا نمیدونم
اون سال خییلی از بچه ها هیچی نمیدونستن
اونایی هم که میدونستن خانواده هاشون نزاشتن -
بي عشق زيستن را جز نيستي ، چه نام است؟
یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است ..
-
Farideh Khangah
فلن درگیر ی چیز دیگم
ذهنمو مشغول کرده...
@fatemeh-Ma درگیر چی ؟
من خبلی فضولم
چیزی رو نفهمم شب خوابم نمیبره -
@fatemeh-Ma درگیر چی ؟
من خبلی فضولم
چیزی رو نفهمم شب خوابم نمیبره -
Farideh Khangah
تو این ی مورد فضول نباش🤏
@fatemeh-Ma
نمیتونم واقعا
اولشو بگو؟
در مورد چیه ؟ -
رفته بودم کانون زبان
تو کلاس سه تا دختره دوازدهم بودن دانش اموز فرزانگان
بعد بحث تیزهوشان و اینا شد
گفت تو فکرمیکنی تیزهوشان چخبره؟
بعد منم اون موقع بچه بودم ۱۲ سالم بود
بهشون گفتم که خب اونجا امکانان بیشتره معلما بهترن
گفتن اصلا هم اینجوری
ما هیچ فرقی نمیکنیم با نمونه دولتی و دولتی فقط فرقمون اینه ابنجا بچه ها مثلا زرنگ ترن چشم و هم چشمی بیشتره فرقمون اینه
یکیشون میگفت من اصلا میخواستم برم انسانی به اجبار مادرم اومدم تجربی اونم فرزانگان
یکی دیگه میگفت من میخواستم برم هنر پدر مادرم گفتن هنر بری خونه راهت نمیدیم
الان امسال امتحانات ترم اول رو اکثرا خراب کردن
بعد داشتیم حرف میزدیم بعد گرفتن برگه ها
نمره ها تو محدوده ۱۵ ۱۴ ۱۷ ۱۶ اینا بودن اکثرا
یکی از بچه ها میگفت من میرم خونه مادربزرگم
این نمره رو نشون بدم به مادرم منو خونه راه نمیده که
یا سر قبولی تو تیزهوشان یکی از بچه ها میگفت من تیزهوشان قبول نشدم نمونه هم قبول نشم مادرم میگه من از خونه پرتت میکنم بیرون
بعد من بهش گفتم شوخی میکنی؟
میگه نه جدی میگم خودش گفت
-
@fatemeh-Ma
نمیتونم واقعا
اولشو بگو؟
در مورد چیه ؟ -
Farideh Khangah
مثل خودمی
گوشتو بیار بگم
@fatemeh-Ma
جدی جدی میخوای بگی ؟ -
@fatemeh-Ma
جدی جدی میخوای بگی ؟Farideh Khangah
ای باوا
تو گوشتو بیار جلو -
ما یه رفیقی داشتیم
این رفیق ما سال نهم بود، منم اون موقع یازدهمم تموم شده بود
بهش گفتم به چی علاقه داری
در عین اینکه منتظر بودم بگه پزشکی و.تجربی
گفت به آشپزی! جا خوردم(پسر باشی، آشپزی هم دوست داشته باشی)
گفتم لابد به سامان گلریز هم علاقه داری؟ گفت آره، وقتی آشپزی میکنه عشق میکنم
همون جا بهش گفتم مطمئنم تو آینده درخشانی خواهی داشت -
بي عشق زيستن را جز نيستي ، چه نام است؟
یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است ..Tragic Girl در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بي عشق زيستن را جز نيستي ، چه نام است؟
یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است ..این بیت شعر تو امتحان نهایی بود خیلییییییییییب دلممم نشست بسی زیاد
خیلی قشنگ بود
-
@Miss-Joker سلام
ممنون تو خوبی؟!
راستش تگتو گم کردم
چیزی نشده -
هرچند من خودم ریاضیو خیلی دوست داشتم
ولی خب همینکه حرفش شد مخالفت کردن دیگه
مشاور مدرسمونم گفت تو اصلا استعداد تجربی داری برو رشته تجربی
نمیگم بدم میاد
اما من ریاضی روهم خیلی دوست داشتم
اما جای شکرش هست تجربی روهم اندازه ریاضی دوست داشتم اما گاهی فکرمیکنم اگر یه روز فهمیدم که تو ریاضی موفق تر میشدم چی؟ -
@sania-Andiravan بنظر من اصلا تخمین رتبه نزنین.
باعث میشه اعصابتون خورد بشه.
واقعا درست نیستن اکثرا -
رفته بودم کانون زبان
تو کلاس سه تا دختره دوازدهم بودن دانش اموز فرزانگان
بعد بحث تیزهوشان و اینا شد
گفت تو فکرمیکنی تیزهوشان چخبره؟
بعد منم اون موقع بچه بودم ۱۲ سالم بود
بهشون گفتم که خب اونجا امکانان بیشتره معلما بهترن
گفتن اصلا هم اینجوری
ما هیچ فرقی نمیکنیم با نمونه دولتی و دولتی فقط فرقمون اینه ابنجا بچه ها مثلا زرنگ ترن چشم و هم چشمی بیشتره فرقمون اینه
یکیشون میگفت من اصلا میخواستم برم انسانی به اجبار مادرم اومدم تجربی اونم فرزانگان
یکی دیگه میگفت من میخواستم برم هنر پدر مادرم گفتن هنر بری خونه راهت نمیدیم
الان امسال امتحانات ترم اول رو اکثرا خراب کردن
بعد داشتیم حرف میزدیم بعد گرفتن برگه ها
نمره ها تو محدوده ۱۵ ۱۴ ۱۷ ۱۶ اینا بودن اکثرا
یکی از بچه ها میگفت من میرم خونه مادربزرگم
این نمره رو نشون بدم به مادرم منو خونه راه نمیده که
یا سر قبولی تو تیزهوشان یکی از بچه ها میگفت من تیزهوشان قبول نشدم نمونه هم قبول نشم مادرم میگه من از خونه پرتت میکنم بیرون
بعد من بهش گفتم شوخی میکنی؟
میگه نه جدی میگم خودش گفت
Gharibe Gomnam
اصلا هم شوخی نکرده
مامان منم این طوری بود و هست
️
فقط الان دیگه هرچقد بگه از این گوشم میگیرم از اون یکی گوشم میدم بیرون
هیچوخ یادم نمیره چقد سر اینکه تیزهوشان قبول شم من ۱۱ ساله رو چطوری تخریب میکرد
اون موقع فکرم کار نمیکرد میگفتم خوبیمو میخواد بخاطر خودم میگه
ولی بخدا ۹۹ درصدش چشم و هم چشمی با زن عموهامه //«:
فکرشو بکن یه دختر ۱۱ ساله رو شب و روز عوض اینکه مثلا تشویقم کنه بگه درستو بخون تلاشتو بکن نشدم که عیب نداره
از راه تخریب پیش میرفت
تو هیچی نمیشی و اراده نداری و فلان
منم همه دغدغه هام از اون موقع شد درسو و اینکه از بقیه جا نمونم نکنه تیزهوشان قبول نشم نکنه درصد فلان درسم بیاد پایین نکنه از اون یکی معدلم کمتر بشه غافل از اینکه یکمی خوش بگذرونم بچگی کنم //:
اینا رو خودم تجربه کردم و هیچوخ همچین خاطره ای واسه بچه خودم نخواهم ساخت ((:
