هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خواب دیدم تو جنگلیم
Gharibe Gomnam
بعد من از درخونه اومدم بیرون یه جا شبیه کوه و جنگل بود بعد از در خونه که اومدم بیرون یه پلنگ دیدم پشت خونه که داشت منو نگاه میکرد من یه پخ کردم دست زدم اون رفت پشت دوباره رفتم تو خونه
دفعه بعدی اومدم بیرون بابامم تو خونه بود بازم پلنگه رو دیدم یهو یه ببر از بغل خونه یه گرگ از جلو یه مار هم از بغل پیداشون شد -
Mehdi
Anyway, I said maybe I can help you -
Gharibe Gomnam
بعد من از درخونه اومدم بیرون یه جا شبیه کوه و جنگل بود بعد از در خونه که اومدم بیرون یه پلنگ دیدم پشت خونه که داشت منو نگاه میکرد من یه پخ کردم دست زدم اون رفت پشت دوباره رفتم تو خونه
دفعه بعدی اومدم بیرون بابامم تو خونه بود بازم پلنگه رو دیدم یهو یه ببر از بغل خونه یه گرگ از جلو یه مار هم از بغل پیداشون شدGharibe Gomnam
ابن پلنگه ترسید اومد سمت خونه ما
من ترسیدم شروع کردم به فرار کردن یهو برگشتم پشت دیدم هم ببره هم گرگه هم ماره هم یه سگ دنبالمن ولی پلنگه همونجاست
بعد من از یه درخت حدودا ۱۰۰ متری رفتم بالا
سگه اومد پایین درخت پارس کرد بعدش رفت
ببره هم رفت گرگه هم رفت
ولی این ماره -
@حامد-صباحی تو سرشه
ممنون -
Mehdi
خب میگم حرف بزن میگی موضوعی نیس ک -
Gharibe Gomnam
ابن پلنگه ترسید اومد سمت خونه ما
من ترسیدم شروع کردم به فرار کردن یهو برگشتم پشت دیدم هم ببره هم گرگه هم ماره هم یه سگ دنبالمن ولی پلنگه همونجاست
بعد من از یه درخت حدودا ۱۰۰ متری رفتم بالا
سگه اومد پایین درخت پارس کرد بعدش رفت
ببره هم رفت گرگه هم رفت
ولی این مارهGharibe Gomnam
ماره هییی میپرید بالا حتی از درخت بالاهم نمیومد انقدررررر دراز بود انقدررررر دراز بود وقتی میپرید بالا دهنش به موهام میرسید
من هیومیخواستم برم بالاتر راهی نبود گریم در اومده بود
یهو یه مار دیکه هم پیداش شد دوتا باهم میپریدن بالا دهنشون به موهام میرسید چون موهام باز بود
بابام اومد ماره رفت بابامو بخوره داشت سر بابامو میخورد که دوست بابامم اومد دوتایی باهم مارارو کشتن
اینجا دیگه بلند شدم
ولی از شدت فشار تماااام سرم درحال انفجاره -
نمیدونم کی این مار لعنتی میخواد داستانش تموم بشه
واقعا یه چی بود تموم شد
حالا نمیدونم چرا تو خوابامم دست بردارم نیست -
Mehdi
عا اوکی
خوبین انشالا ؟
شما گفتین اهل کرمان بودین؟ احتمالا باید الان هوا خیلی گرم باشه چون ما داریم اینجا بخار پز میشیم اونورا دگ واویلاس -
نمیدونم کی این مار لعنتی میخواد داستانش تموم بشه
واقعا یه چی بود تموم شد
حالا نمیدونم چرا تو خوابامم دست بردارم نیستGharibe Gomnam
خواب بعدازظهر تعبیر نداره
اما اگ شب بود مار تعبیرش وجود دشمنه :(( -
Mehdi
عا اوکی
خوبین انشالا ؟
شما گفتین اهل کرمان بودین؟ احتمالا باید الان هوا خیلی گرم باشه چون ما داریم اینجا بخار پز میشیم اونورا دگ واویلاس@soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi
عا اوکی
خوبین انشالا ؟
شما گفتین اهل کرمان بودین؟ احتمالا باید الان هوا خیلی گرم باشه چون ما داریم اینجا بخار پز میشیم اونورا دگ واویلاسکجایی مکه شما؟
شاه شو جا انداختی
کرمانشاه -
وای وقتی داشتم میدویدم نگرفتنم تیکه تیکه ام نکردن بگو
-
@soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Mehdi
عا اوکی
خوبین انشالا ؟
شما گفتین اهل کرمان بودین؟ احتمالا باید الان هوا خیلی گرم باشه چون ما داریم اینجا بخار پز میشیم اونورا دگ واویلاسکجایی مکه شما؟
شاه شو جا انداختی
کرمانشاهMehdi
اردبیل
اها اره یادم نبود -
helen hardy
هلن جان داداش همه ی سری اگ ها تو زندگیشون دارن حالا اگ ب فکرت نمیرسه خیلیم عالی احتمالا مسیرو درست اومدیو روپوش پزشکی تنت میبینیم -
Mehdi
شدیداااا
ی سوال شما کرد حساب میشین دگ ؟
کردی بلدین ی چی بپرسم ؟ -